صداقت با خودم
-
منم همین مشکل رو دارم..دقیقا خیال پردازی .اماوقتی خیلی درگیر درس بشی،خیلی کمرنگ میشه..سعی کن اگه ذهنت میره سمت خیال پردازی ،پاشی تو خونه و یه دوری بزنی یه ابی بخوری بیای بشینی سر درس..راه حل دیگه اینه که یه کش برداری،ببندی به دستت و هرموقع سمتش رفتی اون کش رو بکشی تا دردت بیاد و فکر نکنی..یا تایمی رو در روز به این کار اختصاص بده و هی کمترش کن تا برات محو بشه..بعدی اینکه فیلم کم ببین و اهنگ کم گوش کن ..میگم باز درگیر درس بشی خیلی کارت راحتتر میشه..من خودم از قبل عید تا الان جمعه دوتا اهنگ دانلود کردم..گوشی رو هم پیشنهاد میکنم کلا ببوسی بزاری کنار..من دیر جمع کردم ..ااز ولای خرداد بود دیگه گوشی ندارم..منم چن روزه خیلی میام اینجا و باید کنترلش کنیم..مثل اینکه وای فای رو قطع کنیم تا سمتش نیایم..
paniz pzzz ارع دقیقا.. وقتی درگیر درس میشم واقعا زماناز دستم در میره.. و اون ایده کش.. عااالی بوددد.. حتما امتحانش میکنمم
-
یادت رفته قول دادی ؟
Michael Vey در بیا یه قول مردونه بده
️ گفته است:
قول میدم که بهشون ثابت کنم که من ارزش رویاهامو دارم.. نشونشون میدم ک میتونم...
@Allen-Gamer این... قشنگ ترین و بهترین چیزی بود ک یکی میتونست بهم بگه:>> ممنونم:> بهش نیاز داشتم
-
هی مایکل
به نظرم تایمی در روز بزار برا خودت سریالتو بنویس
موقعی که خاستی درسو هم بخونی هدفی ک داری از درس خوندنو بیار جولو چشت و بگو که میخای ب اندازه مثلا ۴۰ دق مفید بخونیMehdi خییلی دوس دارم بنویسمش.. ولی اگ بیشتر درگیرش بشم چی؟..
-
Michael Vey سلام
ساعت مطالعه تون را فقط و فقط از ساعاتی حساب کنید که تمرکز کامل دارین
شاید این طور به عدد ساعت مطالعه تون کاهش پیدا کنه اما بعداً خودتون برا افزایش ساعت بیشتر تمرکز میکنید کمتر حواستون پرت میشه
مثلا قرار بذارید شش ساعت مفید ، و غیر مفید هارو هم حساب نکنید ، برا این که زودتر تموم بشه بیشتر تمرکز میکنیدبرا این یکی مشکل هم خداحافظی کنید و کلا از انجمن برید
z Gheibi هوم.. فک کنم حق با شما باشه..ولی از انجمن برم؟ خب... نمیدونم.. فک نکنم وسوسه نشم و دوباره نیام
-
سلام
نظر من اینا که داستانات رو شروع کن به نوشتن تا ذهنت خالی بشه و حواست رو پرت نکنه
و ذهنت رو مجبور کن تو یه ساعت خاصی به داستاناش فکر کنه و فقط همون یک ساعت بهش بها بده
یا مثلا اگه کامل هم ننوشتی، چندتا کلمه که ازشتو ذهنت داری روی برگه بنویس و با خودت بگو بعدا بهش فکر میکنم و داستانش رو میسازمmaryam111 واو.. راستش این ایده رو امتحان کردم و تقریبا جوابم داد..
مثلا رو ی لیبل نوشتم آنتانتارو (اسم شخصیت اصلی داستانم) و ی ضبدر جلوش زدم ک ینی بهش فک نکن الان. و هر وق دوباره تو ذهنم اومد ی ضبدر دیگ جلوش میزنم. -
مجتبی ازاد
ن باو اینجوری حل نمیشه. من تو ی سال اخیر انیمه دث نوتو دیدم (تا مدت ها افسردگی داشتم🥲) بعد جوجوتسو کایسن، ی ماه پیشم ک اتک ان تایتان (خدایی نمیفهمم ملت برا چیش گریه کردن.. اوج تاثیری ک رو من گذاشت این بود ک یهو داد میزدم تاداکاعه
) الانم ک اخرای سگ های ولگرد بانگوعم🥲
Michael Vey *تاتاکاعه
-
z Gheibi هوم.. فک کنم حق با شما باشه..ولی از انجمن برم؟ خب... نمیدونم.. فک نکنم وسوسه نشم و دوباره نیام
Michael Vey واقعی برید
خروج را بزنید و پسورد را تغییر بدین و یه چیز سخت بذارید
دیگه به اینجا فکر نکنید -
هر وقت خواستی خیالپردازی کنی یک اتاق کوچیک تاریک
مثل خلأ فرض کن که هیچی نداره اوکی میشه
-
Michael Vey واقعی برید
خروج را بزنید و پسورد را تغییر بدین و یه چیز سخت بذارید
دیگه به اینجا فکر نکنیدz Gheibi 🥲 سعی میکنم
-
هر وقت خواستی خیالپردازی کنی یک اتاق کوچیک تاریک
مثل خلأ فرض کن که هیچی نداره اوکی میشه
@mehdi-mosavi و داستان من ک فصل دومش درمورد خلائه..
