Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
رکسانا یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم ویران شود این شهر که میخوانه ندارد
@sarab مرسی از همراهیتون من باید برم شبتون خووش
رکسانا شب خوش
@s-m66 دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گربت نمی پرستی
@s-m66 عالیییییییی عزیزم مرسی از همراهیت من باید برم شبت خوش
@sarab یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم ویران شود این شهر که میخوانه ندارد
@s-m66 دلم خون است تا حدی که وقتی از تو می گویم
فقط یک روح سرشارم که این تن ار نمی فهمد
@sarab یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
دل من پشت سرت کاسه آبی شد و ریخت کی شود پیش قدم های تو اسفند شوم
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم آوخ … کزین حصار دل آزار خسته ام
@sarab مارا به مقام عشق راهی دادند در کوی خرابات پناهی دادند درویشی و بیچارگی ما دیدند مارا هم از این نمد کلاهی دادند
@s-m66 درون توست اگر خلوتی و انجمنی است برون ز خویش کجا میروی جهان خالیست !
sara تو مپندار كه خاموشي من هست برهان فراموشي من
:| ندارد چون دل خود رای من تاب نظر چندان
چه بر شمشیر مردم کش نگاهی میزند خود را
@sarab ي غايب از نظر به خدا مي سپارمت جانم بسوختي و به دل دوست دارمت
تو را می جویم ای زیباترین گلوازه هستی
تو ای عالم ترین معنا به دنبال تو می گردم
@sarab مي رسد روزي که شرط عاشقي دلدادگي ست آن زمان، هر دل فقط يک بار عاشق مي شود
دل به دلداران سپردن کار هر دلدار نیست
من به تو جان میسپارم دل که قابل دار نیست
@sarab تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید