-
Vampire_Hunter همایش؟ کی استادشه؟؟؟؟؟
zeynab.khanoom عبدالمحمدی
-
zeynab.khanoom عبدالمحمدی
Vampire_Hunter کجاس؟؟؟؟ زمانش؟؟؟؟؟؟
-
Vampire_Hunter کجاس؟؟؟؟ زمانش؟؟؟؟؟؟
zeynab.khanoom
کرجه !
توی نت سرچ کن..دبیر خوبیه -
zeynab.khanoom
کرجه !
توی نت سرچ کن..دبیر خوبیهVampire_Hunter مولف نشرالگو رو میگی دیگ؟
-
Vampire_Hunter مولف نشرالگو رو میگی دیگ؟
zeynab.khanoom اره دیگ
-
zeynab.khanoom اره دیگ
Vampire_Hunter مرسی
-
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
سلام شکوفه ی بهاری
سلام ای دلیل واکنش ناپذیری گازهای نجیب
-
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
سلام شکوفه ی بهاری
سلام ای دلیل واکنش ناپذیری گازهای نجیب
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
سلام شکوفه ی بهاری
سلام ای دلیل واکنش ناپذیری گازهای نجیب
-
-
چرا انقد هوا گرمه
-
.............
-
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
سلام شکوفه ی بهاری
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
سلام شکوفه ی بهاری
سلام ای دلیل واکنش ناپذیری گازهای نجیب
-
من فاطمه ام یه روزی با ی فاطمه ی دیگه دوست شدم خیییلی دوست خوبی برام بود اون روز تراز کانونم 5800 بود ادامه دادیم با فاطمه تا اینکه من از دی نتم
تموم شد واز دنیای مجازی رفتم .همینجوری میخوندم تا اینکه بهمن حال خواهرم بد شد واسفند عمرشو داد به شما من تو این دو ماه هیچی نخوندم صفر صفر...از بعد
از عید باشرایطی داغون دوباره شروع کردم ولی عشق خدا وهدفم تو دلم جوونه میزد ...بارها اشک ریختم خسته شدم بریدم ولی بازم ادامه دادم سه ماه مونده
بود به کنکور همه ی عزممو جزم کردم روزی 18 ساعت میخوندم به خستگیام توجهی نکردم همه ی وجودم هدفم بود تااینکه روزی که نتیجه کنکورم اومد ومن شده
بودم 32 .وقتی اشک مادرمو دیدم وقتی اشک پدرمو دیدم وقتی خودم از ذوق صدمتر ازرو زمین پریدم همه ی خستگیام رفت.رفقا بخدا میشه با سه ماه حتی
دورقمی آورد الان خیلی ازدانشجوهای کلاسمون هم میگن ما سه ماه آخر کمر همت بستیم وبکوب خوندیم هم اتاقی من دندون دانشگاه تهران میخونه میگه
فاطمه دلم میخواد به همه کنکوریا بگم سه ماه به کوب خوندن واقعا کافیه!!
دوستای خوب من همه ی وجودتونو بذارین این سه ماه پای هدفتون طوری که یه ثانیه هم حس نکنین خسته این.بذارین همه ی این خستگی ها با نتیجه کنکور
یادتون بره بذارین این لذتو که با افتخار جلوی دانشکده مورد علاقتون وایستادین ومیگین تونستم آره تونستم حس کنین.من ازمنطقه محرومم یه روستای کوچیک
ولی تونستم رفیق من تو هم میتونی رفیق صبر داشته باش تا اینجا اومدی این سه ماهو هم با تموم قدرت پیش برو باتموم وجودت به خدا اعتماد داشته باش با
تموم وجودت تلاش کن با تک تک سلولات تلاش کن رفیق من
اوایل حس میکردم فقط من سه ماه آخر خوندم ولی الان خیلیا رو میتونم براتون مثال بزنم از همکلاسیام که فقط سه ماه رو بکوب خوندن وپزشکی دانشگاه تهران
قبول شدن تو هم میتونی اول باور کن که با سه ماه میتونی بعدم شروع کن باتموم وجودت خوندن!!
رفیق وقتی هرچی داری رو بذاری پای هدفت مطمئن باش که میتونی به هدفت برسی !!!برای تک تکتون دعا میکنم
فاطمه.دانشجوی ترم 2پزشکی
اینم ی چندتا سوال و جواب از خانم دکتر ک مطمئنم جواب خیلیا هس
اگه میتونید توضیح بدید 3 ماه اخر دقیقا چیکارایی کردین و از چه منابعی استفاده کردین و کلا تجربیاتتون؟!!
من از بعد ار عید شروع کردم به خوندن روزی 18 ساعت هم میخوندم از 4صبح تا 12.5 شب.اول نشستم همه ی مبحثای رو نوشتم واولیت بندی کردم با
aوbوc.زیستمو اینجوری خوندم (روز اول فصل اول رو خوندم روز دوم فصل اول وفصل دوم رو میخوندم روز سوم فصل دوم وسوم رو میخوندم همینجوری تا آخر ولی
روز دوم که فصل اول ودوم رو خوندم تستای فصل اول رو هم زدم روز سوم که فصل دوم سوم رو خوندم تستای فصل دوم رو زدم همینجوری تا آخر تا پایه ام تموم
شد...انگار دودور خوندن با یه دور تست رو خوندم بعدم رفتم سراغ پیش دو اینجا فصل فصل خوندم مسلط شدم برای اینکه قاطی نکنم سه فصل آخرو وقتی مثلا
کاهوی دریای میخوندم یه برگه کنارم بود وهرچی به نظرم مهم میومد رو تو برگه مینوشتم بعد نکات این برگه هارو باهم مقایسه میکردم به نظرم خیلی کمکم کرد
بعدم یک هفته وقت گذاشتم رو زنتیک جمعیت وفصل اول پیش )وقتی تموم شد وخیالم راحت شد دوباره شروع کردم روزی سه فصل مرور میکردم)برا زیست
نشرالگو کار کردم..
برای ریاضی فیزیک هم یه مبحثایی رو قبلش نیمه نیمه کار کرده بودم یه قسمتایی رو هم اصن کار نکرده بودم اونایی که نیمه کار کرده بودم رو گذاشتم bانایی که
اصن کار نکرده بودم رو گذاشتم c.اینجوری میخوندم که یه روز یه مبحث bازریاضی با یک مبحثcاز فیزیک روز بعد برعکس!بعضی مبحثا یه هفته طول میکشید ولی مثلا
دنباله مثلثات مجانب حد رو یه روزه که 4 ساعت میخوندم تموم میکردم .برای ریاضی کتاب قطور تختیه سیاه رو خوندم زیاد بود ولی خیلی کتابش خوب بود!!برای
فیزیک هم گاج نقره ای کار کردم البته همه ی تستاشو نرسیدم بخونم.برای شیمی هم اول دومو خوندم بعدم پیش یک هرشب 7 تا تست مسئله شیمی میزدم تا
خود شب کنکور.برای شیمی تک تک تستای مبتکران رو تحلیل میکردم اوایل خیلی طول میکشید دی وی دی های آفبا رو هم برای شیمی داشتم خیلی کمکم کرد
من شیمی 75 زدم. برای دینی هم چون قبلا یه دور خونده بودم هرروز یه درس رو دوره میکردم وتستاشو روز بعد میزدم .برای زیان هم از درس آخر پیش شروع
کردم واومدم جلو اوایل یک شب ردینگ میخوندم یک شب کلوز از روی کتاب ونترسیم از متن کیاسالار ولی آخرا هر دورو هرشب میخوندم چون سرعتم رفته بود بالا..
ادبیات هم از اردیبهشت هرروز 5 شخصیت از تاریخ ادبیات میخوندم تا خود کنکور.از کتاب املا ولغت هامون سبطی هم واقعا استفاده کردیم خیلی کتابش عالیه املا
ولغت رو از روی اون میخوندم حجمش خیلی کمه.زبان فارسی هم تکواژ وشمارش رو گذاشتم کنار بقیه مبحثارو کار کردم تا آخر اردیبهشت هفته ای یه مبحث جمعه
ها میخوندم از کتاب 5 مبحث.آرایه وقرابت هم فقط خرداد ماه یه روز درمیون نیم ساعت کار کردم .عربی فروردین فقط ترجمه خوندم از اردیبهشت دی وی دی گاج
آقای ماهینی رو برای قواعد دیدم دو درس میخوندم قواعد بعدش روز بعد 50 تا تست ازاون دو درس میزدم تا آخر رادیبهشت تموم شد از نشرالگو تست عربی زدم
حجمش خیلی زیاده ولی من فقط تستای 50 تاییشو زدم.خرداد که کنکور عمومی رو حل میکردم اینابرام دوره شد چندبار!!