-
سلام بزرگوار
مشکل شما مشکل خیلی از بچه ها حتی خود منم بوده و برای همین زمانی حدود یک ماه گذاشتم برای تحقیق و پیدا کردن راه حلاش. برای من که نتیجه داد و خیلی بهتر شد انشاالله برای شما و بقیه ی دوستان هم مفید باشه.راه اول
تصور کنید ذهن شما یک شرکت بسته بندی اطلاعاته. چشمتون رو ببنید و خودتون رو به عنوان یه ناظر یا شخض سوم بالای بلندترین قسمت ممکن تجسم کنید و بدون هیچ گونه قضاوتی فقط تماشاچی باشید. سرتون رو به سمت راست خم کنید و به صورت نمایشی در ذهنتون رو باز کنید. با این کار شما، بستههای اضافی و اشغالی توی کارخونهتون روی زمین میریزه و شما دقیقا اون داستان ها یا خیال پردازی هاتون رو در حال ریزش ببنید و بعد از مدتی سرتون رو صاف کنید. مجدد همین حرکت رو برای سمت چپ انجام بدید. اوایل که این حرکت رو انجام میدید شاید به یکسری حرکات نمایشی نیاز باشه اما بعد از مدتی هیچ مشکلی با این موضوع نیست و فقط سرتون رو کج میکنید و با چشم بسته مغزتون به صورت خودکار به تخلیه و آرامسازی خودش مشغول میشه. شاید بار اولی که این حرکت رو انجام میدید حس کنید خیلی بستههای ذهنی باید دور ریخته بشه و مغزتون زیادی شلوغه ولی خود به خود همه چیز حل میشه. نگران هیچ چیز نباشید.راه دوم
توی یه جای راحت از نظر جسمی قرار بگیرد و چشمتون رو ببنید و با کورنومتر زمان رو بگیرید. توی مدتی که چشمتون بستهس سعی کنید به هیچ چیز فکر نکیند و تمام تمرکز شما روی نفس کشیدنتون باشه. نباید بذارید صداهای اطراف روی شما تاثیری بذاره و هر صدایی که میشنوید ماجرای در و دروازه رو براش در نظر بگیرید. هر زمان که این شرایط برای شما غیر قابل تحمل شد چشمهاتون رو باز کنید و یه جا زمان رو ثبت کنید. با تکرار روزانهی این حرکت هم زمان متمرکز شدنتون افزایش پیدا میکنه هم موقع درس خوندن پرش افکار ندارید.
از اول هم انتظار زمان طولانی نداشته باشید از دو سه دقیقه هم شده شروع کنید کم کم زمان به یکساعت بالاتر هم میرسه که یک ربعش برای ما کفایت میکنه.
توی این حالت چیز هایی وجود داره از انتهایی ترین نقاط ذهنتون یا درگیریهای مغزتون که به یادتون میاد اما شما باید تمام توانتون رو جمع کنید تا تنها کارتون تمرکز روی نفس کشیدنتون باشه.
دوتا نکته میتونه بهتون بهتر کمک کنه.
اول اینکه از پشت پلکتون نگاهتون رو به بینیتون بسپرید و مردمک چشمتون رو متمرکز بینیتون کنید. ناخودآگاه وقتی حواستون پرت میشه مردمکتون از تمرکز روی بینی حرکت میکنه و شما میتونید با دوباره متمرکز کردن مردمکتون حواستون رو جمع کنید.
دوم اینکه هر مطلبی به ذهنتون اومد سریع و در لحظه توی یه شیشه دورن ذهنتون بسته بنیدش کنید و از گرد احتمالی با جارو به سرعت مغز رو جارو کنید. بعدشم دو برابر تمرکز خرج مردمک و دیدن بینی خرج کنید.اینها راه هایی برای تمرکز و آزاد سازی ذهن و مدیریت پرشه افکاره و خب بیشتر از این راه کار پیدا کردم و جالبیش اینجاس که همه با هم نتیجه میده نه یکی به نهایی و قشنگترین بخشش هم بازی گونه بودنشه که برای آدم کار رو جذاب و راحتتر میکنه.
شرمنده پیام طولانی شد. اگر حس کردید میتونه کمکتون کنه اطلاع بدید تا ما بقی فعالیتهای لازم رو بگم.
