هرچی تودلته بریز بیرون۶

[mahla bpz]

دریا دریایی نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد

[دریا دریایی]

mahla bpz
دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع

گرچه دربانی میخانه فراوان کردم

[Mohsen Taheri]

دریا دریایی ما محرمان خلوت انسیم غم مخور / با یار آشنا سخن آشنا بگو

[mahla bpz]

دریا دریایی مارا ز رندی افسانه کردند پیران جاهل شیخان گمراه

[دریا دریایی]

Mohsen Taheri
وفا نکردی و کردم، جفا ندیدی و دیدم

شکستی و نشکستم، بریدی و نبریدم

[Mohsen Taheri]

دریا دریایی مجلس بزم عیش را غالیه ی مراد نیست / ای دم صبح خوش نفس نافه ی زلف یار کو

[دریا دریایی]

Mohsen Taheri
وصل است رشته سخنم با جهان راز

زان در سخن نصیبه ام از راز می دهند

[Mohsen Taheri]

دریا دریایی دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی / که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابروووو
خداحافظتون

[دریا دریایی]

Mohsen Taheri
وانگهم درد داد جامی کز فروغش بر فلک

زهره در رقص آمد و بربط زنان می گفت نوش

چقدر و
خدانگهدار

[Zahra tg]

دریا دریایی شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بيرون کند

[SEPEHR ALIZADEH]

@ஜஇዢЯஇ بر زمین و در زمان هرگز طرب نشود گناه
پیر مسکینان حزین است، شاهرودی کشمشش
س.فرخ

[Zahra tg]

SEPEHR ALIZADEH شوق شهرت رفت و ذوق آرزوها هم که مُرد
موي کم کم شد سپيد، از خواب بيدارم کنيد
سلام

[SEPEHR ALIZADEH]

@ஜஇዢЯஇ سلام
دیر روزی است که از دست تو رفتم به فنا
تو ندانی که من خار چه خواهم ز گلت
س.فرخ

[Zahra tg]

SEPEHR ALIZADEH تا قفل قفس باز شد آن سوخته پر رفت دلواپس ما بود وليكن به سفر رفت

[SEPEHR ALIZADEH]

@ஜஇዢЯஇ تو که یار دگران هستی و من عاشق تو
عطف در اسم تو مر نیست تو دلبر مه من

س.فرخ

[Zahra tg]

SEPEHR ALIZADEH نقش پیری را ز آب و رنگ ها نتوان زدود

در زمستان برف رسوا بر سر هر بام بود

[SEPEHR ALIZADEH]

@ஜஇዢЯஇ دانم که در کاین نشد وصل میان من و تو
پس من چرا عاشق شدم، ماندم، تو عطفی بر دلم

س.فرخ

[Zahra tg]

SEPEHR ALIZADEH منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن

[SEPEHR ALIZADEH]

@ஜஇዢЯஇ نه من آنم که کنم اقرار بر حس دلم
چو که دانم که روی دوست، تو دلبر ز برم

س.فرخ

[Zahra tg]

SEPEHR ALIZADEH مردان عشق را به هیاهو چه حاجت است رندان روزگار خموشی گزیده اند