|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
lO_Ol
آره تو ارتباط با دخترا هم این پیش میاد!
عشق...
به نظرم اگه ملاکاتو داشته باشه به وجود میاد
حالا نه اینکه براش بمیری ها(اون فک کنم همون۶ماهه بعد از عقده فقط
)
ولی در کل
ملاکا رو داشته باشع علاقه به وجود میاد(اگه واقعا اون ملاکا ملاکای خودت باشه)ولی علاقه ای که جلوی منطق رو برا بررسی های بیشتر نمیگیره(به نظرم قبل از شناخت نباید اجازه داد که اون عشقی که حالا در اصطلاح عامه‌ی بچه های الان هست به وجود بیاد...چون جلوی بررسی های منطقی رو میگیره و کار سخت میشه...)
عشق به نظرم ساختنیه...
یعنی اینکه تو با یه آدمی که ملاکاتو داره و نهایتا تونستی دوسش داشته باشی ازدواج میکنی
بعد تو زندگی
یه جایی اون به خاطر تو از خودش میگذره
یه جایی تو
و این از خودگذشتگیا که تو زندگی زیاد میشن
اونوقت رابطه ی پایدار و قشنگ شکل میگیره...
و دوست داشتنِ عمیق تر...شاید بازم نشه بهش گفت عشق...نمیدونم...
آخه عشق به نظرم خیلی واژه‌ی خاصیه...
به این راحتیا نمیشه عاشق و معشوق بود...زهرا بنده خدا 2
اوم نمیدونم راجبش باید بعدا فکر کنم حقیقت -
lO_Ol
تعبیر جالبی بود...
(کدومِ ناقص رو ترجیح میدیم...)
آره پیش نیامده ناقص های ترجیحیمون باهامون برخورد کنن
زهرا بنده خدا 2
هعی خواهر
️ -
برام نماز مهمه...(حداقل در حد خودم...)
بعد یه بنده خدایی بود که به نتیجه نرسیدیم
دفعه‌ی آخر گفتن که مامانتون گفتن خواستگار خوبتونو برا نماز رد کردین...(میخواستن بگن که آره ملاکای شما با هم سن و سالاتون فرق داره و اعتقادات براتون ملاکه و اینا)
اومدن ادامه بدن
من در آخر جمله‌ی قبلیشون: خوب کردم!
(با قاطعیت تمام گفتم
️)
اون: نمیگم که کار بدی کردین...
من:
پ‌ن: خودشون نماز میخوندن ولی خب به تفاهم نرسیدیم به خاطر مسائل دیگهزهرا بنده خدا 2
وایعالی بود -
من در مقابل آدمایی که میخوان بهم نزدیک بشن ی گاردی دارم ولو خودم اگه بخوام با کسی ارتباط بگیرم راحت میگیرم مونده ب خواستنم
اگه کسی بتونه ازون پوسته بیرونیم و معیارام عبور کنه ب سلامت
اونو قبول میکنم -
زهرا بنده خدا 2
اوم نمیدونم راجبش باید بعدا فکر کنم حقیقتlO_Ol
منم مطمئن نیستم
-
حس شبایی که با دختر خالم مینشستم حرف می‌زدیم دارم
-
زهرا بنده خدا 2
وایعالی بود -
من در مقابل آدمایی که میخوان بهم نزدیک بشن ی گاردی دارم ولو خودم اگه بخوام با کسی ارتباط بگیرم راحت میگیرم مونده ب خواستنم
اگه کسی بتونه ازون پوسته بیرونیم و معیارام عبور کنه ب سلامت
اونو قبول میکنم -
-
lO_Ol
خیلی سم بودم در برخورد با این بنده خدا
️
جوری که گفتن شما ازدواجم کنید همینقدر ارتباط نگیرید؟(کاملا نگران بودن مثلا من جواب تلفنشونم نخواهم داد️)
من:
️
ارتباط گرفتم ولی وقتی جوابمون نه عه آره ارتباطم نمیگیرممم خوشم اومد،
-
lO_Ol
آره دقیقا
ولی فعلا که اون آقایون خوشبخت پیدا نشدنزهرا بنده خدا 2
والا حالا پیدا نشه من ضرر میکنم یا اون
-
f.nalist
زوده هنوز -
اونی که نماز نمیخوند و همون شب گفتم نه
خیلی بد بود...
اونقدری که گفت بخونم قبول میکنید؟
من:یه شبه کسی عوض نمیشه!
کاملا ذره ای ازش این حس نمیشد که آدم رو به خاطر خودش میخوان...این حس میشد که یه دختر خوب پیدا کردن و میخوان هرطور که شده بله رو بگیرن(قصد خودبزرگ بینی ندارم که بگم من خیلی خوبم،منظور دیگه ام رو بگیرید)
خیلی بد بود...خیلی....و تهش خونوادش گفتن که ما دیدیم دختر خوبی هستی اینقد اصرار کردیم وگرنه هرکی دیگه بود همون دفعه‌ی اول رفته بودیم(یک ماهی گفتم نه و نمیخواستم حرف بزنیم...(بحث اعتقادی نبود و به دلایل دیگه بود)و نهایتا طاقتم تموم شد و خیلی گفتن پسر خوبیهو معتقدددددد و فلان، گفتم اکی بیاید حرف بزنیم.../قصدمم این بود که اگه به هم نمیخوریم به خودش بگم نه که زودتر بره پی زندگیش...)
من: من قصد ناز آوردن نداشتم...
خیلی بد بود اون شب... -
خوشم اومد،
lO_Ol
️️
اصلا بدترین بودممم
خیلی هی میگفتم نه
آخرش عاصی شدن گفتن خانم فلانی بذارید حرف دلمو بزنم
من دوست دارم این اتفاق بیفته به فلان دلایل
همین والسلام
پس لطفا اذیتم نکنید
من: ممنون که حرف دلتونو زدین(ممنون و درد️)ولی اون مسئله حل نمیشه
منم قصدم اذیت نیست
(فک میکردن ناز میارم️من اهل ناز آوردن نیستم چرا کسی متوجه نمیشه؟
)
پ‌ن:حرفِ دلمو جدی میزنم و فک نمیکنن جدی ام
خب جدی ام دیگهه
حرف میزنم منظوری پشتش نییست
همینی که میگمه️ -
زهرا بنده خدا 2
والا حالا پیدا نشه من ضرر میکنم یا اونlO_Ol
طلافروش -
بخوابم ان شاءالله سحر پاشم
فردا از گشنگی میمیرم باید برم کمک بچه ها افطاری آماده کنیممم
فعلا شبتون بخیر -
-
کلاس خواستگاری بوده دیشب انگار از طرف زهرا بنده خدا 2