-
سلام بزرگوار
مشکل شما مشکل خیلی از بچه ها حتی خود منم بوده و برای همین زمانی حدود یک ماه گذاشتم برای تحقیق و پیدا کردن راه حلاش. برای من که نتیجه داد و خیلی بهتر شد انشاالله برای شما و بقیه ی دوستان هم مفید باشه.راه اول
تصور کنید ذهن شما یک شرکت بسته بندی اطلاعاته. چشمتون رو ببنید و خودتون رو به عنوان یه ناظر یا شخض سوم بالای بلندترین قسمت ممکن تجسم کنید و بدون هیچ گونه قضاوتی فقط تماشاچی باشید. سرتون رو به سمت راست خم کنید و به صورت نمایشی در ذهنتون رو باز کنید. با این کار شما، بستههای اضافی و اشغالی توی کارخونهتون روی زمین میریزه و شما دقیقا اون داستان ها یا خیال پردازی هاتون رو در حال ریزش ببنید و بعد از مدتی سرتون رو صاف کنید. مجدد همین حرکت رو برای سمت چپ انجام بدید. اوایل که این حرکت رو انجام میدید شاید به یکسری حرکات نمایشی نیاز باشه اما بعد از مدتی هیچ مشکلی با این موضوع نیست و فقط سرتون رو کج میکنید و با چشم بسته مغزتون به صورت خودکار به تخلیه و آرامسازی خودش مشغول میشه. شاید بار اولی که این حرکت رو انجام میدید حس کنید خیلی بستههای ذهنی باید دور ریخته بشه و مغزتون زیادی شلوغه ولی خود به خود همه چیز حل میشه. نگران هیچ چیز نباشید.راه دوم
توی یه جای راحت از نظر جسمی قرار بگیرد و چشمتون رو ببنید و با کورنومتر زمان رو بگیرید. توی مدتی که چشمتون بستهس سعی کنید به هیچ چیز فکر نکیند و تمام تمرکز شما روی نفس کشیدنتون باشه. نباید بذارید صداهای اطراف روی شما تاثیری بذاره و هر صدایی که میشنوید ماجرای در و دروازه رو براش در نظر بگیرید. هر زمان که این شرایط برای شما غیر قابل تحمل شد چشمهاتون رو باز کنید و یه جا زمان رو ثبت کنید. با تکرار روزانهی این حرکت هم زمان متمرکز شدنتون افزایش پیدا میکنه هم موقع درس خوندن پرش افکار ندارید.
از اول هم انتظار زمان طولانی نداشته باشید از دو سه دقیقه هم شده شروع کنید کم کم زمان به یکساعت بالاتر هم میرسه که یک ربعش برای ما کفایت میکنه.
توی این حالت چیز هایی وجود داره از انتهایی ترین نقاط ذهنتون یا درگیریهای مغزتون که به یادتون میاد اما شما باید تمام توانتون رو جمع کنید تا تنها کارتون تمرکز روی نفس کشیدنتون باشه.
دوتا نکته میتونه بهتون بهتر کمک کنه.
اول اینکه از پشت پلکتون نگاهتون رو به بینیتون بسپرید و مردمک چشمتون رو متمرکز بینیتون کنید. ناخودآگاه وقتی حواستون پرت میشه مردمکتون از تمرکز روی بینی حرکت میکنه و شما میتونید با دوباره متمرکز کردن مردمکتون حواستون رو جمع کنید.
دوم اینکه هر مطلبی به ذهنتون اومد سریع و در لحظه توی یه شیشه دورن ذهنتون بسته بنیدش کنید و از گرد احتمالی با جارو به سرعت مغز رو جارو کنید. بعدشم دو برابر تمرکز خرج مردمک و دیدن بینی خرج کنید.اینها راه هایی برای تمرکز و آزاد سازی ذهن و مدیریت پرشه افکاره و خب بیشتر از این راه کار پیدا کردم و جالبیش اینجاس که همه با هم نتیجه میده نه یکی به نهایی و قشنگترین بخشش هم بازی گونه بودنشه که برای آدم کار رو جذاب و راحتتر میکنه.
شرمنده پیام طولانی شد. اگر حس کردید میتونه کمکتون کنه اطلاع بدید تا ما بقی فعالیتهای لازم رو بگم.
@Rezvan-E-A واووووو... خییییللییییییی ممنونممممم از وقتی که گذاشتیننن حتتما امتحانشون میکنممممم :>>>>>>>
-
آنتانتارو
-
آنتانتارو
Farhan Honar اره.. اسم شخصیت اصلی انتانتاروعه
-
Farhan Honar اره.. اسم شخصیت اصلی انتانتاروعه
Michael Vey
سلام مجدد
فعالیت های دیگهای که در کنار اون فعالیت ها نیاز هستش رو تا جایی که یادم بیاد توی این پیام براتون میگم.کنار خودتون یه کاغذ قرار بدید و هر چیزی که موقع درس خوندن ذهنتون رو مشغول کرد بنویسید. تمام سعیتون رو بذارید تا هنگام درس خودن به نوشتهی روی کاغذ فکر نکنید. بعد از تموم شدن زمان درس خوندن و رسیدن به استراحت، با اون کاغذ بازی کنید. مثلا موشک درست کنید، میتونید ریز خردش کنید، خط خطیش کنید، مچالهش کنید و بعدش به سطل بندازیدش. مغز ما یه آدم مغروریه که اگه غرورش بشکنه و بهش توهین بشه خیلی سریع کنارگیری میکنه. اینکه شما بلایی سر افکارش بیارید دارید بهش میفهمونید خیلی افکار و حرفاش براتون بیاهمیته و این کار باعث میشه به شخصیتش بر بخوره.
