هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
چون این چند روز هیچ کار خاصی نکردم
میرم وویس قارچ گوش میدم
وقتی اون دوتا دوست عزیز اومدن
میخوابم
️
ساعت خواب و بیداریمو با آدما جابه جا میکنم -
پوف
من این جشن تموم شه از هیئت میام بیرون
چیه این مسخره بازیا -
ولی خب اسم رشتشون دقیقا اون چیزی که می شند نیست
اونا ویژگی ها شون بیشتر می خوند و فرایند تولید وو.. اینا بچه ها گرایش شیمی دارو می تونند انجام بدن سنتز ها و.. البته اونا هم می تونند اما ورودشون به کارخونه ها داروسازی سخت تر تا بچه ها شیمی و..
چون کمتر اونا آزمایشگاه و فرایند تولید و.. اینا کار می کنند.و واقعا همون دکتر داروسازی که بدونند هر دواری چه خوصصااتی داره و..
البته این درحد اطلاعاتی که من شنیدم
jahad_121 آره خب
متاسفانه خیلی از بچها از آینده ی داروسازی خبر ندارن
صرفا اسمش رو معنی میکنن و تصور میکنن که قراره تو آزمایشگاه آزمایش های شیمیایی و اکتشافات داشته باشن و الکل کشف کنن و اینا
درحالی که قضیه همینه که تو گفتی
که اونم انقد دردسر داره
ترجیه میدن صرفا یه داروخونه باز کنن و محصول بفروشن
گاها ام نسخه بدن و داروی ترکیبی بسازن -
jahad_121 آره خب
متاسفانه خیلی از بچها از آینده ی داروسازی خبر ندارن
صرفا اسمش رو معنی میکنن و تصور میکنن که قراره تو آزمایشگاه آزمایش های شیمیایی و اکتشافات داشته باشن و الکل کشف کنن و اینا
درحالی که قضیه همینه که تو گفتی
که اونم انقد دردسر داره
ترجیه میدن صرفا یه داروخونه باز کنن و محصول بفروشن
گاها ام نسخه بدن و داروی ترکیبی بسازن -
کاری باهام کردن که الان کلاس شیمی دارم
ذوقی ندارم پاشم برم و اگر کلاس نبود تازه خوشحال ترم بودم و می خوابیدم
چون له شدم
سر درس ها ی دیگه
و فقط دنبال یک بازه طولانی هم که بی دقدقه بخوابمد اخه من چرا باید از فیزیک برم
-
بابونــــه شهر سوخته تو سیستان بلوچستان
چشم مصنوعی گذاشته بودن طرف چندسال زنده بوده بعدش
مرگ بعدش هم بخاطر چیز دیگه ای بودAqua پس درست بوده، یه عکس دیدم اما سایتش رو باز نکردم...
-
بابونــــه
یه مدت با ضربه کنار گردن بیهوش میکردن
بعدش با دستمال که به گاز های بیهوشی آغشته میشد بیهوش میکردنپرستو بابایی با ضربه شنیده بودم اینکار رو میکردن جالب بود برام
-
دستمال رو روی این توریه (به عبارتی ماسک اون موقع)میزاشتن
بابونــــهپرستو بابایی +++
شبیه اَلَکه -
بابونــــه
من عطر اینو دارم
اسمش کازاموراتی لیرا ستهویججج عه ممنون که گفتی
-
برم دانشگاه...
بیخیال...
این نرفتنمم فایده نداشت...
با فرار کردن چیزی حل نمیشه...
ان شاءالله اگه بشه شب میرم مهدیه...