کنکوری باید بداند! پارت یک
-
به نام خدا
سلام دوستان
مسیح شیردل هستم غیر کنکوری
رفیقتون
یا هر چی که دوست دارید
حالتون چطوره؟
میدونم سوال عجیبی برای سال کنکور به نظر میرسه
اصلا مگه میشه حالمون خوب باشه با این همه درس این همه تست، شرکت در آزمون هزار تا کوفت زهرمار دیگه!
ولی خب بیایید دیدمون رو باز تر کنیم که خیلی بهمون سخت نگذره.
خب احتمال داره کسایی که این تاپیک دارن میخونن قبلا تاپیک اشتباهات یک کنکوری رو هم خونده باشن.
که اومده بودم درسی که از تجربه شکستم رو در کنکور 401 با شما به اشتراک گذاشته بودم.
حالا یه سوالی پیش میاد
آیا من در کنکور نتیجه مورد علاقم رو گرفتم؟
عامممممم خیر.
من دوست داشتم اقتصاد تهران قبول بشم آما
روانشناسی تهران جنوب قبول شدم.
خب پس میتونم یک بار دیگه یک سری اشتباهات دیگه ای که داشتم رو باز برای شما بگم تا با دونستن شون احتمال موفقیتون رو در این امتحان؛ بالاتر ببرید.
احتمالا چندین پارت بنویسم و سعی میکنم که مطالب تا حد امکان ساده و شفاف باشند.
در این تاپیک تصور ما اینه که شما میخوایید پیشرفت کنید و با این ذهنیت ما جلو خواهیم رفت.خب دوستان امروز فقط میخواییم یک تصویر ذهنی از مسیر موفقیت برای خودمون بسازیم تا بعد ها بتونیم از همین تصویر به عنوان یک نقشه راه برای پیشروی و فهمیدن موقعیت خودمون استفاده کنیم.
بذارید اول یک تصویری که هی برامون همه جا مثال زدن رو باز استفاده کنیم.
اما این دفعه با یکم توضیحات بیشتر:
یک دونده رو در یک مسیر با مانع تصور کنید
این مسیر یک ویژگی های خاصی داره
یک: تمام موانع از جنس بتن هستند و بسیار محکم و به هیچ وجه نمیشه اون هارو رو تکون داد وهر کدوم شکل خاص خودشون رو دارند
دو: سطح زمین اصلا صاف نیست و مثل کف رودخونه پر از سنگ های ریز و درشته و بعضی وقتا گرد و بعضی وقتا هم تیزه
سه: دونده با رد کردن یک مانع اون مانع رو بسیار شکننده میکنه و حتی بعضی وقتا موانع رو خرد میکنه
دقت کنید که با موانع با پریدن رد میشن!
و ویژگی آخر اینه که دونده با برخورد به موانع صدمه فیزیکی دریافت نمیکنه و تماما دچار استرس اضطراب و فشار های روانی میشه و دونده ما اصلا دوست نداره تو مسیر توقف کنه و عمیقا دلش میخواد که ادامه بده!
خب ما از این به بعد هرجا اسم از دونده اومد منظورمون این دونده با این ویژگی ها هستش.
اگه دلیل این کار من میخوایید برای اینه که اگه خدا به من عمر و توان نوشتن ادامه این تاپیک رو بده شما بتونید راحت تر ربط بین مطالب رو متوجه بشید و بتونید ازششون درست استفاده کنید.
بسیار خب
امروز میخوام درباره این جمله بحث کنیم:
تداوم و استمرار کلید پیشرفت کردن شماست
این جمله یا شبیه به این رو حتما زیاد شنیدید.
تو کتاب ها یا تو اینترنت این شکل جمله ها به گوش همه میخوره
خب تکرار میتونه در خیلی زمینه ها دیده بشه ولی ما اکثر بحث مون قراره روی رفتارها باشه پس مثال هامونم در همین زمینه خواهد بود
به این مثال ها توجه کنید
تکرار مطالبی که قبلا خوانده شده
خواندن یک درس در هر روز و در یک زمان مشخص
ورزش کردن در یک ساعت مشخص به میزان معین
خب اینا همه شکل هایی از تکرار هستند و باعث پیشرفت میشن ولی ما امروز نمیخواییم درباره این نوع تکرارها صحبت کنیم ما قبل از تمام این تکرار های کوچکتر نیاز به تکرار یک رفتار بزرگ تر رو بررسی کنیم
دونده رو به خاطر بیارید
دونده قبل از رسیدن به مانع اول مقداری میدود و هنگام مواجه با مانع؛ با توجه کردن و بررسی کردن و شناخت از شکل مانع از روی آن عبور میکند.
به این کلمات دقت کنید دویدن،توجه و بررسی و شناخت،عبور
شما روزی که وارد مدرسه شدید هدفی به نام درس خوندن رو به شما دادن و یک مسیر جلوی پای شما گذاشتن.
