شعردانه
|
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
بابونــــه در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
اون لحظه شب امتحان که صدای گنجشکا رو میشنوی و میفهمی دیگه شب امتحان نیست، روز امتحانه..
اونایی که شب امتحان بیدار میمونن بیشتر متوجه این متن میشن
ولی حس خوبیه(((:
-
پرستو بابایی کمتر کسی همچین نظری داره
بابونــــه
من حس رضایت بهم میده -
f.nalist
نسترن
پرستو بابایی
باشه:) -
پرستو بابایی
باشه:)f.nalist
مرسی ازت
خوبی ؟ -
بابونــــه
جدیدا شبا که میشینیم که درس میخونیم
یهو میبینیم صدای اذان بلند شد و بیرون روشنهاون لحظه خیلی لحظه سختیه
خوابت میاد مبحث تموم نشده و استرس داری
-
f.nalist
مرسی ازت
خوبی ؟پرستو بابایی
الحمدلله/ داریم له میشیم
تو چطوری؟خوبی؟خوشی؟میزون؟سرحال؟ -
f.nalist بله
خیلی ترسناکه، میفهمی دیگه زمانت رو به اتمامه...
همون لحظه یه استرس بدی میاد سراغ آدمبابونــــه
بله واقعا -
پرستو بابایی
الحمدلله/ داریم له میشیم
تو چطوری؟خوبی؟خوشی؟میزون؟سرحال؟f.nalist در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
داریم له میشیم
ما نیز
f.nalist در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
تو چطوری؟خوبی؟خوشی؟میزون؟سرحال؟
به جز له شدنه بخوام در نظر بگیرم بله خداروشکر
-
روح نواز ترین منظره؟ حیاط خوابگاه که همه رنگ گل و همه مدل درخت میوه داره(((:
-
مسلط بودن به اعصاب، خارج از محیط خونه و تو این گرما بسیار کار دشواریه.
-
دیگران را اگر از ما خبری نیست چه غم !
نازنینا! تو چرا بی خبر از ما شده ای ؟! -
بچها من هیچ وقت اینو از کسی نخاستم
میشه هرکدومتون ی صلوات برام بفرستین؟
حس خیلی خیلی بدی تو وجودمه دارم اذیت میشم ی هفته بیشتره اینجوریم نه با گریه حل میشه نه با نماز نه با قران و نمیدونم از چیه حتی میدونم همش ربطی به امتحانو کنکور نیس
حس میکنم رفتنیم واقعا دلم میخاد از مامانم حلالیت بگیرم ولی میگم نگران میشه نمیدونم چیکار کنم -
بچها من هیچ وقت اینو از کسی نخاستم
میشه هرکدومتون ی صلوات برام بفرستین؟
حس خیلی خیلی بدی تو وجودمه دارم اذیت میشم ی هفته بیشتره اینجوریم نه با گریه حل میشه نه با نماز نه با قران و نمیدونم از چیه حتی میدونم همش ربطی به امتحانو کنکور نیس
حس میکنم رفتنیم واقعا دلم میخاد از مامانم حلالیت بگیرم ولی میگم نگران میشه نمیدونم چیکار کنم -
بچها من هیچ وقت اینو از کسی نخاستم
میشه هرکدومتون ی صلوات برام بفرستین؟
حس خیلی خیلی بدی تو وجودمه دارم اذیت میشم ی هفته بیشتره اینجوریم نه با گریه حل میشه نه با نماز نه با قران و نمیدونم از چیه حتی میدونم همش ربطی به امتحانو کنکور نیس
حس میکنم رفتنیم واقعا دلم میخاد از مامانم حلالیت بگیرم ولی میگم نگران میشه نمیدونم چیکار کنم@د-ژ-م چون فعلا شرایط روحی روانی درستی بخاطر امتحانا نداری و این چند روز تحت فشار بودی اینطوره...
بهت اطمینان میدم بخاطر شرایط فعلیه این وضعیت و حالات
در ضمن دلشوره هم ایجاد نکن واسه مامانت، این حس زودگذره
امتحان بعدیت رو خوب بدی این حس از بین میره
