هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Gharibe Gomnam]

@حامد-صباحی
دلی سربلند و سری سر به زیر

از این دست عمری به سر برده‌ایم

[Hamed.s]

Gharibe Gomnam
مـرا بـه هـر چـه کنـی دل نخواهـی آزردن

که هر چه دوست پسندد به‌جای دوست رواست

[Gharibe Gomnam]

@حامد-صباحی
تو گذشتی و شب و روز گذشت
آن زمان‌ها به امیدی که تو
برخواهی گشت

[Hamed.s]

Gharibe Gomnam
توانگران را عیبی نباشد ار وقتی

نظر کنند که در کوی ما گدایی هست

[Gharibe Gomnam]

@حامد-صباحی
تا تو نگاه می‌کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است؟

[Hamed.s]

Gharibe Gomnam
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم

بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان‌ها

[Gharibe Gomnam]

@حامد-صباحی
اگر دشنه دشمنان، گردنیم!

اگر خنجر دوستان، گرده‌ایم!

گواهی بخواهید، اینک گواه:

همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم!

[Hamed.s]

Gharibe Gomnam
من این طمع نکنم کز تو کام برگیرم

مگر ببینمت از دور و گام برگیرم

[Gharibe Gomnam]

@حامد-صباحی
ما همه فانی و بقا بس تو راست
ملک تعالی و تقدس تو راست
خاک به فرمان تو دارد سکون
قبه خضرا تو کنی بیستون
رفتی اگر نامدی آرام تو
طاقت عشق از کشش نام تو

[Hamed.s]

Gharibe Gomnam
ور تحمل نکنم جور زمان را چه کنم

داوری نیست که از وی بستاند دادم

[Gharibe Gomnam]

@حامد-صباحی
مجوی از دل عامیان راستی
که از جست‌ و جو آیدت کاستی
وزیشان ترا گر بد آید خبر
تو مشنو ز بدگوی و انده مخور

[Hamed.s]

Gharibe Gomnam
روز بازار جوانی پنج روزی بیش نیست

نقد را باش ای پسر کآفت بود تأخیر را

[Gharibe Gomnam]

@حامد-صباحی
از آن پس که بسیار بردیم رنج
به رنج اندرون گرد کردیم گنج
زینب جان بفرما

[z.e]

Gharibe Gomnam
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نه جستم زندگانی را که گم کردم جوانی را

[Gharibe Gomnam]

@Zeinab-Evazi
اقا حامد بفرمایید

[Hamed.s]

@Zeinab-Evazi
از این طرف که منم همچنان صفایی هست

به دود آتش ماخولیا دماغ بسوخت

[Gharibe Gomnam]

@حامد-صباحی
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

[z.e]

Gharibe Gomnam
ای سیب سرخ غلت زنان در مسیر رود
یک شهر تا به من رسی، عاشقت شده است.

[Hamed.s]

@Zeinab-Evazi
تا کند لذت وصل تو فراموش مرا

هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین

[Gharibe Gomnam]

@حامد-صباحی
نه خسروپرست و نه یزدان‌پرست
اگر پای گیری سر آید به دست
بترس از بد مردم بدنهان
که بر بدنهان تنگ گردد جهان