کلا کیفیت مطالعتم 100 بود تمرکزم خیلی زیاد بود صدبار به خودم میگفتم فقط همین یه بار این مبحثو میخام بخونم واسه همین اون یه بار همه ی تلاشم این بود که
واقعا همشو بگیرم
امیدوارمم براتون مفید باشه
موفق باشید
کیفیت مطالعتم 100 بود تمرکزم خیلی زیاد بود صدبار به خودم میگفتم فقط همین یه بار این مبحثو میخام بخونم واسه همین اون یه بار همه ی تلاشم این بود که واقعا همشو بگیرم" این این این ، همش همینه ... رمز موفقیت
بینه دوستات بودن کسایی ک تو سه ماه از صفر شروع کردن و ب اینجا رسیدن؟
راستش از صفر تو کلاس ما واقعا نمیدونم هست یانه ولی آرزو رو میشناسم که داروی دانشگامون میخونه ودوستشم که 200 شد وپزشکی نیم سال دوم بهشتیمیخونه رو میدونم که ترازشون 4500 بوده ولی با سه ماه خوندن داروی دانشگاه تهران قبول شده.
بچه ها روزی که شروع کردم به این فکر نکردم که سه ماه وقت دارم به این فکر نکردم که حجم نخونده هام خیلی زیاده فقط به این فکر کردم که من راه وچاره ای جز
اینکه به هدفم برسم ندارم هیچی رو نمیدیدم جز هدفم.دوتا صحنه رو همیشه جلوی چشمام روزی که نتیجه ام میاد روزی که جلوی در ورودی دانشگام ..ما فقط دوتا
فرزند بودیم خواهرم که از من بزرگ تربود ومن .با خواهرم خیلی صمیمی بودم روزی که رفت تا یک هفته نمیتونستم حرف بزنم لال شده بودم همه میگفتن فاطمه
بدون ساجده نابود میشه میدونین بچه ها خیلی شبا اشک ریختم ولی ادامه دادم خیلیا بهم گفتن نمیتونی ولی ادامه دادم .منتظر نبودم کسی بهم بگه میتونی منتظر
نبودم کسی از آرزوهام واسم بگه فقط میخوندم ساعتها پشت سر هم همون اول که به خدا توکل کردم وشروع کردم با خودم عهد بستم همه ی توانمو بذارم
وگذاشتم .روزی که نتیجه ام اومد پدرم کارناممو بهمه نشون میداد میگفت ببین دخترم دورقمی شده ببین فاطمه من پزشک میشه .بچه ها بخدا لذتی دداره اشک
شوق خانواده وخودت که هیچ لذتی جاشو نمگیره ولی بها داره این سه ماه باید بهاشو بپردازی!!ا
آره بچه ها با همه وجودتون این سه ماه رو بخونین.وقتی هدفی داشته باشی باور کن هیچی نمیتونه مانعت بشه بلکه همچی دست به دست هم میده تا تو به
هدفت برسی خدا خودش گفته لایکلف نفسا الا وسعها ما هیچکدوم ازبنده هامونو بیشترازتوانشون تکلیف نمیکنیم پس نا امید نباش ببین خدا داره تورو میبینه که
داری تلاش میکنه تو تک تک ثانیه هات هست میخواد بهت بگه بنده من ادامه بده تو میتونی به آرزوهات برسی.بچه ها کنکور اول راهه این سه ماه سختی کشیدن
باعث میشه وقتی مجبورباشی دوشب واسه امتحان آناتومی بیدارباشی دیگه سختت نیس وتو محکم محکمی!!باید همه ی تلاشتو بکنی خدا اولت میکنه باور کن
ببین امسال رتبه 15منطقه 3 دانشگاه تهران قبول نشد ولی منکه 32بودم قبول شدم .میخام بهت بگم تو همه ی تلاشتو بکن خدا اولت میکنه خدا حواسش به همچی
هست!!براتون دعا میکنم دوستای گلم
http://forum.konkur.in/thread9708-959.html#post1101535 -
من فاطمه ام یه روزی با ی فاطمه ی دیگه دوست شدم خیییلی دوست خوبی برام بود اون روز تراز کانونم 5800 بود ادامه دادیم با فاطمه تا اینکه من از دی نتم
تموم شد واز دنیای مجازی رفتم .همینجوری میخوندم تا اینکه بهمن حال خواهرم بد شد واسفند عمرشو داد به شما من تو این دو ماه هیچی نخوندم صفر صفر...از بعد
از عید باشرایطی داغون دوباره شروع کردم ولی عشق خدا وهدفم تو دلم جوونه میزد ...بارها اشک ریختم خسته شدم بریدم ولی بازم ادامه دادم سه ماه مونده
بود به کنکور همه ی عزممو جزم کردم روزی 18 ساعت میخوندم به خستگیام توجهی نکردم همه ی وجودم هدفم بود تااینکه روزی که نتیجه کنکورم اومد ومن شده
بودم 32 .وقتی اشک مادرمو دیدم وقتی اشک پدرمو دیدم وقتی خودم از ذوق صدمتر ازرو زمین پریدم همه ی خستگیام رفت.رفقا بخدا میشه با سه ماه حتی
دورقمی آورد الان خیلی ازدانشجوهای کلاسمون هم میگن ما سه ماه آخر کمر همت بستیم وبکوب خوندیم هم اتاقی من دندون دانشگاه تهران میخونه میگه
فاطمه دلم میخواد به همه کنکوریا بگم سه ماه به کوب خوندن واقعا کافیه!!
دوستای خوب من همه ی وجودتونو بذارین این سه ماه پای هدفتون طوری که یه ثانیه هم حس نکنین خسته این.بذارین همه ی این خستگی ها با نتیجه کنکور
یادتون بره بذارین این لذتو که با افتخار جلوی دانشکده مورد علاقتون وایستادین ومیگین تونستم آره تونستم حس کنین.من ازمنطقه محرومم یه روستای کوچیک
ولی تونستم رفیق من تو هم میتونی رفیق صبر داشته باش تا اینجا اومدی این سه ماهو هم با تموم قدرت پیش برو باتموم وجودت به خدا اعتماد داشته باش با
تموم وجودت تلاش کن با تک تک سلولات تلاش کن رفیق من
اوایل حس میکردم فقط من سه ماه آخر خوندم ولی الان خیلیا رو میتونم براتون مثال بزنم از همکلاسیام که فقط سه ماه رو بکوب خوندن وپزشکی دانشگاه تهران
قبول شدن تو هم میتونی اول باور کن که با سه ماه میتونی بعدم شروع کن باتموم وجودت خوندن!!
رفیق وقتی هرچی داری رو بذاری پای هدفت مطمئن باش که میتونی به هدفت برسی !!!برای تک تکتون دعا میکنم
فاطمه.دانشجوی ترم 2پزشکی
اینم ی چندتا سوال و جواب از خانم دکتر ک مطمئنم جواب خیلیا هس
اگه میتونید توضیح بدید 3 ماه اخر دقیقا چیکارایی کردین و از چه منابعی استفاده کردین و کلا تجربیاتتون؟!!
من از بعد ار عید شروع کردم به خوندن روزی 18 ساعت هم میخوندم از 4صبح تا 12.5 شب.اول نشستم همه ی مبحثای رو نوشتم واولیت بندی کردم با
aوbوc.زیستمو اینجوری خوندم (روز اول فصل اول رو خوندم روز دوم فصل اول وفصل دوم رو میخوندم روز سوم فصل دوم وسوم رو میخوندم همینجوری تا آخر ولی
روز دوم که فصل اول ودوم رو خوندم تستای فصل اول رو هم زدم روز سوم که فصل دوم سوم رو خوندم تستای فصل دوم رو زدم همینجوری تا آخر تا پایه ام تموم
شد...انگار دودور خوندن با یه دور تست رو خوندم بعدم رفتم سراغ پیش دو اینجا فصل فصل خوندم مسلط شدم برای اینکه قاطی نکنم سه فصل آخرو وقتی مثلا
کاهوی دریای میخوندم یه برگه کنارم بود وهرچی به نظرم مهم میومد رو تو برگه مینوشتم بعد نکات این برگه هارو باهم مقایسه میکردم به نظرم خیلی کمکم کرد
بعدم یک هفته وقت گذاشتم رو زنتیک جمعیت وفصل اول پیش )وقتی تموم شد وخیالم راحت شد دوباره شروع کردم روزی سه فصل مرور میکردم)برا زیست
نشرالگو کار کردم..
برای ریاضی فیزیک هم یه مبحثایی رو قبلش نیمه نیمه کار کرده بودم یه قسمتایی رو هم اصن کار نکرده بودم اونایی که نیمه کار کرده بودم رو گذاشتم bانایی که
اصن کار نکرده بودم رو گذاشتم c.اینجوری میخوندم که یه روز یه مبحث bازریاضی با یک مبحثcاز فیزیک روز بعد برعکس!بعضی مبحثا یه هفته طول میکشید ولی مثلا
دنباله مثلثات مجانب حد رو یه روزه که 4 ساعت میخوندم تموم میکردم .برای ریاضی کتاب قطور تختیه سیاه رو خوندم زیاد بود ولی خیلی کتابش خوب بود!!برای
فیزیک هم گاج نقره ای کار کردم البته همه ی تستاشو نرسیدم بخونم.برای شیمی هم اول دومو خوندم بعدم پیش یک هرشب 7 تا تست مسئله شیمی میزدم تا
خود شب کنکور.برای شیمی تک تک تستای مبتکران رو تحلیل میکردم اوایل خیلی طول میکشید دی وی دی های آفبا رو هم برای شیمی داشتم خیلی کمکم کرد
من شیمی 75 زدم. برای دینی هم چون قبلا یه دور خونده بودم هرروز یه درس رو دوره میکردم وتستاشو روز بعد میزدم .برای زیان هم از درس آخر پیش شروع
کردم واومدم جلو اوایل یک شب ردینگ میخوندم یک شب کلوز از روی کتاب ونترسیم از متن کیاسالار ولی آخرا هر دورو هرشب میخوندم چون سرعتم رفته بود بالا..
ادبیات هم از اردیبهشت هرروز 5 شخصیت از تاریخ ادبیات میخوندم تا خود کنکور.از کتاب املا ولغت هامون سبطی هم واقعا استفاده کردیم خیلی کتابش عالیه املا
ولغت رو از روی اون میخوندم حجمش خیلی کمه.زبان فارسی هم تکواژ وشمارش رو گذاشتم کنار بقیه مبحثارو کار کردم تا آخر اردیبهشت هفته ای یه مبحث جمعه
ها میخوندم از کتاب 5 مبحث.آرایه وقرابت هم فقط خرداد ماه یه روز درمیون نیم ساعت کار کردم .عربی فروردین فقط ترجمه خوندم از اردیبهشت دی وی دی گاج
آقای ماهینی رو برای قواعد دیدم دو درس میخوندم قواعد بعدش روز بعد 50 تا تست ازاون دو درس میزدم تا آخر رادیبهشت تموم شد از نشرالگو تست عربی زدم
حجمش خیلی زیاده ولی من فقط تستای 50 تاییشو زدم.خرداد که کنکور عمومی رو حل میکردم اینابرام دوره شد چندبار!!
کلا کیفیت مطالعتم 100 بود تمرکزم خیلی زیاد بود صدبار به خودم میگفتم فقط همین یه بار این مبحثو میخام بخونم واسه همین اون یه بار همه ی تلاشم این بود که
واقعا همشو بگیرم
امیدوارمم براتون مفید باشه
موفق باشید
کیفیت مطالعتم 100 بود تمرکزم خیلی زیاد بود صدبار به خودم میگفتم فقط همین یه بار این مبحثو میخام بخونم واسه همین اون یه بار همه ی تلاشم این بود که واقعا همشو بگیرم" این این این ، همش همینه ... رمز موفقیت
بینه دوستات بودن کسایی ک تو سه ماه از صفر شروع کردن و ب اینجا رسیدن؟
راستش از صفر تو کلاس ما واقعا نمیدونم هست یانه ولی آرزو رو میشناسم که داروی دانشگامون میخونه ودوستشم که 200 شد وپزشکی نیم سال دوم بهشتیمیخونه رو میدونم که ترازشون 4500 بوده ولی با سه ماه خوندن داروی دانشگاه تهران قبول شده.
