خسته ام از خسته شدن...
-
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سلام
میخوام بهت بگم که تو تا الان عالی پیش رفتی با توجه به حرفای که خودت گفتی فقط بخاطر عدم تمرکز جواب مورد دلخواهت رو نگرفتی منم شرایط مثل تو دارم تمایل به خودکشی ولی در حد فکر بوده و عملیش نکردم، میخوام بهت بگم که تو تمام تلاشت رو کردی پس وقتی میری سر جلسه، بیخیال همه چی بشو ،بیخیال نتیجه اش بیخیال اینکه چه رشته ای میری یا چه کاره میشی فقط همین کافیه که تو تمام تلاشت رو کردی تو تا الان حتی بیشتر از حد و توانست تلاش کردی پس چیزی کم نزاشتی توی درس خواندن بقیه اش رو بسپار دست خدا ،خدا همون که بهترین باشه رو بهت میده -
سلام
میخوام بهت بگم که تو تا الان عالی پیش رفتی با توجه به حرفای که خودت گفتی فقط بخاطر عدم تمرکز جواب مورد دلخواهت رو نگرفتی منم شرایط مثل تو دارم تمایل به خودکشی ولی در حد فکر بوده و عملیش نکردم، میخوام بهت بگم که تو تمام تلاشت رو کردی پس وقتی میری سر جلسه، بیخیال همه چی بشو ،بیخیال نتیجه اش بیخیال اینکه چه رشته ای میری یا چه کاره میشی فقط همین کافیه که تو تمام تلاشت رو کردی تو تا الان حتی بیشتر از حد و توانست تلاش کردی پس چیزی کم نزاشتی توی درس خواندن بقیه اش رو بسپار دست خدا ،خدا همون که بهترین باشه رو بهت میدهنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@فرناز-مقیمی
ممنون
نمیدونم شاید تو متن درست توضیح ندادم ولی من اتفاقا تلاشم خیلی کم بوده
تو این چند سال حتی بعضی فصل ها رو اصلا شروع نکردم بخونم!
دلیلش هم این بوده که یه فصل رو ده بار خوندم و تست های تکراریشو زدم و دیگه فرصت نکردم برم فصل بعدیش رو هم بخونم...
همین تلاش کم هم عذاب وجدانم رو زیاد کرده که همش تقصیر خودمه
این حرفا که شغل و رشته نهایی مهم نیست توی دل آدمو خالی میکنه واقعا...نمیدونم شاید باید منم این حقیقت رو بپذیرم... -
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بزار یه چیزی بگم بهت که خودمو خیلی آروم کرد
من نهایتش هفتاد سال زندگی میکنم این دنیا ابدی نیست برام اگه ابدی بود خیلی غصه اش میخوردم ولی چونکه ابدی نیست مثل یه مسافرت بهش نگاه میکنم من الان تو مسافرت هستم با همه بدی و خوبی هاش ولی دلم میخواد تا پایان مسافرت بمونم و ببینم تهش چی میشه و به کجا میرسه
این دلیلی شده که فکر خودکشی خیلی کم شده جدیدا برام -
بزار یه چیزی بگم بهت که خودمو خیلی آروم کرد
من نهایتش هفتاد سال زندگی میکنم این دنیا ابدی نیست برام اگه ابدی بود خیلی غصه اش میخوردم ولی چونکه ابدی نیست مثل یه مسافرت بهش نگاه میکنم من الان تو مسافرت هستم با همه بدی و خوبی هاش ولی دلم میخواد تا پایان مسافرت بمونم و ببینم تهش چی میشه و به کجا میرسه
این دلیلی شده که فکر خودکشی خیلی کم شده جدیدا برامنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@فرناز-مقیمی
این مسافرت برای من به قیمت از دست دادن تمام اعصابم و متلاشی شدن تمام روانم شده
اگه راه نجات پیدا نکنم ،چرا باید ادامه اش بدم به چه دلیل؟ نمیفهمم... -
@فرناز-مقیمی
ممنون
نمیدونم شاید تو متن درست توضیح ندادم ولی من اتفاقا تلاشم خیلی کم بوده
تو این چند سال حتی بعضی فصل ها رو اصلا شروع نکردم بخونم!
