زیست پلاس
-
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز
تصمیم دارم به مرور زمان محتواهایی مرتبط با کتاب درسی که به درک بهتر کتاب کمک می کنه منتشر کنم با امید به اینکه مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیره.
- هستک
●اندامکی فاقد غشاء که مهم ترین ساختار هسته محسوب می شود.
●محل رونویسی رنای رناتنی, محل پردازش پیش ساز های رنا, محل ساخت زیرواحد های رناتن و حاوی دنا و انواع رنا می باشد.
●عملکرد اصلی آن زیست زایی رناتن و تولید پروتئین است.
●ویژگی هایی نظیر ویرایش رنا, ترمیم آسیب های دنا, و پردازش رنای پیک و تنظیم پایداری پروتئین ها؛ ویژگی هایی هستند که به هستک منسوب شده اند.- هسته
●بیشتر یوکاریوت ها دارای هسته بوده و اکثر ماده ژنتیکی در آن قرار دارد.
●هسته معمولا بزرگ ترین بخش هر یاخته است و کنترل واکنش های شیمیایی درون یاخته از طریق تنظیم بیان ژن را بر عهده دارد و حامل اطلاعات لازم برای تقسیم یاخته ای از طریق حفظ یکپارچگی ژن ها است.
●پوشش هسته دارای دو غشا منفذ دار است که از طریق منافذ ارتباط بین هسته و درون یاخته حفظ و مواد مورد نیاز هسته تامین می شود.
●امتداد پوشش هسته شبکه ی درمیان یاخته ای زبر را به وجود می آورد.
● هر هسته حاوی یک یا دو هستک است که توسط مایعی ژلاتینی به نام نوکلئوپلاسم احاطه شده است.
●اطلاعات ژنتیکی درون هسته به صورت کروماتین و درون هر کروماتین از رشته های دنا تشکیل شده است که توسط پروتئین های خاصی احاطه شده اند.
●درون هسته رنا از روی دنا ساخته می شود.
●هسته در رشد ، تقسیم یاخته ای و تولیدمثل نقش دارد.
●لایه خارجی غشای هسته با سیتوپلاسم و همچنین در برخی از نقاط با شبکه درمیان یاخته ای در ارتباط است. -
-
گوارش
۱.سقف حفره دهان در بیشتر طول آن استخوانی است (بخش سفت کام سختکامه و بخش نرم آن را نرمکامه می نامند) و ضخامت این استخوان به سمت انتهای دهان کاهش می یابد.
۲.مری در ابتدا، میانه و انتها دارای باریک شدگی است و در ابتدا و انتهای خود بنداره دارد.
۳.غده ی بناگوشی در نمای نیم رخ زیر پوست صورت و روی ماهیچه مخطط صورت قرار گرفته است. قرار گیری این غده به صورتی است که در نمای نیم رخ با سطح زبان کوچک، بخش هایی از دهان، حلق و انتهای حفره ی بینی همپوشانی دارد. همچنین غده بناگوشی که به صورت جفت در طرفین صورت قرار دارد بزرگ ترین غدد گوارشی ناحیه دهان به شمار می رود. مجرای این غدد با شیب ملایم محتویات خود را از کنار دندان های انتهایی فک بالا وارد دهان می کنند.
۴.در حفره بینی برجستگی هایی مشهود است که اصطلاحا به آنها گنبد های بینی می گویند. علاوه بر آن در انتهای حفره بینی نوعی فرورفتگی نیز قابل مشاهده است.
۵.بخشی از غدد زیر آرواره ای بالای نوعی ماهیچه مخطط (منظور ماهیچه ای است که در نمای نیم رخ آرایش تارهایش به سمت داخل صفحه است و در کف دهان واقع شده است.) و بخشی دیگر زیر این ماهیچه است. مجرای این غدد جلوتر از مجاری غدد زیر زبانی و با عبور از پشت غدد زیر زبانی محتویات خود را به داخل دهان می ریزد. البته از زیر غدد زیر زبانی نیز ماهیچه مخطط باهمین نوع آرایش عبور می کند اما این همان ماهیچه نیست. بنابراین استنباط می شود غدد زیر زبانی تماما روی نوعی ماهیچه مخطط قرار دارد و دارای تعداد زیادی مجرای ریز است که محتویات خود را از زیر زبان به درون دهان تخلیه می کند.
۶.در نمای نیم رخ زیر پوست؛ بافت چربی(تراکم بافت چربی در زیر چانه بیشتر از سایر نواحی است)؛ زیر آن ماهیچه ی مخطط؛ زیر آن استخوان آرواره ی فک پایین و زیر آن غده ی زیر آرواره ای قرار دارد که بزرگ تر از غده ی زیر زبانی است.
۷.بنداره ی انتهایی مری در چپ، بنداره ی انتهایی معده و بنداره ی انتهایی روده باریک در راست و بنداره های داخلی و خارجی مخرج و بنداره ابتدای مری در موازات خط میانی فرضی بدن واقع شده است.
۸.بخش عمده معده در سمت چپ بدن قرار دارد. سطح بالایی آن مقعر و بخش پایینی آن دارای تحدب است. قسمتی از معده در سطح بالاتری از بنداره ی کاردیا قرار گرفته و بنداره ی انتهایی آن در موازات کیسه صفرا قرار دارد. خون بخش مقعر معده همراه با طحال و خون بخش محدب معده همراه با پانکراس، کولون پایین رو و راست روده به سیاهرگ باب می ریزد.
۹.بخش عمده پانکراس در پشت معده و در سمت چپ بدن قرار دارد. سر پانکراس توسط قوس دوازدهه احاطه شده و دم آن به سمت طحال است.
۱۰.حدود ⅓ ابتدایی مری ماهیچه مخطط و ⅔ دیگر آن ماهیچه صاف است. بخش های ابتدایی مری توسط سرخرگ تیروئیدی، بخش هایی از مری که درون قفسه سینه قرار دارد توسط سرخرگ های ششی و انشعاباتی از آئورت و بخش های انتهایی مری توسط سرخرگ معده و... تغذیه می شود.همچنین خون بخش های ابتدایی و میانی مری غیر مستقیم به بزرگ سیاهرگ زبرین و خون بخش انتهایی مری به سیاهرگ معده وارد می شود. لنف ⅓ ابتدایی مری به غدد لنفاوی گردن، وسط مری به غدد لنفاوی میان سینه و بخش انتهایی مری به غدد لنفاوی معده تخلیه می شود. -
۱۱.کبد که بزرگ ترین اندام دستگاه گوارشی است(درحالی که معده بزرگ ترین اندام لوله گوارشی است) در نمای جلویی به صورت دو لب دیده می شود که توسط طناب پیوندی جدا شده است. بخش کوچک تر در سمت چپ و بخش بزرگ تر در سمت راست بدن واقع شده و کیسه صفرا در قسمت تحتانی و پشتی کبد قرار دارد. تمام سطح لب کوچک با معده همپوشانی ندارد و لب بزرگ تر سطح برآمده تری نسبت به لب دیگر دارد.
۱۲.سطح خارجی روده بزرگ دارای برآمدگی های کیسه ای شکل است. سطوح مایل به چپ کولون بالا رو، سطح پایینی کولون افقی، سطوح مایل به راست کولون پایین رو در تماس (غیر مستقیم) با روده باریک است.
۱۳.تمامی رگ های خونی که به کبد وارد می شوند سیاهرگ نیستند اما تمامی رگ یا رگ های خونی خروجی سیاهرگ اند.
۱۴.محل قرار گیری دره دیافراگم (فرورفتگی دیافراگم) در حالت استراحت در نزدیکی زائده خنجری جناغ و محل ورود مری به معده و محل قرار گیری دامنه های دیافراگم انتهای دنده دهم است.
۱۵.قاعده ی شش ها فرو رفته و انتهای آنها در نماهای مختلف با بخش هایی از کبد همپوشانی دارد.
۱۶.ماهیچه میان بند در جلو با استخوان دنده ها و در پشت با استخوان ستون مهره ها اتصال دارد.
