Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
رکسانا مرا باید که جان و تن نماند و گر هر دو بماند من نماند
@sarab میگفت که میمیرد یک لحظه جدا از من یک لحظه جدا گشتیم با آن دگری پیوست
@sarab دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم ازچه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم
رکسانا تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق
نیم رسواعاشق اندر فن خود استاد نیست
رکسانا تو عهد كرده اي كه كشاني به خون مرا من جهد كرده ام كه به عهدت وفا كني
@s-m66 یار آن بود که صبر کندبر جفای یار
ترک رضای خویش کند بر رضای یار
@sarab تو از هر در که باز آیی بدین خوبی و زیبایی دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی
رکسانا یک ره درآ به دیده و مستی بهانه ساز وین اشک لاله رنگ، شراب شبانه ساز
@sarab روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه میخورد روزه خود را به گمانی که شب است
@sarab از دلت را مکن فاش به نامحرمان در بر مامحرمان راز گشودن خطاست
@sarab زیرکانه قانعت کردم که یک قرآن بس است تا که امشب را در آغوش خودم احیا کنی
@s-m66 رکسانا تا توانی دلی به دست آر دل شکستن هنر نمی باشد
رکسانا یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم ویران شود این شهر که میخوانه ندارد
@sarab مرسی از همراهیتون من باید برم شبتون خووش
رکسانا شب خوش
@s-m66 دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گربت نمی پرستی
@s-m66 عالیییییییی عزیزم مرسی از همراهیت من باید برم شبت خوش
@sarab یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم ویران شود این شهر که میخوانه ندارد
@s-m66 دلم خون است تا حدی که وقتی از تو می گویم
فقط یک روح سرشارم که این تن ار نمی فهمد
@sarab یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند