هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
masoud
میخاسم بیام ب خابت انتقام بگیرم ازت
چرا نمخابیچون غروب گفتی میام بخوابت
گفتم امشبو بیداربمونم کابوس نبینمنوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmasoud در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
masoud
میخاسم بیام ب خابت انتقام بگیرم ازت
چرا نمخابیچون غروب گفتی میام بخوابت
گفتم امشبو بیداربمونم کابوس نبینمدیدن فاطمه درخواب سعادت میخواهد
-
Zrex در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@مهساا قبلیه به عکس پروفایلتون میومد
منم با این حرف موافقم
نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهفااطمه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
Zrex در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@مهساا قبلیه به عکس پروفایلتون میومد
منم با این حرف موافقم
حالا یه چیزی
عکس هم میتونم عوض کنماااا
ولی دو نفر اینجوری گفتین دیگه باید اقدام کنم -
نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
فقط اون چند ثانیه ی اخرش که ریتم عوض میشه و بازم تاتلیس میگه هایدی سویله رویالار دا گوردیمی ((: فقط اونجاش که انگار ی صدا مث صدای کف زدن میاد ((: فقط همون جا ((:
-
نشسته بودیم دور هم خرچ خرچ خیار پوست میکندیم. یه آقایی یهو درومد گفت:«آخرش همیشه شیرینه، اگه شیرین نبود، بدون آخرش نرسیده». خیلی خوشمون اومد ازش. گفتیم:«چه نگرشِت متینه شما، چی میخوری اینهمه شهد و شکر از دهنت میریزه؟». آوردیم نشوندیمش بالای مجلس. مریم خیار تعارف کرد بهش. شروع کرد به خرچ خرچ خوردن. رسید به آخرش دید تلخه. دنیا رو سرش خراب شد. خیلی دلش گرفت. نسرین گفت:«عه، پس چرا همچین؟ آخرش شیرینه آخرش شیرینه همین بود؟ شما هم بی حقیقتی؟» بدجوری رفت تو هم. گفتم:«حالا عیب نداره نیکو بیان، نذار تو چشات بشینه شبنم، شما حتما بر عکس خوردی. خیار بعدی رو سر و ته بخور درست میشه» مرتضی گفت:«راست میگه. حالا اینکه چیزی نیست، یه خیاره. فوقش بعدی رو سر و ته میخوری درست میشه. ولی تو زندگی یهو به خودت میای میبینی پنجاه سالته ولی هنوز شیرین نشده. تازه میفهمی پنجاه ساله داری اشتباه میری. اونموقه س که میری به باد و طوفان. همینه که هی من میگم با این حرف قشنگا میشه مجله ی موفقیت نوشت ولی نمیشه زندگی کرد. استنشاق میکنی چی میگم مریم خانوم؟» ولی طفلی خیلی دلش شکست. غم از سر و کولش میرفت بالا. تا آخر مجلس دیگه هیچی نگفت. حتی خیارم دیگه نخورد.
(#محمدرضا_جعفری)
نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@D-fateme-r متنش خیلی قشنگ بود
از کتابه یا نه؟ -
نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بچه ها بچه ها
منشن میکنین برام نوتیف نمیاد
آلا هم با تغییر نامم حال نکرد... -
نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حوصله ندارم
-
@D-fateme-r در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
آخرشو قبلا عطار توی منطق الطیر گفته. ما ولی اولش خیلی بودیم، کلی آدم که با یه چمدون پر از آرزوهای بزرگ میخواستن برن به دریا برسن. صلح جهانی، برابری جنسیتی، عدالت اقتصادی، شایسته سالاری. هرچی هم بیشتر جلو رفتیم، کمتر شدیم. تهش ولی یه روز یه عده مون بالأخره به دریا میرسن، اونجا عکس خودشونو توی آب میبینن. بعد تازه میفهمن منجی واقعی، خودشون بودن. یه سیب گندیده، یه سبد پر از سیب سالم رو به گند میکشه. ولی برعکسش هیچوقت اتفاق نمیفته، من امتحان کردم، نشد.
(#محمدرضا_جعفری)
منجی واقعی خودشون بودن
خدای درونو میگه ها
امید که زود بیدار شه...
خدا در درون توست...!نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@مهساا
ما مث بچه ای میمونیم ک تازه ب دنیا میاد و چسبیده ب بند ناف و گریه میکنه هیچ درکی از دست و پا چشم و گوش نداره فقط بندی و میخواد ک بهش غذا میده تا زمانی ک دست از دنیا و مالش نکشیم نمیتونیم بعد روحانی رو درک کنیم. -
نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
@آسمان-تاریک
لازمه حرفایی ک اونشب همه ناراحت بودیم و شما شاد،و یهون میگفتین رو یادراوری و رپیلای کنم؟!نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهrevival
نه...قضیه ی همون کوزه گرست
زمان خیلی چیزا رو عوض میکنه... -
این پست پاک شده!
نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@D-fateme-r در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
فااطمه نه وبلاگ نویسه
البته الان بیشتر تو کانالش فعالیت میکنه
http://shorti.blogfa.com/ممنونم ازت لطف کردی
-
نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
masoud هرچی ساختار شیمی میبینم دلم میخواد زار زار گریه کنم ((:
-
@مهساا
ما مث بچه ای میمونیم ک تازه ب دنیا میاد و چسبیده ب بند ناف و گریه میکنه هیچ درکی از دست و پا چشم و گوش نداره فقط بندی و میخواد ک بهش غذا میده تا زمانی ک دست از دنیا و مالش نکشیم نمیتونیم بعد روحانی رو درک کنیم.نوشتهشده در ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@__3BI__
عین معلمم حرف میزنی
-