۱۷.انتهای کولون افقی از ابتدای آن در سطح بالاتری قرار گرفته است و کولون بالا رو طول کمتری نسبت به کولون پایین رو دارد. راست روده جزئی از روده بزرگ نیست و ضخامت بیشتری نسبت به آن دارد. بزرگ ترین بخش روده بزرگ ابتدای آن است که روده کور نام دارد و به آپاندیس ختم می شود.
۱۸.انشعاباتی که صفرا را از یاخته های کبدی به کیسه صفرا منتقل می کند هم از لب کوچک و هم از لب بزرگ خارج می شوند نیز مجرای صفرابر از پشت دوازدهه و سر پانکراس عبور و با مجرای ضخیم پانکراس که در سطح پایین تری نسبت به مجرای دیگر قرار دارد یکی می شود.
۱۹.حرکات قطعه قطعه کننده باعث گسترش محتویات لوله گوارش می شود یعنی از محل ایجاد حلقه ممکن است محتویات به عقب نیز رانده شوند.
۲۰.ترتیب ضخامت لایه های لوله گوارش
مخاط>لایه ماهیچه ای>زیر مخاط>لایه بیرونی
ترتیب لایه ها از بیرون به داخل
لایه بیرونی>لایه ماهیچه ای>زیر مخاط>مخاط -
۱۱.کبد که بزرگ ترین اندام دستگاه گوارشی است(درحالی که معده بزرگ ترین اندام لوله گوارشی است) در نمای جلویی به صورت دو لب دیده می شود که توسط طناب پیوندی جدا شده است. بخش کوچک تر در سمت چپ و بخش بزرگ تر در سمت راست بدن واقع شده و کیسه صفرا در قسمت تحتانی و پشتی کبد قرار دارد. تمام سطح لب کوچک با معده همپوشانی ندارد و لب بزرگ تر سطح برآمده تری نسبت به لب دیگر دارد.
۱۲.سطح خارجی روده بزرگ دارای برآمدگی های کیسه ای شکل است. سطوح مایل به چپ کولون بالا رو، سطح پایینی کولون افقی، سطوح مایل به راست کولون پایین رو در تماس (غیر مستقیم) با روده باریک است.
۱۳.تمامی رگ های خونی که به کبد وارد می شوند سیاهرگ نیستند اما تمامی رگ یا رگ های خونی خروجی سیاهرگ اند.
۱۴.محل قرار گیری دره دیافراگم (فرورفتگی دیافراگم) در حالت استراحت در نزدیکی زائده خنجری جناغ و محل ورود مری به معده و محل قرار گیری دامنه های دیافراگم انتهای دنده دهم است.
۱۵.قاعده ی شش ها فرو رفته و انتهای آنها در نماهای مختلف با بخش هایی از کبد همپوشانی دارد.
۱۶.ماهیچه میان بند در جلو با استخوان دنده ها و در پشت با استخوان ستون مهره ها اتصال دارد.
۱۷.انتهای کولون افقی از ابتدای آن در سطح بالاتری قرار گرفته است و کولون بالا رو طول کمتری نسبت به کولون پایین رو دارد. راست روده جزئی از روده بزرگ نیست و ضخامت بیشتری نسبت به آن دارد. بزرگ ترین بخش روده بزرگ ابتدای آن است که روده کور نام دارد و به آپاندیس ختم می شود.
۱۸.انشعاباتی که صفرا را از یاخته های کبدی به کیسه صفرا منتقل می کند هم از لب کوچک و هم از لب بزرگ خارج می شوند نیز مجرای صفرابر از پشت دوازدهه و سر پانکراس عبور و با مجرای ضخیم پانکراس که در سطح پایین تری نسبت به مجرای دیگر قرار دارد یکی می شود.
۱۹.حرکات قطعه قطعه کننده باعث گسترش محتویات لوله گوارش می شود یعنی از محل ایجاد حلقه ممکن است محتویات به عقب نیز رانده شوند.
