ـــروع یه جامعه برای استارتاپ های تازه نفس
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
خداجونم فردا ی بیست خوشگل بذار تو کاسه اونایی ک تلاش کردن
-
خداجون فردا سر بی دقتی و ننوشتن راه حل های چرتوپرت ک باید بنویسیم نمره از دست ندیم
-
خداجون فردا سر بی دقتی و ننوشتن راه حل های چرتوپرت ک باید بنویسیم نمره از دست ندیم
@د-ژ-م در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
سر بی دقتی
این دوست عزیز اگه از امتحانای من حذف میشد همه چی عالی میشد
-
در خــــــــــودنویس گفته است:
قالب مشخصی نداره:)
️گفتم مثال عشقی....
گفتی مزاح کافیست!
گفتم دوای دردی......
گفتی دروغ جاریست!
گفتم اگر نباشی ساقط شوم ز هستی!
گفتی اگر نباشم فارغ شوی ز پستی!
گفتم که عطر زلفت پیچیده در هوایم
گفتی که رخنه کرده سودا، در روانت!
گفتم که چشم مستت مجنون کند دلم را
گفتی لطیفه باشد آنچه مدام گویی!
گفتم که پیش من باش حتی به وقت مرگم!
گفتی اگر نخواهم؟ حیف است چنین زمانی!
گفتم که کردی دل را بی دل تر از همیشه
گفتی دلت نیرزد به کمترین اندیشه!
گفتم که عشقت اما سرشار از جفا بود!
گفتی نگو بیهوده! عشق دگر چه بوده؟ -
در خــــــــــودنویس گفته است:
تمام زندگی از آنِ من بود...
نفهمیدم!ولی بس مختصر بود!مدام این عمر در حال گذر بود...
که روزی خوب و روزی بس بَتَر بود!که ایامی به کام و بختِ ما بود...
دو روزی هم حزین و دل گسل بود!خوشی و ناخوشی در جنگ هم بود
ولی مختار احوالات؛ "من" بود -
Aqua در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate طراح سلامت و بهداشت
استاد بیوفیزیکم:
بعد اعتقاد دارن اینجور خیلی راحت تره -
بتهوون در بدترین روز های زندگی و سخت ترین شرایط بهترین اثر رو خلق کرد
وقتی آدم ها ناراحت و غمگین و افسرده هستن به بهترین ورژن خودشون تبدیل میشن
منم وقتی کنکور روانم رو بهم ریخته بود میتونستم شعر بگم -
چرا باید به این آدما هی توضیح بدی که چیشده که اینطوری شدی؟
ولی مجبور میشی چون قضاوتت میکنن.
بعد از توضیح هم با چهره هایی رو به رو میشی که میگی کاش اصلا چیزی نمیگفتم چون توی اون چهره های ذره ای از درک دیده نمیشه و دارن وانمود میکنن تو از فضا اومدی و همچین حسایی وجود نداره... -
واقعا دلم میخواد از این حال خلاص بشم خدایا خودت راه رو بهم نشون بده من دیگه خسته شدم چون زندگیمو بهم ریخته عملکردمو تحت تاثیر قرار داده...
-
بدنمونم میفهمه فردا امتحانه بخدا
دیشب این موقع چشامو خلال دندان زیرش میذاشتی باز نمیشد
الان خیلی سرحالم
خودش فهمیده تا صب بیداره -
آهنگِ شب امتحان هم مگه داریم؟
-
بنظرم بیشتر باعث استرس و دلشوره میشه
-
دلم برای خودم تنگ شده
-
برای تو هم...
-
ساعت ۱۲:۳۵
و من زدم تو فاز ادبی مردم معمولا بعد درس خسته میشن -
اون همه آدم کجا رفتن؟
من تنها می ایستم وقتی که جایی رو برای رفتن ندارم
مثل بچه ای که یک لنگه کفش رو گم کرده
تک و تنها پرسه می‌زنم
حالا پا برهنه
جایی رو ندارم که بهش برگردم
وقتی صدف رو نزدیک گوشم نگه می‌دارم
می‌تونم خیلی واضح صدای اتش بازی ها که با صدای دریا قاطی میشن رو بشنوم
داخل صدف میرم که یکم بیشتر بشنوم
و قبل از اینکه بفهمم...
توی یه غار گیر کردم -
با صدای موج هایی که از اشکن
فقط ماه سرد و یخ زده است که در رو میزنه
حالا لطفا بیا بیرون
آسمونی که آتش بازی هاش محو شدن
حالا پر ستاره است
درسته که بقیه بخاطر جرقه هام جذبم میشدن
جرقه هام که خاموش شد ازم دور شدن
اما حتما یه نفر تو دنیا هست که
چه روشن و چه خاموش
به شب نگاه کنه
