هرچی تودلته بریز بیرون7

[_ Reza _]

یه روز یه گوجه عاشق یه دختری میشه می‌ره کیوی دختره و بهش پیام میده. دختره سیب می‌کنه ولی جواب نمی‌ده انگور نه انگور که پیامی اومده. رفیقای گوجه میگه حاجی بیخیار این بهت پا نمی‌ده. گوجه میگه وایستید آناناس که مخشو بزنم. هرجور شده با دختره قرار میزاره ولی توی راه می‌ره زیر ماشین رب میشه.
داستان بسیار غمناک و طالبی بود.

[Hhh Hh]

Michael Vey
قشنگهه
مبارکت باشه

[Hhh Hh]

_ Reza _
...

[Hhh Hh]

عججب

[Farhadd]

_ Reza _

رضا بعد کلی مطالعه و نخوردن غذا و شب بیداری:
بچم از دست رفت

[زهرا بنده خدا 2]

پیروز
منظورم اون چیزی که شما فک کردی نیست
مادری کردن و تربیت انسان برام خیلی باارزشه...
اون حیوانیت جدای از واژه های قبلش توی ذهنم طبقه بندی شده...
درجریان اون ماجرایی که پی‌ویتون گفتم و ازتون راهنمایی خواستم هستید...
خب اصرار خونواده ها بر این بود که قبول کنم...
اما به خاطر همون تربیت فرزند و مادری کردن در راستایی که فکر میکنم درسته،نتونستم باهاش کنار بیام...
این روزا هم حالم زیاد خوب نیست
زیاد رو چینش واژه ها فکر نمیکنم...
اون توقعی که خونواده ها ازمون داشتن که صرف خوشمون اومدن قبول کنیم و بقیه‌اش درست میشه رو گفتم حیوانیت...
که دیگه هیچی برامون مهم نباشه جز اصلِ ازدواج و بله گفتن...
و الا تو ذهنم مادری و همسرداری =حیوانیت نیست و باارزش ترین کاره...
.
منظورم اینی که شما فکر کردین نبود ولی خب از نوشتنم میشه این مدلی که شما فکر کردین هم برداشت کرد...
ببخشید اگه بد تایپ کردم...

[زهرا بنده خدا 2]

پیروز
البته سلام
الحمدالله شما خوبید؟
ممنونم♡ سال نو شما هم مبارک باشه...

[زهرا بنده خدا 2]

و در کنارش هم گفتم آدم تو خونه نشستن نیستم
این مدل خودمه
فک میکنم نمیتونم ۲۴ساعت تو خونه باشم؛
و منظورم این نیست که هرکی وقتش صرف بچه و همسرش میشه زندگی حیوانی ای داره
اتفاقا از نظر من اولویت با همیناست...
اگر شد بیرون هم میشه فعالیت داشت...
و این جدای از اینه که طرف مقابلم بگه من دوست ندارم شما اصلا بری سر کار
همراه باشه...و علایقم براش قابل احترام...

[MN_]

به اخر ماه رمضون رسیدیم ولی من دیگه دارم نمیتونم =))

[ma.a]

Hhh Hh ممنونم عزیزم

[ma.a]

چقدررررررررررر دلم گرفته

[Farhadd]

شده آیا غمی ریشه به جانت بزند؟

[نقطه]

@Homayoun گره در روح و روانت به جهانت بزند؟

[Michael Vey]

Hhh Hh مرررسیییی

[نقطه]

alienated

[نقطه]

شایدم دچار وسواس شدم درموردش... وگرنه که این حجم از اهمیت دادن دیگه طبیعی نیست... یعنی واقعا هیچ موضوع حیاتی دیگه‌ای تو زندگیت نیست که اینطور دو دستی چسبیدی به این یکی؟

[نقطه]

حداقل قبلا که گاو بودم و توی تنگنا بودم بین نه تا ضررش یه سود بود که همون یکی هم حداقل کافیم بود الان که دیگه هیچی...

[Farhadd]

نقطه
شده در خواب ببینی که تو را قرض کند ؟
بروی وهم شوی تا که تو را فرض کند ؟

شعر غم انگیز و زیباییه...

[Farhadd]

خواهم که بر رویت...
رویت...
رویت...
هر دم زنم بوسه..
هر دم زنم بوسه....

[نقطه]

@Homayoun می‌خواستم بیام بنویسم انگار ته دلم یه غمیه که انگار همیشگیه انگار گره خورده به من و چقدر دلم گرفته... بعد پست شما و پست قبلیش رو دیدم دیگه حق مطلبو ادا کرده بودین:)