-
مُهانِگه
|
شعردانه
مُهانِگه
-
im_Hana
تو هیچوقت نرفتی لب جاده تا انتظارو بفهمی
پریشون نبودی که نگذشتن لحظه‌ها رو بفهمیتو اونی که رفته چی میدونی از غصه‌ی جای خالی
من اونم که مونده چی میدونم از قصه‌ی بی‌خیالی... -
MSina
یه حرکتی کن، نگاه همه شلن
این کاره نیستی بده دست خودم
بکشید یه صف بلند لیوانتو بده داداش گلم
یه ربع دیگه همه کج و کوله‌ن
من هر جا بودم همه چپه شدن
نمی‌خورم نداریم، همه میخورن
به هیچی فک نکن امشبو کلا -
@AmirBarsam
دو تا دستام رو دنده هاتن
من دنده خور دنده هاتم
کی جز تو بقیه رو قتل عام کرد
واسه اونا زهری واسه من یه پادزهر
یه فرشته بی بال میخوام
تا من اینجام تراپیست میخوای چیکار
کی بات بگیرم یه کام سیگار
این واسه خودته، وصل شو به پارتی باکس..تاریک ترین لحظه‌ی هر شبی نزدیک روزه..
-
@AmirBarsam
دو تا دستام رو دنده هاتن
من دنده خور دنده هاتم
کی جز تو بقیه رو قتل عام کرد
واسه اونا زهری واسه من یه پادزهر
یه فرشته بی بال میخوام
تا من اینجام تراپیست میخوای چیکار
کی بات بگیرم یه کام سیگار
این واسه خودته، وصل شو به پارتی باکس.. -
im_Hana
ساقیا ته استکان هایت نمیگیرد مرا
لطف کن از دور بعدی پیک لیوانی بریز
نه شراب راز میخواهم نه جنس اونوری
از همین سگ مزه های تلخ ایرونی بریز -
im_Hana
در شبهای تیره چون زلف یار…
بهر لیلی؛ چو مجنون ببار ای بارون
دلا خون شو خون ببار؛ بر کوه و دشت و هامون ببار
به سرخی لبای سرخ یار… به یاد عاشقای این دیار
به کام عاشقای بی مزار؛ ای بارون…
ببار ای بارون ببار؛ با دلم گریه کن خون ببارلَنگ لَنگان می‌روم تا انتهای ِ آرِزو ؛
-
im_Hana
در شبهای تیره چون زلف یار…
بهر لیلی؛ چو مجنون ببار ای بارون
دلا خون شو خون ببار؛ بر کوه و دشت و هامون ببار
به سرخی لبای سرخ یار… به یاد عاشقای این دیار
به کام عاشقای بی مزار؛ ای بارون…
ببار ای بارون ببار؛ با دلم گریه کن خون ببار -
Hako
مرا ببوس که من آخرین شهر بی دفاعم
یه آسمون تاریک ابریِ بی ستاره ام
مرا ببوس برای بغض آخرین نگاهم
منم یه روزی میرم اما بازم موندگارم
مرا ببوس حتی بین برف و بارون
از سر مستی چک زدم توو روی خط قانون
میدونم کندن از این سرزمین نبوده آسون
یه هوای مه آلود جنگل و صدای بارون
هنوزم بدهکارم به کنارت چند تا بوسه
تاریک ترین لحظه ی هر شبی نزدیک روزه
حتی برّه ها بترسن از صدای زوزه
من هنوز همون التماسم واسه چند تا بوسه"خیلی دوسش دارم🥺🤍"
تاریک ترین لحظه‌ی هر شبی نزدیک روزه..
