هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
دلم برای منِ قبلِ بهمن 401 خیلی تنگه
وجودم نسوخته بود -
دیگه حوصله نفرین کردن ندارم خدایا
سپردم بخودت ولی فرصت انتقامو بهم بده -
هرچند منطقی به نظر میومد و تاییدم میکرد
ولی حس کردم ناراحته...
ولی به خاطر من داره همراهی میکنه...
هرچند به زبون آوردن این چیزا
اونجا
کار درستی نبود...
پس خودخوری مینماییم... -
اینکه اون دو نفر سعی داشتن با درگیر کردن احساساتم
نظرمو عوض کنن خیلی حس بدی بود و هست...
و اما این منم که حس خودخواهی دارم...
️
-
و چقد دلم شکست این روزا
و اشک چند نفر این وسط در اومد...
و اشک من دوبار...
و حس بدی که مجبورم مخفیش کنم( : -
گاهی میگم نکنه من اشتباه میکنم؟...
-
ولی خب اینجوری نیست...
-
من فقط 1 دونه ماشین قرمز می خوام بزارم چرا نمشه
فقط 1 یکیی -
️
-
بخوابم که ان شاءالله فردا یه سر و سامونی به خودم و خونه بدم...
راهیانم که کنسله و باید همینجا درست بشیم... -
هعییییییییی
نمی دونم چی کار کنم
نمی دونم چرا
چطور
اندر دل بیوفا غم و ماتم باددیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
️
-
تا کی؟
-
هوفففففف