-
نوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@sarab من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت -
نوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@sarab من همانم که نمک خورد و نمکدان بشکست
نه که یکبار چه بسیار الهی العفو -
نوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@s-m66 طعنه زند مرا ز کین رو صنمی دگر گزین
در دو جهان یکی بگو کو صنمی کجا دگر.... -
نوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@s-m66 درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر مارا نیست پایان الغیاث -
نوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@s-m66 نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد -
نوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@sarab تو را من یاد می ارم همه هنگام نه چون نیما که میگوید شباهنگام
-
نوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تــا هــســتـم ای رفـیـق نـدانـی کـه کـیـسـتـم
روزی ســراغ وقــت مــن آئــی کــه نــیـسـتـم -
تــا هــســتـم ای رفـیـق نـدانـی کـه کـیـسـتـم
روزی ســراغ وقــت مــن آئــی کــه نــیـسـتـمنوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@sarab میگفت که میمیرد یک لحظه جدا از من
یک لحظه جدا گشتیم با آن دگری پیوست -
نوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@sarab دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
ازچه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم -
نوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@s-m66
یار آن بود که صبر کندبر جفای یارترک رضای خویش کند بر رضای یار
-
نوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@sarab تو از هر در که باز آیی بدین خوبی و زیبایی
دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی -
نوشتهشده در ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۸:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@sarab روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه
میخورد روزه خود را به گمانی که شب است