خیلی وقتا میشنویم که باید زمان بندی کنکوری جماعت 90 دقیقه باشه ولی این صحبت کاملا اشتباهه. چون هر شخص یک آستانهی تحمل و تمرکز داره. باید آستانهی تمرکزتون رو پیدا کنید. آستانهی تحمل یا تمرکز به حداکثر زمانی میگن که شما بدون پرش ذهن میتونید یه فعالیتی مثل درس خوندن رو انجام بدید. مثلا برای من 30 دقیقه بود. حالا چطور باید با آستانهی تحمل کار کرد؟! باید بدونید به اضای هر 10 دقیقه یک دقیقه استراحت باید حساب کنید. هر شب قبل از خواب فردا رو برای خودتون بر اساس آستانهی شخصیتون تقسیم کنید و برنامه رو بر اون اساس بنویسید. و بدونید هم کمیت و هم کیفیت برای آدمای خیال پرداز با هم جواب میده نه تنها. یعنی شما باید موقع نوشتن برنامهتون از شب قبل هم زمان بندی رو بنویسید هم ریز مطالبی رو که باید بخونید. مثلا بخشی از برنامهای بر اساس 30 دقیقه میشه به این شکل:
8:30-9 خواندن صفحات 1 تا 5 زیست دهم
9-9:03 استراحت بین یک درس
9:03-9:33 خواندن صفحات 6 تا 10 زیست دهم
9:33-9:36 استراحت بین یک درس
9:36-10:06 17 تست زیست از مطالب خوانده شده
10:06-10:21 استراحت تعویض درس
10:21-10:51 15 تست ریاضی
10:51-10:54 استراحت بین درس
و...استراحت بین درسا رو چشماتون رو ببنید و اون حرکت تخلیهی ذهن رو انجام بدید و سرتون رو کج کنید ولی باید برای استراحت تعویض درس بلند بشید و محل درس خوندنتون رو ترک کنید. یه نکته هم توی پرانتز میگم؛ هر لحظه درس خوندنتون رو به چشم یه بازی و سرگرمی ببینید و براش ذوق کنید. اصلا مثل همون فیلم ببینید و فکر کنید دارید فیلم زندگی یه پروتئین رو که خورده شده میبینید و تجسمش میکنید.
نیازی هم نیست کل روز رو تقسیم بندی کنید و روزی هفده هجده ساعت بخونید همون مقدار ساعتی که قصد خوندن دارید رو این شکلی تقسیم بندی کنید.دمای محیط درس خوندنتون رو حدودا دو سه درجه از دمای معمول بندتون پایینتر نگه دارید. این حرکت باعث میشه ذهن توانایی پریدن نداشته باشه و تنها روی یک مطلب تمرکز کنه.
یه تغییر جزعی و یه تغییر بزرگ توی محل درس خوندنتون ایجاد کنید. مثلا خود من جای میزم رو تغییر دادم و چیدمان کتاب هام رو عوض کردم. وقتی ذهن شما با یه تغییر رو به رو میشه از نظم گذشتهش دور میشه و این یه کم ذهن رو درگیر میکنه و تا سازگاری با محیط براش رخ بده شما یه زمان طلایی برای به دست آوردن تمرکز دارید چون کمتر حول افکار دیگه میچرخه و این فوق العادهس.
تا جایی که امکانش هست زمان های استراحتتون رو توی مکانهایی که الآن باعث پرش افکارتونه و توش زیاد ذهنتون به سریالتون یا هر چیز دیگهای فکر میکنه نباشید.
این یکی رو اگه بیماری قند ندارید و حتی ژنتیکتونم نداره بخونید. خیلی خوبه اگه اول هر درسی که قصد دارید شروعش کنید یه چیزی حول و حوش یک هشتم یه حبه قند رو بذارید زیر زبونتون. این حرکت یه جایزه برای مغزه و کم کم مغزتون فکر میکنه به خاطر متمرکز شدن و درس خوندن جایزه میگیره و این یه کمک خیلی بزرگه.
یه چیز دیگه هیچ وقت با امر و نهی با مغزتون صحبت نکنید چون حالت تدافعی پیدا میکنه و در برابر اون فعالیت مقاومت نشون میده. باهاش رفیق بشید و ازش خواهش کنید. مثل بچهها براش جایزه بذارید و با هم خوش باشید. ازش زیاد تشکر کنید و برای مهربونیاش و همراه بودنش بهش لبخند بزنید.
فعلا این مطالب یادم بود امیدوارم مفید فایده واقع بشه. شرمنده اگه پیام طولانی شد.
-
Michael Vey
سلام مجدد
فعالیت های دیگهای که در کنار اون فعالیت ها نیاز هستش رو تا جایی که یادم بیاد توی این پیام براتون میگم.کنار خودتون یه کاغذ قرار بدید و هر چیزی که موقع درس خوندن ذهنتون رو مشغول کرد بنویسید. تمام سعیتون رو بذارید تا هنگام درس خودن به نوشتهی روی کاغذ فکر نکنید. بعد از تموم شدن زمان درس خوندن و رسیدن به استراحت، با اون کاغذ بازی کنید. مثلا موشک درست کنید، میتونید ریز خردش کنید، خط خطیش کنید، مچالهش کنید و بعدش به سطل بندازیدش. مغز ما یه آدم مغروریه که اگه غرورش بشکنه و بهش توهین بشه خیلی سریع کنارگیری میکنه. اینکه شما بلایی سر افکارش بیارید دارید بهش میفهمونید خیلی افکار و حرفاش براتون بیاهمیته و این کار باعث میشه به شخصیتش بر بخوره.