دلیلش هم این بوده که یه فصل رو ده بار خوندم و تست های تکراریشو زدم و دیگه فرصت نکردم برم فصل بعدیش رو هم بخونم...
همین تلاش کم هم عذاب وجدانم رو زیاد کرده که همش تقصیر خودمه
این حرفا که شغل و رشته نهایی مهم نیست توی دل آدمو خالی میکنه واقعا...نمیدونم شاید باید منم این حقیقت رو بپذیرم...نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهLeo تو خود منی انگار
منم قسم میخورم همین شرایط درس خواندن رو دارم که همین عامل اصلی در کنار هزار تا عامل دیگه باعث شده من افسردگی شدیدی یه مدت بگیرم الان که یکم حالم بهتر شده بخاطر اینه تلاشم رو بیشتر کردم تو درس و دیدگاهم رو واقعا سیع کردم تغییر بدم -
Leo تو خود منی انگار
منم قسم میخورم همین شرایط درس خواندن رو دارم که همین عامل اصلی در کنار هزار تا عامل دیگه باعث شده من افسردگی شدیدی یه مدت بگیرم الان که یکم حالم بهتر شده بخاطر اینه تلاشم رو بیشتر کردم تو درس و دیدگاهم رو واقعا سیع کردم تغییر بدمنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@فرناز-مقیمی
آها
خوبه شما تونستید
امیدوارم منم بتونم.. -
@فرناز-مقیمی
این مسافرت برای من به قیمت از دست دادن تمام اعصابم و متلاشی شدن تمام روانم شده
اگه راه نجات پیدا نکنم ،چرا باید ادامه اش بدم به چه دلیل؟ نمیفهمم...نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهLeo برای منم همین طور بوده منی که قبل از یازدهم سرزنده ترین عضو خانواده ام بودم بعد کنکور شدم یه آدمی که تو تنهایی هاش فقط گریه میکرد
ولی بازم میخوام ببینم آخر این سفر چیه چونکه خدا بی دلیل من و تو رو وارد این دنیا و این مسافرت و این بازی نکرده -
Leo برای منم همین طور بوده منی که قبل از یازدهم سرزنده ترین عضو خانواده ام بودم بعد کنکور شدم یه آدمی که تو تنهایی هاش فقط گریه میکرد
ولی بازم میخوام ببینم آخر این سفر چیه چونکه خدا بی دلیل من و تو رو وارد این دنیا و این مسافرت و این بازی نکردهنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@فرناز-مقیمی
نمیدونم
من ترجیح میدم یه نفس راحت بکشم تا نقشه های خدا با عذاب کشیدنم خوب پیش بره -
Leo من تازه تونستم شاید بشه گفت چند روز
تو هم باید خودت بخوای، باید با اون عاملی که باعث میشه جلوت رو میگیره که تلاش نکنی بجنگیم
باید با خودت یه مدت تمرین کنینوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@فرناز-مقیمی
آها پس شما هنوز تحت درمانین
اونوقت بهتره به حرفای من توجه نکنید که به تنظیمات کارخانه برنگردید -
@فرناز-مقیمی
نمیدونم
من ترجیح میدم یه نفس راحت بکشم تا نقشه های خدا با عذاب کشیدنم خوب پیش برهنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهLeo نمیدونم رو بزار کنار
تو بهتر از هر کسی شرایط خودت رو میدونی ،و بهتر از هر کسی میدونی چی جلوت رو گرفته ،هواست باید به اون عامل ها باشه ،نمیشه یهو همه این عامل هارو حذف کرد ولی میتونی کمشون کنی
برای خودم یه عامل اصلیش فیلم بود که برای خودم شرطی کردی مثلا روزی یک ساعت بعد شروع میکنم به درس خواندن ،اگخ من کلا بزارمش کنار بیشتر ضرر میکنم چونکه کل حواسم دنباله ولی اگه متعادل نگهش دارم میتونم مقدار سودش رو بیشتر کنم تا ضررش -
@فرناز-مقیمی
آها پس شما هنوز تحت درمانین
اونوقت بهتره به حرفای من توجه نکنید که به تنظیمات کارخانه برنگردید -
