خــــــــــودنویس

[the end]

فااطمه

[فااطمه]

@murphy در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

فااطمه

[اکالیپتوس]

@MR-moein در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

خخخ
او مست میکند
و مشت میزند به در و دیوار
و سعی میکند که بگوید
بسیار دردمند و خسته و مأیوس است
او ناامیدیش را هم
مثل شناسنامه و تقویم و دستمال و فندک و خودکارش
همراه خود به کوچه و بازار میبرد
و ناامیدیش
آنقدر کوچک است که هر شب
در ازدحام میکده گم میشود

[اکالیپتوس]

فااطمه امیدوارم عالی بدی و از این پریشونی در بیای خیلی زود

[the end]

امشب آسمان آلا فاطمه باران است

[فااطمه]

@فـاطــمــه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

فااطمه امیدوارم عالی بدی و از این پریشونی در بیای خیلی زود

ممنونم ازت
منم امیدوارم

[فااطمه]

@murphy در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

امشب آسمان آلا فاطمه باران است

اره والا

[اکالیپتوس]

بر دامن شب ستاره گل به گل مینشانی گل من
با هر ستاره دلم را سوی خود میکشانی گل من
خخخ از اول شب اینو هی تکرار میکنم نمی دونم چرا

[فااطمه]

@فـاطــمــه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

بر دامن شب ستاره گل به گل مینشانی گل من
با هر ستاره دلم را سوی خود میکشانی گل من
خخخ از اول شب اینو هی تکرار میکنم نمی دونم چرا

نمیدونم چرا منم الان دارم هی تکرارش میکنم

[the end]

می آرزو می دیل خوشی / هَنَه که تو بایی نیشی

[فااطمه]

@murphy در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

می آرزو می دیل خوشی / هَنَه که تو بایی نیشی

ارزوی من و دل خوشی منی الان ک باید باشی نیستی؟ درست گفتم

[the end]

فااطمه باید بیای و نری فک کنم
خودت بهتر میدونی البته

[فااطمه]

@murphy در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

فااطمه باید بیای و نری فک کنم
خودت بهتر میدونی البته

باشه میام و نمیرم اصرار نکن انقدر گفتم نمیرم دیگه
نه این ترجمه انگار درست تره

[the end]

دلم میخواد خونه بمونم حوصله ندارم برم امروز

[the end]

فااطمه بایی دوباره پا گیرم

[فااطمه]

@murphy در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

دلم میخواد خونه بمونم حوصله ندارم برم امروز

خب بمون مادر اجباریه مگه

[the end]

فااطمه اجباری نیست ؟ کجا ؟

[فااطمه]

@murphy در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

فااطمه بایی دوباره پا گیرم

عه وا تونو خدا پا گیر ترم شو بزار یکم حس کنم یکی هست حرصش بدم

[فااطمه]

@murphy
گفتی دلت نمیخواد امروز بری منم گفتم چه اجباریه نرو منظورم این بود

[the end]

فااطمه میدونم ولی جایی که من میرم اجباریه