Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
erfanyy
ای عشق همه بهانه از توست من خاموشم همه بهانه از توست......
@Farhadd تا خار غم عشقت آویخته در دامن کوته نظری باشد رفتن به گلستان ها !
erfanyy بازم که (ا)
ای مه من ، ای بت چین ، ای صنم لاله رخ و زهره جبین ای صنم ....
@Farhadd ما ز بالایی و بالا میرویم ما ز دریاییم و دریا میرویم
Ainoor ملکا مها نگارا صنما متحیرم که ندانم تو چه نام داری...
@Farhadd مرگ را خواهم ولی تا کوی دوست راه اگر از این نزدیک تر میشناسی بگو آقا فرهاد !
erfanyy دردا و دریغا که در این بازی خونین بازیچه ایام دل آدمیان است د درسته؟
@Farhadd یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا !
Ainoor تا سر نکنم در سرت ای مایه ناز کوته نکنم ز دامنت دست نیاز گر چه راهم ز تو دورست دراز در راه بمیرم و نگردم ز تو باز !
erfanyy زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود!
z.e درد دل با کس نگفتم درد دل گفتن نداشت
خنده بر لب میزدم هرچند که خندیدن نداشت
@نویسنده-کوچولو ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند در سر کار خرابات کنند ایـمان را
z.e اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود
@نویسنده-کوچولو درختِ دوستی بنشان که کامِ دل به بار آرد نـهالِ دشـمنی بر کَن که رنــجِ بیشمار آرد
z.e دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن (دکتر!)
erfanyy نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار چه کنم بیش از این یاد نداد استادم!
z.e ماییم و نوای بینوایی
بسمالله اگر حریف مایی
افلاسخرانِ جانفروشیم
خز پارهکن و پلاس پوشیم !
erfanyy من اگر نیکم و گر بد، تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت...
z.e تا نقش خیال دوست ! با ماست دلا
ما را همه عمر خود تماشاست دلا
وانجا که مراد دل برآید ای دل
یک خار به از هزار خرماست دلا !
erfanyy این سـبزه که امروز تماشاگه ماست تا ســبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست!!