۲۰.ترتیب ضخامت لایه های لوله گوارش
مخاط>لایه ماهیچه ای>زیر مخاط>لایه بیرونی
ترتیب لایه ها از بیرون به داخل
لایه بیرونی>لایه ماهیچه ای>زیر مخاط>مخاط -
۲۱.محل عبور مری از دیافراگم به گونه ای است که سرخرگ آئورت در سطح پشتی تر و پایین تری نسبت به آن از ماهیچه میان بند عبور می کند.
۲۲.پرده صفاق فقط اندام های گوارشی را در بر نمی گیرد و حتی در خصوص اندام های گوارشی، همه ی بخش های اندام های گوارشی را نیز نمی پوشاند برای مثال تمامی بخش های کبد و راست روده توسط صفاق احاطه نشده است. از طرفی هر اندام موجود در حفره شکمی را نیز احاطه نمی کند.
۲۳.صفاق از دو لایه بافت پوششی سنگفرشی ساده تشکیل شده است و در دیواره ی آن گیرنده های فشار، درد و گیرنده های حساس به دما وجود دارد. در حد فاصل بین دو لایه، بافت پیوندی نیز وجود دارد.
۲۴.کلیه ها داخل حفره شکمی و پشت محوطه شکمی قرار دارند. کلیه چپ پشت معده و بخشی از روده بزرگ و بالاتر از کلیه راست و کلیه راست پشت دوازدهه و بخشی از روده بزرگ قرار دارد و توسط صفاق پوشانده نشده است. انشعاب سرخرگی کلیه، نزدیک سطح پشتی بدن وارد کلیه می شود اما سیاهرگ ها نزدیک سطح شکمی از کلیه خارج می شود.
۲۵.لوله گوارشی توسط دستگاه عصبی روده ای با تاثیر پذیری از دستگاه عصبی خودمختار عصب دهی می شود اما ماهیچه اسکلتی موجود در این لوله توسط دستگاه عصبی پیکری عصب دهی می شود.
۲۶. محل دو شاخ شدن سرخرگ آئورت و محل یکی شدن سیاهرگ های تشکیل دهنده ی بزرگ سیاهرگ زیرین در حفره شکمی نزدیک به استخوان لگن و پایین کلیه ها و بالا تر از مثانه است.
۲۷.از باز و بست شدن چین خوردگی های معده استنباط می شود در مخاط معده همانند روده ماهیچه مخاطی وجود دارد. غدد معده شامل چهار نوع یاخته اصلی(ترشح پپسیونوژن، لیپاز)، کناری(HCl ، عامل داخلی معده)، یاخته های ترشح کننده ماده مخاطی و یاخته های جی (ترشح کننده هورمون گاسترین) است. هسته یاخته های اصلی همانند یاخته های ترشح کننده ماده مخاطی به غشا ی پایه نزدیک تر و این یاخته ها دارای میتوکندری فراوان هستند. اما هسته یاخته های کناری در قوس میانی یاخته قرار داشته و این یاخته ها دارای چین خوردگی هایی بر روی سطح غشا ی خود هستند.
۲۸.دنده های قفسه سینه در محافظت از بخش اعظم کبد، بخشی از معده، ابتدا و انتهای کولون افقی، بخش هایی از کلیه ها، شش ها، قلب و تیموس و... نقش دارند.
۲۹.کبد به رنگ قرمز قهوه ای و به شکل < مشاهده می شود. این اندام که سنگین ترین و بزرگ ترین غده بدن به شمار می رود در سم زدایی، تولید پروتئین، ذخیره گلیکوژن، تجزیه گویچه های قرمز و تولید هورمون نقش دارد.
۳۰. خون روشن از طریق سرخرگ کبدی و خون غنی از مواد مغذی جذب شده از لوله گوارش از طریق سیاهرگ باب (خون طحال و پانکراس نیز به این سیاهرگ می ریزد) به کبد وارد می شود. هر دوی این رگ ها در تغذیه کبد نقش دارند اما سیاهرگ باب نقش بیشتری ایفا می کند. -
۳۱. اندام زایی کبد و... از هفته سوم تا هشتم طی رویان زایی رخ می دهد و خاستگاه های تشکیل کبد هم در بخش شکمی آندودرم و هم در مجاورت مزانشیم دیواره عرضی قرار دارد.
