|
ـــروع یه جامعه برای استارتاپ های تازه نفس
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
یادمه بچه بودم نمیدونم از کجا اسم تریاک رو یاد گرفته بودم هی تکرار میکردم حتی نمیدونستم چیه ولی برام جالب میومد
بعد مامانم گفت تکرار نکن این حرف رو
ولی من هی بدتر تکرار کردم
گفت اگه یه بار دیگه بگی میزنم دهنت پر خون بشه
و بله من تکرار کردم و دمش گرم زد واقعا دهنم پر خون شد
🩸 -
Hhh Hh از این پایان ها زیاد داشتم با مامانم
روز دوم یا سومی بود که میرفتم مدرسه کلاس اول بودم
بعد مامانم گفت من میرم تو آشپزخونه کار دارم وقتی اومدم باید این صفحه مشق و نوشته باشی
و تا وقتی اومد من بازیگوشی کردم و ننوشتم و دمش گرم برداشت اون صفحه مشق نصفه رو با صفحه قبلیش پاره کرد و من با گریه تا 12 شب نشستم هر دوتا صفحه رو از نو نوشتم
و از اون به بعد نذاشتم مشقام بمونه و اصنم مامانم از اون روز ننشست برام درسامو بگه
املاهامم همه رو از رو کتاب رونویسی میکردم همراه با دو سه تا غلط -
Hhh Hh از این پایان ها زیاد داشتم با مامانم
روز دوم یا سومی بود که میرفتم مدرسه کلاس اول بودم
بعد مامانم گفت من میرم تو آشپزخونه کار دارم وقتی اومدم باید این صفحه مشق و نوشته باشی
و تا وقتی اومد من بازیگوشی کردم و ننوشتم و دمش گرم برداشت اون صفحه مشق نصفه رو با صفحه قبلیش پاره کرد و من با گریه تا 12 شب نشستم هر دوتا صفحه رو از نو نوشتم
و از اون به بعد نذاشتم مشقام بمونه و اصنم مامانم از اون روز ننشست برام درسامو بگه
املاهامم همه رو از رو کتاب رونویسی میکردم همراه با دو سه تا غلط -
گیاهی پاک فراموشم شده
-
اینکه 18 تا صفحه پر شد
اینجا فعال تر شد یا من چک نکردم؟
عجب یادم نمیاد کی اخرین بار چک کردمصبح تا شب مشغول شدم فقط موندم این همه کار رو چطور انجام بدم و چطور هم زمان درسا مو هم بخونم میان ترم و اینا رو خوب بود م و اصلا جمعشون کنم هعی
-
صد بار
هی ازمایش کن هی استاد قبول نکنه
هعی انگار چشب راضی زدن بهش
اصلا حرکت نمی کردد این اصطکاک ش اندازه گیری کنیم
بعد دستیار استاد اومدم اونم خسلی امتحان کرد حرکت نمی کرد بعد به استاد می گفت استاد گفت عجیبه تیم ها قبلی مشکلی نداشتنشانس مایه
سطحش شد اهنربا
مسخرهههه بود از فیزیک مسخرههه
از بعد از کلاس شسمی چندین ساعت داشتم گزارش از فیزیک می نوشتیم
یعنی حدود 11 خوردی تا 5
مردم
گزارش از شیمی م مونده
دوتا ازمایشه که باید بلد باشم مونده
پاهام درد می کنند شدید هرچی خسته می شدم پاهام انوار دردا جمع میشه توشون
بماند که کمر هم له شده
1وساعت و خوردی سر پا هی آزمایش مسخره بود مسخرهههه
نخواستم اصلا بودنم اصطکاک
رو نخواستن زوایه حرکتش بدونم ارتفاع وای ش رو بدونم
نه سطح جوبی ن فلزی نه لاستیکییی
من الان فقط به استرااحت چندین ساعته نیاز دارم
ولی هنوز یک گزارش کار دیگه باید بنویسم -
اینجا هم که گرم
پشت پام تاول انگار می خواد بزنه
انگشت م به کنار که زد
دستمم که موندم تاول یا زخم ه
من
دارم چی کار می کنم