-
Hako
مرا ببوس که من آخرین شهر بی دفاعم
یه آسمون تاریک ابریِ بی ستاره ام
مرا ببوس برای بغض آخرین نگاهم
منم یه روزی میرم اما بازم موندگارم
مرا ببوس حتی بین برف و بارون
از سر مستی چک زدم توو روی خط قانون
میدونم کندن از این سرزمین نبوده آسون
یه هوای مه آلود جنگل و صدای بارون
هنوزم بدهکارم به کنارت چند تا بوسه
تاریک ترین لحظه ی هر شبی نزدیک روزه
حتی برّه ها بترسن از صدای زوزه
من هنوز همون التماسم واسه چند تا بوسه"خیلی دوسش دارم🥺🤍"
-
im_Hana
هم برمیگردی برمیگردی
برمیگرده عقربه برمیگرده ثانیه برمیگرده تو هم برمیگردی برمیگردیهم برمیگردی برمیگردی*وای این اهنگه:)
Hako
یادمه گفتی من تنها رفیقِ تنهاییاتم
اه چرا باز دارن ابرا میبارن
ها ؟ چرا ؟ یه هفتست که بارون میاد
فکر تو با بارون آروم میاد
میگه یه روزی اون برمیگرده
ولی دیره چون اون روز من میرم ههبرمیگرده
خورشید برمیگرده
اون روز برمیگرده
تو هم برمیگردی
برمیگردی
برمیگرده
عقربه برمیگرده
ثانیه برمیگرده
تو هم برمیگردی
برمیگردی !تاریک ترین لحظه‌ی هر شبی نزدیک روزه..
-
Hako
یادمه گفتی من تنها رفیقِ تنهاییاتم
اه چرا باز دارن ابرا میبارن
ها ؟ چرا ؟ یه هفتست که بارون میاد
فکر تو با بارون آروم میاد
میگه یه روزی اون برمیگرده
ولی دیره چون اون روز من میرم ههبرمیگرده
خورشید برمیگرده
اون روز برمیگرده
تو هم برمیگردی
برمیگردی
برمیگرده
عقربه برمیگرده
ثانیه برمیگرده
تو هم برمیگردی
برمیگردی !im_Hana
یار نظر کرده ای شهرو خبر کرده ای وای نکند هوای دلدار دگر کرده ای
عشقم عشق اولین باره منی دلبر جانم بهترین یار منی
خوب میدانی تو که دلدار منی بی تو هرگز نتوانم نتوانم
آمدی جانا بردی دل مارا موج گیسوی تو برده دل دریا رالَنگ لَنگان می‌روم تا انتهای ِ آرِزو ؛
-
im_Hana
یار نظر کرده ای شهرو خبر کرده ای وای نکند هوای دلدار دگر کرده ای
عشقم عشق اولین باره منی دلبر جانم بهترین یار منی
خوب میدانی تو که دلدار منی بی تو هرگز نتوانم نتوانم
آمدی جانا بردی دل مارا موج گیسوی تو برده دل دریا را -
Hako
آخه از وقتی آقام رفت
ماها درد می کشیدیم، با ما حرف می زد و
دیگه ناراحت نبودیم
خانوم مورفین
آرام بخش
هیچ وقت نشون نداد مامان ضعف.. -
im_Hana
فدای سرت نباشه غمت
نری و یادت رفته باشه تنت
نشینه خاکستر کنار لبت
فدای سرت عزیزم نباشه غمت
فدای سرت نباشه غمت
نری و یادت رفته باشه تنت
نشینه خاکستر کنار لبت -
Hako
توو این دود و دم غممیکشم از تو نفس من
بغلم کن همینجوری که هستم
بغلم کن که شکستم …
بغلم کن که من از دنیا بردیم
عشق و آرامش باور کن با تو دیدم
-
Hako
همه چی در رفت از دستم نفهمیدم چی شدش اصلا انگار یهویی برق رفت
هرکی اومد از همون اول هی ور رفت با دلمونو بعد رفت شد سردرد و بدتر
همش عقب گرد جا پیشرفت و هرکس که اومد یه نیش زد یه نیشخند به ریشم
روزایی که اینجوری میشم هیشکی نبوده پیشم نمونش همین دیشب..تاریک ترین لحظه‌ی هر شبی نزدیک روزه..
-
Hako
همه چی در رفت از دستم نفهمیدم چی شدش اصلا انگار یهویی برق رفت
هرکی اومد از همون اول هی ور رفت با دلمونو بعد رفت شد سردرد و بدتر
همش عقب گرد جا پیشرفت و هرکس که اومد یه نیش زد یه نیشخند به ریشم
روزایی که اینجوری میشم هیشکی نبوده پیشم نمونش همین دیشب..