۳۲. در همه یاخته های کبد گیرنده گلوکاگون وجود ندارد.(برای مثال کپسول گلیسون که بافت پیوندی رشته ای و... احاطه کننده کبد است برای این هورمون گیرنده ندارد.)
۳۳.معده علاوه بر HCl و فاکتور داخلی که ترشحات برون ریز هستند دارای ترشحات درون ریز نیز هست از جمله گاسترین و هیستامین
۳۴.دستگاه عصبی خودمختار (اعصاب پادهم حس) با تاثیر استیل کولین، دستگاه تنظیم شیمیایی با تاثیر هورمون گاسترین و با تاثیر هیستامین بر افزایش میزان ترشح HCl موثر هستند اما نوعی پروتئین موجود در بزاق بر ترشح اسید معده اثر مهاری دارد.
۳۵.دستگاه عصبی خودمختار (به ویژه اعصاب هم حس) و هورمون هایی نظیر گاسترین و سکرتین در تنظیم حرکات معده موئر هستند.
۳۶.موادی مانند آب، برخی از دارو ها مانند آسپرین، برخی از آمینو اسید، الکل، کافئین و تا حدودی ویتامین های محلول در آب ممکن است از طریق معده جذب شوند.
۳۷.گیرنده های موجود در معده می توانند پیام خوش مزه بودن غذا را از طریق دستگاه عصبی خودمختار(اعصاب پادهم حس) به هیپوتالاموس و دستگاه لیمبیک در مغز ارسال کنند.
۳۸.پانکراس انواعی از آنزیم ها نظیر آمیلاز ، فسفولیپاز، لیپاز، ریبونوکلئاز، پروتئاز ترشح می کند.در حالی که تمامی انواع آنزیم های پانکراس فعال ترشح می شوند پروتئاز های آن به صورت غیر فعال ترشح و در دیواره روده باریک با اثر آنزیم های غشایی روده فعال می شوند. برای مثال نوعی پروتئاز به نام تریپسینوژن با فعال شدن به تریپسین تبدیل می شود.
۳۹.همه ی آنزیم های روده باریک گوارشی نیستند. از طرفی همه آنها غشایی نیستند و همچنین همه آنزیم های غشایی نیز گوارشی نیستند.
۴۰.میزان غلظت گلوکز در خون، دستگاه عصبی خودمختار(اعصاب هم حس) همگی اثر افزایشی بر ترشح گلوکاگون دارند در حالی که انسولین اثر مهاری دارد. -
۴۱. در روده بزرگ علاوه بر آب و املاح، ویتامین های گروه B و K نیز جذب می شوند.
۴۲. هورمون های سکرتین و گاسترین فقط در معده و پانکراس گیرنده ندارند و گلوکاگون نیز فقط در کبد گیرنده ندارد.
۴۳.اولین مرحله گوارش چربی ها در دهان و با کمک لیپاز زبانی آغاز می شود. به دهان آنزیم های آمیلاز و لیپاز، به معده آنزیم های پروتئاز و لیپاز و به روده باریک پروتئاز، لیپاز، آمیلاز، نوکلئاز و... ترشح می شود.
۴۴.قسمت اعظم مری در قفسه سینه جای گرفته و از موازات مهره ششم گردنی و پشت غضروف نای آغاز و در موازات مهره دهم قفسه سینه وارد حفره شکمی می شود و تا حدود مهره یازدهم امتداد می یابد.
۴۵.بنداره انتهایی مری از لحاظ فیزیولوژیکی بنداره محسوب می شود نه از لحاظ آناتومیکی! یعنی از نظر ساختاری بنداره نیست بلکه مانند بنداره عمل می کند بنابراین استنباط اینکه همه بنداره های ساختاری مشابه این بنداره کاذب دارند درست نیست.
۴۶. دهان، حلق، بنداره ابتدایی مری و یک سوم ابتدایی مری و بنداره خارجی مخرج که دارای ماهیچه مخطط هستند توسط دستگاه عصبی پیکری عصب دهی می شود.