خیلی وقتا میشنویم که باید زمان بندی کنکوری جماعت 90 دقیقه باشه ولی این صحبت کاملا اشتباهه. چون هر شخص یک آستانهی تحمل و تمرکز داره. باید آستانهی تمرکزتون رو پیدا کنید. آستانهی تحمل یا تمرکز به حداکثر زمانی میگن که شما بدون پرش ذهن میتونید یه فعالیتی مثل درس خوندن رو انجام بدید. مثلا برای من 30 دقیقه بود. حالا چطور باید با آستانهی تحمل کار کرد؟! باید بدونید به اضای هر 10 دقیقه یک دقیقه استراحت باید حساب کنید. هر شب قبل از خواب فردا رو برای خودتون بر اساس آستانهی شخصیتون تقسیم کنید و برنامه رو بر اون اساس بنویسید. و بدونید هم کمیت و هم کیفیت برای آدمای خیال پرداز با هم جواب میده نه تنها. یعنی شما باید موقع نوشتن برنامهتون از شب قبل هم زمان بندی رو بنویسید هم ریز مطالبی رو که باید بخونید. مثلا بخشی از برنامهای بر اساس 30 دقیقه میشه به این شکل:
8:30-9 خواندن صفحات 1 تا 5 زیست دهم
9-9:03 استراحت بین یک درس
9:03-9:33 خواندن صفحات 6 تا 10 زیست دهم
9:33-9:36 استراحت بین یک درس
9:36-10:06 17 تست زیست از مطالب خوانده شده
10:06-10:21 استراحت تعویض درس
10:21-10:51 15 تست ریاضی
10:51-10:54 استراحت بین درس
و...استراحت بین درسا رو چشماتون رو ببنید و اون حرکت تخلیهی ذهن رو انجام بدید و سرتون رو کج کنید ولی باید برای استراحت تعویض درس بلند بشید و محل درس خوندنتون رو ترک کنید. یه نکته هم توی پرانتز میگم؛ هر لحظه درس خوندنتون رو به چشم یه بازی و سرگرمی ببینید و براش ذوق کنید. اصلا مثل همون فیلم ببینید و فکر کنید دارید فیلم زندگی یه پروتئین رو که خورده شده میبینید و تجسمش میکنید.
نیازی هم نیست کل روز رو تقسیم بندی کنید و روزی هفده هجده ساعت بخونید همون مقدار ساعتی که قصد خوندن دارید رو این شکلی تقسیم بندی کنید.دمای محیط درس خوندنتون رو حدودا دو سه درجه از دمای معمول بندتون پایینتر نگه دارید. این حرکت باعث میشه ذهن توانایی پریدن نداشته باشه و تنها روی یک مطلب تمرکز کنه.
یه تغییر جزعی و یه تغییر بزرگ توی محل درس خوندنتون ایجاد کنید. مثلا خود من جای میزم رو تغییر دادم و چیدمان کتاب هام رو عوض کردم. وقتی ذهن شما با یه تغییر رو به رو میشه از نظم گذشتهش دور میشه و این یه کم ذهن رو درگیر میکنه و تا سازگاری با محیط براش رخ بده شما یه زمان طلایی برای به دست آوردن تمرکز دارید چون کمتر حول افکار دیگه میچرخه و این فوق العادهس.
تا جایی که امکانش هست زمان های استراحتتون رو توی مکانهایی که الآن باعث پرش افکارتونه و توش زیاد ذهنتون به سریالتون یا هر چیز دیگهای فکر میکنه نباشید.
این یکی رو اگه بیماری قند ندارید و حتی ژنتیکتونم نداره بخونید. خیلی خوبه اگه اول هر درسی که قصد دارید شروعش کنید یه چیزی حول و حوش یک هشتم یه حبه قند رو بذارید زیر زبونتون. این حرکت یه جایزه برای مغزه و کم کم مغزتون فکر میکنه به خاطر متمرکز شدن و درس خوندن جایزه میگیره و این یه کمک خیلی بزرگه.
یه چیز دیگه هیچ وقت با امر و نهی با مغزتون صحبت نکنید چون حالت تدافعی پیدا میکنه و در برابر اون فعالیت مقاومت نشون میده. باهاش رفیق بشید و ازش خواهش کنید. مثل بچهها براش جایزه بذارید و با هم خوش باشید. ازش زیاد تشکر کنید و برای مهربونیاش و همراه بودنش بهش لبخند بزنید.
فعلا این مطالب یادم بود امیدوارم مفید فایده واقع بشه. شرمنده اگه پیام طولانی شد.
