هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
زهرا بنده خدا 2 باحال فک میکردم خودم کشفش کردم
فک کنم شایدپیروز
ولی اگه درست باشه باحاله -
قناعت میکنم با درد، چون درمان نمییابم
تحمل میکنم با زخم، چون مرهم نمیبینم... -
به حریم خلوت خود شبی...
-
چه شود که نهفته بخوانی ام...
-
به حریم خلوت خود شبی، چه شود نهفته بخوانی ام
به کنار من بنشینی و به کنار خود بنشانی ام
من اگر چه پیرم و ناتوان، تو مرا ز درگه خود مران
که گذشته در غمت ای جوان، همه روزگار جوانی ام.... -
هعی دست دست میکنم
هعی میگم بگم نگم
اونقدر دست دست میکنم که زمانش بگذره
بعد که گذشت باز با خودم میگم یعنی الان دیره زوده چیه
بعدش میرسم به این نقطه که دیگه دیر شده و چون دیر شده دیگه گفتنش فایدهای نداره یعنی؟!
حیف شده حالا باید آخرش بگم یا نگم؟! -
قناعت میکنم با درد، چون درمان نمییابم
تحمل میکنم با زخم، چون مرهم نمیبینم... -
خوشا و خُرَّما آن دل که هست از عشق بیگانه
که من تا آشنا گشتم، دل خُرَّم نمیبینم... -
نقطه
ئارهههههه 🥹 -
نقطه
ئارهههههه 🥹 -
نقطه
ئارهههههه 🥹@danial-hosseiny در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
نقطه
ئارهههههه 🥹این عکس رو هم استادمون ازمون گرفته.
هرچند که ته اونجاییم.
ولی خیلی خاطره شد برامون...
بعدشم رفتیم چارباغ، جشن گرفتیم (سیبزمینی خوردیم!) که ارائه دادیم. -
ببین تا پاک کنم دیگه. چرا نمیبینی
-
ما رو باش ذوقمونو با کی قسمت میکنیم
-
بعد میگن پسرا بیذوقن
-
که گذشته در غمت ای جوان، همه روزگار جوانیم...
-
بعد میگن پسرا بیذوقن
@danial-hosseiny
فقط از این به بعد دلم میخواد یه نفر اینجا این جمله رو به کار ببره. -
ببین تا پاک کنم دیگه. چرا نمیبینی
-
آدما از دور قشنگن.
-
پرکن پياله را
كاين آب آتشين
ديريست ره به حال خرابم نمی برد
اين جام ها
كه در پی هم می شود تهی
درياي آتش است كه ريزم به كام خويش
گرداب می ربايد و آبم نمی برد