احتمالا اگه به میل خودتون بود تکالیفتون همیشه برای آخرین ساعات روز باقی می موند و بعدش به زجر آور ترین حالت انجام میشدن با گریه با غر زدن و هزار تا چیز دیگه
یکم که گذشت شما بالاخره یک روز به حرف بزرگ تر ها گوش میکنید و تکالیفتون رو زود تر انجام میدید و بعد میگید عهههه چه خوبه
شبه ولی تکلیف ندارم!
خب برم بازی مو بکنم.
حالا واژه هایی که گفتم بهشون دقت کنید رو به یاد بیارید
درس خوندن شما در اوایل دوران تحصیل حتی با عقب انداختنش برای آخر شب همون دویدنه!
دارید درس میخونید و به سمت مانع حرکت میکنید.
با بررسی کردن توجه کردن و شناختی که والدین تون بهتون دادن شما مشکل یا مانع رو پیدا کردید!
موانع شما مشکلات شما هستند!
و بعد شناختی که با شما دادن تونستید از مانع عبور کنید.
سر کلمه شناخت حدس میزنم که یکم گیج شده باشی!
به این مثال توجه کن
تو یه رفیقی داری یه دوستی داری یه مدته میشناسیش و میدونی اگه پیش این دوستمون از مکانیک سیالات خدایی نکرده صحبت کنی این رفیقت میچسبونه به سقف و بد جور عصبانی میشه و قاطی میکنه زمین و زمان رو به هم میدوزه.
شما میشناسیش برای همین سر این موضوع اصلا و ابدا با این دوستت صحبت نمیکنی!
در واقع شناخت از یک موضوع باید بهت نشون بده که چطور باید با اون موضوع برخورد کنی شناختی که باعث نشه اقدامی بکنی به احتمال زیاد(نه خیلی زیاد) وقت تلف کردنه
برگردیم به حرف های خودمون
و بالاخره در آخر شما تونستید از مانع عبور کنید شما تونستید با شناختی و بررسی، یک راه حل پیدا کنید حالا یا این راه حل رو یکی بهتون میده یکی مثل مشاور پدر مادر خواهر برادر دوست
یا قورچتون در میاد و مجبورید خودتون با آزمون و خطا کردن راه حل رو پیدا کنید
حالا برگردیم به جمله که گفتیم
تداوم و استمرار کلید پیشرفت کردن شماست
من بالاخره بعد از مدت ها فهمیدم کجا باید تداوم و استمرار داشته باشم تا بتونم در تصویر بزرگ تر زندگیم بیشرفت کنم
وقتی شما شروع میکنی به هر کاری یا در هر مسیری که قدم بر میداری اگه این چرخه رو هی تکرار کنی که بدوی،بشناسی و پیدا کنی میتونی از موانع عبور کنی
این عبور کردن از موانع هستش که باعث پیشرفت میشه اگر شما بدوی و بشناسی اما راه حلی پیدا نکنی پدیده ای به نام درجا زدن موتجه میشی
و هر بار که راه حلی پیدا می کنید میشه توان برای دویدن تا مانع بعدی تون
فرض کنید که شما یک مانع رو با برنامه ریزی کردن رد کردید حالا دوباره دویدن رو شروع میکنید شما سعی می کنید طبق برنامه عمل کنید و ما فرض میکنیم که شما تونستید به برنامه تون عمل کنید یکی از مانع هایی که بعد یک مدت ممکنه سر کله ش پیدا بشه اینه که شما هر روز سر ساعت سه تا چهار مثلا ریاضی میخونید ولی یهو میبینید یه ماه گذشته و خیلی حجم قابل توجهی جلو نرفتید
حالا از یکی میپرسید ک من چه کنم؟ گیر کردم یکی میاد به شما میگه شا مدیریت زمانی داری اما نیاز به مدیریت وظایف هم داری و باید مشخص کنی که هر روز در هر ساعت باید چه وظایفی انجام بشه
مثلا در این هفته در روز دوشنبه ساعت سه تا چهار چه مطالبی باید خونده بشن.
خب یه جمع بندی بکنیم
شما میدوییکه به موانع برسی و شناخت پیدا میکنی که از موانع عبور کنی این چرخه ایه که شما باید تکرار کنید.
این جمله مهمه تکرار میکنم
شما با شناخت پیدا کردن از اینکه باید چطوری از مانع عبور کنید از مانع عبور میکنید
خب برای امروز فکر میکنم کافی باشه سعی کردم مطالب شفاف باشه اما اگه سوالی دارید میتونید همینجا ازم بپرسید
این اولین چیزی بود که از نظر من کنکوری باید بدونه
دویدن
شناخت
عبور
خداحافظ تون -