@Rezvan-E-A در صداقت با خودم گفته است:
Michael Vey
سلام مجدد
فعالیت های دیگهای که در کنار اون فعالیت ها نیاز هستش رو تا جایی که یادم بیاد توی این پیام براتون میگم.کنار خودتون یه کاغذ قرار بدید و هر چیزی که موقع درس خوندن ذهنتون رو مشغول کرد بنویسید. تمام سعیتون رو بذارید تا هنگام درس خودن به نوشتهی روی کاغذ فکر نکنید. بعد از تموم شدن زمان درس خوندن و رسیدن به استراحت، با اون کاغذ بازی کنید. مثلا موشک درست کنید، میتونید ریز خردش کنید، خط خطیش کنید، مچالهش کنید و بعدش به سطل بندازیدش. مغز ما یه آدم مغروریه که اگه غرورش بشکنه و بهش توهین بشه خیلی سریع کنارگیری میکنه. اینکه شما بلایی سر افکارش بیارید دارید بهش میفهمونید خیلی افکار و حرفاش براتون بیاهمیته و این کار باعث میشه به شخصیتش بر بخوره.
%(#00ff1e)[اره من جدیدا از روش نوشتن رو کاغذ استفاده کردمم.. ولی خب تا حالا اونو دور ننداختم.. فق هروق ذهنم سمتش رف یه ضبدر جلوش گذاشتم]
خیلی وقتا میشنویم که باید زمان بندی کنکوری جماعت 90 دقیقه باشه ولی این صحبت کاملا اشتباهه. چون هر شخص یک آستانهی تحمل و تمرکز داره. باید آستانهی تمرکزتون رو پیدا کنید. آستانهی تحمل یا تمرکز به حداکثر زمانی میگن که شما بدون پرش ذهن میتونید یه فعالیتی مثل درس خوندن رو انجام بدید. مثلا برای من 30 دقیقه بود. حالا چطور باید با آستانهی تحمل کار کرد؟! باید بدونید به اضای هر 10 دقیقه یک دقیقه استراحت باید حساب کنید. هر شب قبل از خواب فردا رو برای خودتون بر اساس آستانهی شخصیتون تقسیم کنید و برنامه رو بر اون اساس بنویسید. و بدونید هم کمیت و هم کیفیت برای آدمای خیال پرداز با هم جواب میده نه تنها. یعنی شما باید موقع نوشتن برنامهتون از شب قبل هم زمان بندی رو بنویسید هم ریز مطالبی رو که باید بخونید. مثلا بخشی از برنامهای بر اساس 30 دقیقه میشه به این شکل:
8:30-9 خواندن صفحات 1 تا 5 زیست دهم
9-9:03 استراحت بین یک درس
9:03-9:33 خواندن صفحات 6 تا 10 زیست دهم
9:33-9:36 استراحت بین یک درس
9:36-10:06 17 تست زیست از مطالب خوانده شده
10:06-10:21 استراحت تعویض درس
10:21-10:51 15 تست ریاضی
10:51-10:54 استراحت بین درس
و...
%(#00ff1e)[اووه.. اینم روش خوبیه.. ولی من نمیتونم اصلا به برنامه ریزیم پایبند باشم.. با اینکه خیلیم سختگیرانه نیس برنامم]
استراحت بین درسا رو چشماتون رو ببنید و اون حرکت تخلیهی ذهن رو انجام بدید و سرتون رو کج کنید ولی باید برای استراحت تعویض درس بلند بشید و محل درس خوندنتون رو ترک کنید. یه نکته هم توی پرانتز میگم؛ هر لحظه درس خوندنتون رو به چشم یه بازی و سرگرمی ببینید و براش ذوق کنید. اصلا مثل همون فیلم ببینید و فکر کنید دارید فیلم زندگی یه پروتئین رو که خورده شده میبینید و تجسمش میکنید.
نیازی هم نیست کل روز رو تقسیم بندی کنید و روزی هفده هجده ساعت بخونید همون مقدار ساعتی که قصد خوندن دارید رو این شکلی تقسیم بندی کنید.دمای محیط درس خوندنتون رو حدودا دو سه درجه از دمای معمول بندتون پایینتر نگه دارید. این حرکت باعث میشه ذهن توانایی پریدن نداشته باشه و تنها روی یک مطلب تمرکز کنه.
یه تغییر جزعی و یه تغییر بزرگ توی محل درس خوندنتون ایجاد کنید. مثلا خود من جای میزم رو تغییر دادم و چیدمان کتاب هام رو عوض کردم. وقتی ذهن شما با یه تغییر رو به رو میشه از نظم گذشتهش دور میشه و این یه کم ذهن رو درگیر میکنه و تا سازگاری با محیط براش رخ بده شما یه زمان طلایی برای به دست آوردن تمرکز دارید چون کمتر حول افکار دیگه میچرخه و این فوق العادهس.
تا جایی که امکانش هست زمان های استراحتتون رو توی مکانهایی که الآن باعث پرش افکارتونه و توش زیاد ذهنتون به سریالتون یا هر چیز دیگهای فکر میکنه نباشید.
این یکی رو اگه بیماری قند ندارید و حتی ژنتیکتونم نداره بخونید. خیلی خوبه اگه اول هر درسی که قصد دارید شروعش کنید یه چیزی حول و حوش یک هشتم یه حبه قند رو بذارید زیر زبونتون. این حرکت یه جایزه برای مغزه و کم کم مغزتون فکر میکنه به خاطر متمرکز شدن و درس خوندن جایزه میگیره و این یه کمک خیلی بزرگه.