بچه ها روزی که شروع کردم به این فکر نکردم که سه ماه وقت دارم به این فکر نکردم که حجم نخونده هام خیلی زیاده فقط به این فکر کردم که من راه وچاره ای جز
اینکه به هدفم برسم ندارم هیچی رو نمیدیدم جز هدفم.دوتا صحنه رو همیشه جلوی چشمام روزی که نتیجه ام میاد روزی که جلوی در ورودی دانشگام ..ما فقط دوتا
فرزند بودیم خواهرم که از من بزرگ تربود ومن .با خواهرم خیلی صمیمی بودم روزی که رفت تا یک هفته نمیتونستم حرف بزنم لال شده بودم همه میگفتن فاطمه
بدون ساجده نابود میشه میدونین بچه ها خیلی شبا اشک ریختم ولی ادامه دادم خیلیا بهم گفتن نمیتونی ولی ادامه دادم .منتظر نبودم کسی بهم بگه میتونی منتظر
نبودم کسی از آرزوهام واسم بگه فقط میخوندم ساعتها پشت سر هم همون اول که به خدا توکل کردم وشروع کردم با خودم عهد بستم همه ی توانمو بذارم
وگذاشتم .روزی که نتیجه ام اومد پدرم کارناممو بهمه نشون میداد میگفت ببین دخترم دورقمی شده ببین فاطمه من پزشک میشه .بچه ها بخدا لذتی دداره اشک
شوق خانواده وخودت که هیچ لذتی جاشو نمگیره ولی بها داره این سه ماه باید بهاشو بپردازی!!ا
آره بچه ها با همه وجودتون این سه ماه رو بخونین.وقتی هدفی داشته باشی باور کن هیچی نمیتونه مانعت بشه بلکه همچی دست به دست هم میده تا تو به
هدفت برسی خدا خودش گفته لایکلف نفسا الا وسعها ما هیچکدوم ازبنده هامونو بیشترازتوانشون تکلیف نمیکنیم پس نا امید نباش ببین خدا داره تورو میبینه که
داری تلاش میکنه تو تک تک ثانیه هات هست میخواد بهت بگه بنده من ادامه بده تو میتونی به آرزوهات برسی.بچه ها کنکور اول راهه این سه ماه سختی کشیدن
باعث میشه وقتی مجبورباشی دوشب واسه امتحان آناتومی بیدارباشی دیگه سختت نیس وتو محکم محکمی!!باید همه ی تلاشتو بکنی خدا اولت میکنه باور کن
ببین امسال رتبه 15منطقه 3 دانشگاه تهران قبول نشد ولی منکه 32بودم قبول شدم .میخام بهت بگم تو همه ی تلاشتو بکن خدا اولت میکنه خدا حواسش به همچی
هست!!براتون دعا میکنم دوستای گلم
http://forum.konkur.in/thread9708-959.html#post1101535 -
من فاطمه ام یه روزی با ی فاطمه ی دیگه دوست شدم خیییلی دوست خوبی برام بود اون روز تراز کانونم 5800 بود ادامه دادیم با فاطمه تا اینکه من از دی نتم
تموم شد واز دنیای مجازی رفتم .همینجوری میخوندم تا اینکه بهمن حال خواهرم بد شد واسفند عمرشو داد به شما من تو این دو ماه هیچی نخوندم صفر صفر...از بعد
از عید باشرایطی داغون دوباره شروع کردم ولی عشق خدا وهدفم تو دلم جوونه میزد ...بارها اشک ریختم خسته شدم بریدم ولی بازم ادامه دادم سه ماه مونده
بود به کنکور همه ی عزممو جزم کردم روزی 18 ساعت میخوندم به خستگیام توجهی نکردم همه ی وجودم هدفم بود تااینکه روزی که نتیجه کنکورم اومد ومن شده
بودم 32 .وقتی اشک مادرمو دیدم وقتی اشک پدرمو دیدم وقتی خودم از ذوق صدمتر ازرو زمین پریدم همه ی خستگیام رفت.رفقا بخدا میشه با سه ماه حتی
دورقمی آورد الان خیلی ازدانشجوهای کلاسمون هم میگن ما سه ماه آخر کمر همت بستیم وبکوب خوندیم هم اتاقی من دندون دانشگاه تهران میخونه میگه
فاطمه دلم میخواد به همه کنکوریا بگم سه ماه به کوب خوندن واقعا کافیه!!
