هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
هویججج من روز امتحان ۱۰، ۱۱ ساعت میخوندم تا ۱۲ شب بعدش میخوابیدم تا ۳ باز ۳ تا ۹ مجدد میخوندم بعد میرفتم امتحان میدادم. بعد امتحان هم ته تهش یک ساعت میخوابیدم چون تو راهرو خوابگاه سر و صدا بود یا سرپرستا پیج میکردن کسیو :((((((((((((
-
هویججج من روز امتحان ۱۰، ۱۱ ساعت میخوندم تا ۱۲ شب بعدش میخوابیدم تا ۳ باز ۳ تا ۹ مجدد میخوندم بعد میرفتم امتحان میدادم. بعد امتحان هم ته تهش یک ساعت میخوابیدم چون تو راهرو خوابگاه سر و صدا بود یا سرپرستا پیج میکردن کسیو :((((((((((((
-
هویججج آخه درسای من خیلی آسونتره
-
اینکه زیر چند ثانیه
یک دفعه داره اشک تو چشمام جمع میشه
اینو چی کار کنم
الان کسی خونه نیست
من چطور جلو خودمو بگیرم
هوففف
من با خودم این چند ما چی کار کردم تو اون دانشگاه
این حجم از غم و اندوه
برای منی کی با کلی شوق و ذوق اومدم این رشته طبیعی نیست.
هوففف
درسته تایم زیادیش هم هی مریضی پشت مریضی بود
درسته این اخری از زندگی طبیعی انداخت منو
ولی من
بچه نبودم که دیگه نتونم جلو گریه ها مو بگیرم
نتونم اون بغض لعنتی رو کنترل کنماون شهر سرد بی روح و اون خوابگاه زلزله
هوفف
با من چی کار کردن