یه چیز دیگه هیچ وقت با امر و نهی با مغزتون صحبت نکنید چون حالت تدافعی پیدا میکنه و در برابر اون فعالیت مقاومت نشون میده. باهاش رفیق بشید و ازش خواهش کنید. مثل بچهها براش جایزه بذارید و با هم خوش باشید. ازش زیاد تشکر کنید و برای مهربونیاش و همراه بودنش بهش لبخند بزنید.
%(#00ff1e)[مغز من ی نمه پرروعه هم خدا رو میخواد هم خرما رو :**>]
فعلا این مطالب یادم بود امیدوارم مفید فایده واقع بشه. شرمنده اگه پیام طولانی شد.%(#00ff1e)[خییلی ممنونمم]
-
@Rezvan-E-A در صداقت با خودم گفته است:
Michael Vey
سلام مجدد
فعالیت های دیگهای که در کنار اون فعالیت ها نیاز هستش رو تا جایی که یادم بیاد توی این پیام براتون میگم.کنار خودتون یه کاغذ قرار بدید و هر چیزی که موقع درس خوندن ذهنتون رو مشغول کرد بنویسید. تمام سعیتون رو بذارید تا هنگام درس خودن به نوشتهی روی کاغذ فکر نکنید. بعد از تموم شدن زمان درس خوندن و رسیدن به استراحت، با اون کاغذ بازی کنید. مثلا موشک درست کنید، میتونید ریز خردش کنید، خط خطیش کنید، مچالهش کنید و بعدش به سطل بندازیدش. مغز ما یه آدم مغروریه که اگه غرورش بشکنه و بهش توهین بشه خیلی سریع کنارگیری میکنه. اینکه شما بلایی سر افکارش بیارید دارید بهش میفهمونید خیلی افکار و حرفاش براتون بیاهمیته و این کار باعث میشه به شخصیتش بر بخوره.
%(#00ff1e)[اره من جدیدا از روش نوشتن رو کاغذ استفاده کردمم.. ولی خب تا حالا اونو دور ننداختم.. فق هروق ذهنم سمتش رف یه ضبدر جلوش گذاشتم]
خیلی وقتا میشنویم که باید زمان بندی کنکوری جماعت 90 دقیقه باشه ولی این صحبت کاملا اشتباهه. چون هر شخص یک آستانهی تحمل و تمرکز داره. باید آستانهی تمرکزتون رو پیدا کنید. آستانهی تحمل یا تمرکز به حداکثر زمانی میگن که شما بدون پرش ذهن میتونید یه فعالیتی مثل درس خوندن رو انجام بدید. مثلا برای من 30 دقیقه بود. حالا چطور باید با آستانهی تحمل کار کرد؟! باید بدونید به اضای هر 10 دقیقه یک دقیقه استراحت باید حساب کنید. هر شب قبل از خواب فردا رو برای خودتون بر اساس آستانهی شخصیتون تقسیم کنید و برنامه رو بر اون اساس بنویسید. و بدونید هم کمیت و هم کیفیت برای آدمای خیال پرداز با هم جواب میده نه تنها. یعنی شما باید موقع نوشتن برنامهتون از شب قبل هم زمان بندی رو بنویسید هم ریز مطالبی رو که باید بخونید. مثلا بخشی از برنامهای بر اساس 30 دقیقه میشه به این شکل:
8:30-9 خواندن صفحات 1 تا 5 زیست دهم
9-9:03 استراحت بین یک درس
9:03-9:33 خواندن صفحات 6 تا 10 زیست دهم
9:33-9:36 استراحت بین یک درس
9:36-10:06 17 تست زیست از مطالب خوانده شده
10:06-10:21 استراحت تعویض درس
10:21-10:51 15 تست ریاضی
10:51-10:54 استراحت بین درس
و...
%(#00ff1e)[اووه.. اینم روش خوبیه.. ولی من نمیتونم اصلا به برنامه ریزیم پایبند باشم.. با اینکه خیلیم سختگیرانه نیس برنامم]
استراحت بین درسا رو چشماتون رو ببنید و اون حرکت تخلیهی ذهن رو انجام بدید و سرتون رو کج کنید ولی باید برای استراحت تعویض درس بلند بشید و محل درس خوندنتون رو ترک کنید. یه نکته هم توی پرانتز میگم؛ هر لحظه درس خوندنتون رو به چشم یه بازی و سرگرمی ببینید و براش ذوق کنید. اصلا مثل همون فیلم ببینید و فکر کنید دارید فیلم زندگی یه پروتئین رو که خورده شده میبینید و تجسمش میکنید.
نیازی هم نیست کل روز رو تقسیم بندی کنید و روزی هفده هجده ساعت بخونید همون مقدار ساعتی که قصد خوندن دارید رو این شکلی تقسیم بندی کنید.دمای محیط درس خوندنتون رو حدودا دو سه درجه از دمای معمول بندتون پایینتر نگه دارید. این حرکت باعث میشه ذهن توانایی پریدن نداشته باشه و تنها روی یک مطلب تمرکز کنه.