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سلام سخت گیری بیش از حد و نداشتن تفریح،حبس شدن تو خونه باعث افسردگی میشه
در این صورت درسها هم خوب پیش نمیره
کسی به خودکشی فکر می کنه که ناامید شده باشه دیگه هدف و انگیزه ای نداشته باشه،هیچ چیزی خوشحالش نکنه
باید تفریح داشته باشید با دوستهاتون صحبت کنید،افراد موفق رو ببینید تا انگیزه درونتون بیدار بشه -
Leo نمیدونم رو بزار کنار
تو بهتر از هر کسی شرایط خودت رو میدونی ،و بهتر از هر کسی میدونی چی جلوت رو گرفته ،هواست باید به اون عامل ها باشه ،نمیشه یهو همه این عامل هارو حذف کرد ولی میتونی کمشون کنی
برای خودم یه عامل اصلیش فیلم بود که برای خودم شرطی کردی مثلا روزی یک ساعت بعد شروع میکنم به درس خواندن ،اگخ من کلا بزارمش کنار بیشتر ضرر میکنم چونکه کل حواسم دنباله ولی اگه متعادل نگهش دارم میتونم مقدار سودش رو بیشتر کنم تا ضررشنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@فرناز-مقیمی
چیز هایی که جلوم رو گرفتن بیشتر عوامل درونی هستن
مثل نبود انگیزه و اشتیاق، وسواس و عدم تمرکز
فکر کنم بدونم چی هستن اما نمیدونم چطور باید کنترلشون کنم -
سلام سخت گیری بیش از حد و نداشتن تفریح،حبس شدن تو خونه باعث افسردگی میشه
در این صورت درسها هم خوب پیش نمیره
کسی به خودکشی فکر می کنه که ناامید شده باشه دیگه هدف و انگیزه ای نداشته باشه،هیچ چیزی خوشحالش نکنه
باید تفریح داشته باشید با دوستهاتون صحبت کنید،افراد موفق رو ببینید تا انگیزه درونتون بیدار بشهنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Venus655
سلام
به نظرتون چه تفریحی کنم؟
در ضمن من دوستی ندارم -
@فرناز-مقیمی
چیز هایی که جلوم رو گرفتن بیشتر عوامل درونی هستن
مثل نبود انگیزه و اشتیاق، وسواس و عدم تمرکز
فکر کنم بدونم چی هستن اما نمیدونم چطور باید کنترلشون کنمنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهLeo انگیزه رو بزار روی این مورد که دیگه بعد کنکور کتاب هارو جمع میکنی میزاری یه گوشه و تمام
انگیزه من یه جوری دیگه دنبالش بودم مثل پزشکی و این حرفا ولی بیشتر بهم صدمه زد
وسواس رو واقعا نظری ندارم باید با توجه به شرایط خودت و اینکه چقدر میتونی روی مغزت کنترل داشته باشی کمش کنی
عدم تمرکز مشکل خودم هم هست قبلا تمرکز بالای داشتم ولی جدیدا خیلی کم شده راهی واقعا براش سراغ ندارم -
Leo مثلا رفتن به پارک ،مسافرت با خانواده،سفر زیارتی،
انجام یه سری رشته های ورزشی مثل والیبال،شطرنج و...
وقتی پدر مادرتون میرن مهمونی باهاشون میرید؟نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Venus655
کلا خیلی سخت از خونه میزنم بیرون
نه نمیرم باهاشون جایی
ورزش شاید ایده خوبی باشه... فقط تنهایی نمیشه -
Leo انگیزه رو بزار روی این مورد که دیگه بعد کنکور کتاب هارو جمع میکنی میزاری یه گوشه و تمام
انگیزه من یه جوری دیگه دنبالش بودم مثل پزشکی و این حرفا ولی بیشتر بهم صدمه زد
وسواس رو واقعا نظری ندارم باید با توجه به شرایط خودت و اینکه چقدر میتونی روی مغزت کنترل داشته باشی کمش کنی
عدم تمرکز مشکل خودم هم هست قبلا تمرکز بالای داشتم ولی جدیدا خیلی کم شده راهی واقعا براش سراغ ندارمنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ۲۰:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@فرناز-مقیمی
خب کتابامو گذاشتم یه گوشه
کامپیوتر شریف هم قبول شدم
ولی که چی؟
بعدش چی؟