یه تغییر جزعی و یه تغییر بزرگ توی محل درس خوندنتون ایجاد کنید. مثلا خود من جای میزم رو تغییر دادم و چیدمان کتاب هام رو عوض کردم. وقتی ذهن شما با یه تغییر رو به رو میشه از نظم گذشتهش دور میشه و این یه کم ذهن رو درگیر میکنه و تا سازگاری با محیط براش رخ بده شما یه زمان طلایی برای به دست آوردن تمرکز دارید چون کمتر حول افکار دیگه میچرخه و این فوق العادهس.
تا جایی که امکانش هست زمان های استراحتتون رو توی مکانهایی که الآن باعث پرش افکارتونه و توش زیاد ذهنتون به سریالتون یا هر چیز دیگهای فکر میکنه نباشید.
این یکی رو اگه بیماری قند ندارید و حتی ژنتیکتونم نداره بخونید. خیلی خوبه اگه اول هر درسی که قصد دارید شروعش کنید یه چیزی حول و حوش یک هشتم یه حبه قند رو بذارید زیر زبونتون. این حرکت یه جایزه برای مغزه و کم کم مغزتون فکر میکنه به خاطر متمرکز شدن و درس خوندن جایزه میگیره و این یه کمک خیلی بزرگه.
یه چیز دیگه هیچ وقت با امر و نهی با مغزتون صحبت نکنید چون حالت تدافعی پیدا میکنه و در برابر اون فعالیت مقاومت نشون میده. باهاش رفیق بشید و ازش خواهش کنید. مثل بچهها براش جایزه بذارید و با هم خوش باشید. ازش زیاد تشکر کنید و برای مهربونیاش و همراه بودنش بهش لبخند بزنید.
%(#00ff1e)[مغز من ی نمه پرروعه هم خدا رو میخواد هم خرما رو :**>]
فعلا این مطالب یادم بود امیدوارم مفید فایده واقع بشه. شرمنده اگه پیام طولانی شد.%(#00ff1e)[خییلی ممنونمم]
Michael Vey
سلام دوست عزیز یه چیزی رو به عنوان یه دوست بهتون میگم. یادتون باشه نمیتونید برنامه ریز کنید و پایبند باشید چون میگید نمیتونید. -
Michael Vey
سلام دوست عزیز یه چیزی رو به عنوان یه دوست بهتون میگم. یادتون باشه نمیتونید برنامه ریز کنید و پایبند باشید چون میگید نمیتونید.@Rezvan-E-A اوهوم.. حق با شماست
-
هایی چخبر؟
اقااا.. ی مشکل بزرگ دارم... من ی ادم فوووق العاده خیالپردازم.. اینطوری ک مثثلا از 2 ساعت درس خوندن شاید 1 و نیمشو دارم ی سریال یا داستان ذهنی میسازم! (دیگ در این حد بگم ک حتی نقاشی شخصیت اصلیشم کشیدم...) در این حد وضعم خرابه.. و اینکه.. میدونم.. خییلی دارم خودمو گول میزنم. میدونم ایین همه نشستنم پشت درس الکیه و بازدش کمه. ولی واقعا نمیدونم چیکار کنم ک این وضعیت همین اول کاری درس شه ک بعدا ب مشکل نخورم.. اوففففف..
پ.ن: ولی حالا خوبه وضعم نسبت به قبل بهتره.. قدیما که همین ی ذره درسی ک الان میخونمم نمیخوندم.. خییلی ذهن خلاقم (!!!!!!) منو تو دنیای خیالیم غرق میکرد.. الان گوشیو هم گذاشتم کنار تقریبا.. هرچن از شما چ پنهون الانم که با کامپیوتر درس میخونم معتاد انجمن شدم.. هوفف.. کاش میشد ب ی طریقی اینجارو برا خودم قفل میکردم تا تو یه بازه خاصی نتونم بیام.. همچین قابلیتی تو کامپیوتر وجود نداره؟
@دانش-آموزان-آلاء @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @فارغ-التحصیلان-آلاء @بچه-های-همخوانی
Michael Vey
اووف اووف نگم برات..حواستو از الان جمع کن..اینجا خیلی اعتیاد آوره..رسما معتاد بشی کارت ساختس..من هر کاری کردم نتونستم موقع کنکورم تمرکزمو جمع کنم ..
نمیدونم چجوری..ایکونشو از گوشی و کامپیتورت حذف کن..البته همهیشه هم بد نیست..گاهی برا رفع اشکال درسی عالیه..ولی نه همیشه..
خلاصه از ما گفتن.. -
Michael Vey
اووف اووف نگم برات..حواستو از الان جمع کن..اینجا خیلی اعتیاد آوره..رسما معتاد بشی کارت ساختس..من هر کاری کردم نتونستم موقع کنکورم تمرکزمو جمع کنم ..
نمیدونم چجوری..ایکونشو از گوشی و کامپیتورت حذف کن..البته همهیشه هم بد نیست..گاهی برا رفع اشکال درسی عالیه..ولی نه همیشه..
خلاصه از ما گفتن..@R-Nil-par هعیی.. رع خیلی درس میگی.. ولی الان فعلا ضربه ای ب درسم نمیزنه خودمم نمد چجوری ولی هرچن وق یبار ک درس منو کلافه کرد میام ی دقیقه اینجا انرژی میگیرم میرم:|