دوستای خوب من همه ی وجودتونو بذارین این سه ماه پای هدفتون طوری که یه ثانیه هم حس نکنین خسته این.بذارین همه ی این خستگی ها با نتیجه کنکور
یادتون بره بذارین این لذتو که با افتخار جلوی دانشکده مورد علاقتون وایستادین ومیگین تونستم آره تونستم حس کنین.من ازمنطقه محرومم یه روستای کوچیک
ولی تونستم رفیق من تو هم میتونی رفیق صبر داشته باش تا اینجا اومدی این سه ماهو هم با تموم قدرت پیش برو باتموم وجودت به خدا اعتماد داشته باش با
تموم وجودت تلاش کن با تک تک سلولات تلاش کن رفیق من
اوایل حس میکردم فقط من سه ماه آخر خوندم ولی الان خیلیا رو میتونم براتون مثال بزنم از همکلاسیام که فقط سه ماه رو بکوب خوندن وپزشکی دانشگاه تهران
قبول شدن تو هم میتونی اول باور کن که با سه ماه میتونی بعدم شروع کن باتموم وجودت خوندن!!
رفیق وقتی هرچی داری رو بذاری پای هدفت مطمئن باش که میتونی به هدفت برسی !!!برای تک تکتون دعا میکنم
فاطمه.دانشجوی ترم 2پزشکی
اینم ی چندتا سوال و جواب از خانم دکتر ک مطمئنم جواب خیلیا هس
اگه میتونید توضیح بدید 3 ماه اخر دقیقا چیکارایی کردین و از چه منابعی استفاده کردین و کلا تجربیاتتون؟!!
من از بعد ار عید شروع کردم به خوندن روزی 18 ساعت هم میخوندم از 4صبح تا 12.5 شب.اول نشستم همه ی مبحثای رو نوشتم واولیت بندی کردم با
aوbوc.زیستمو اینجوری خوندم (روز اول فصل اول رو خوندم روز دوم فصل اول وفصل دوم رو میخوندم روز سوم فصل دوم وسوم رو میخوندم همینجوری تا آخر ولی
روز دوم که فصل اول ودوم رو خوندم تستای فصل اول رو هم زدم روز سوم که فصل دوم سوم رو خوندم تستای فصل دوم رو زدم همینجوری تا آخر تا پایه ام تموم
شد...انگار دودور خوندن با یه دور تست رو خوندم بعدم رفتم سراغ پیش دو اینجا فصل فصل خوندم مسلط شدم برای اینکه قاطی نکنم سه فصل آخرو وقتی مثلا
کاهوی دریای میخوندم یه برگه کنارم بود وهرچی به نظرم مهم میومد رو تو برگه مینوشتم بعد نکات این برگه هارو باهم مقایسه میکردم به نظرم خیلی کمکم کرد
بعدم یک هفته وقت گذاشتم رو زنتیک جمعیت وفصل اول پیش )وقتی تموم شد وخیالم راحت شد دوباره شروع کردم روزی سه فصل مرور میکردم)برا زیست
نشرالگو کار کردم..
برای ریاضی فیزیک هم یه مبحثایی رو قبلش نیمه نیمه کار کرده بودم یه قسمتایی رو هم اصن کار نکرده بودم اونایی که نیمه کار کرده بودم رو گذاشتم bانایی که
اصن کار نکرده بودم رو گذاشتم c.اینجوری میخوندم که یه روز یه مبحث bازریاضی با یک مبحثcاز فیزیک روز بعد برعکس!بعضی مبحثا یه هفته طول میکشید ولی مثلا
دنباله مثلثات مجانب حد رو یه روزه که 4 ساعت میخوندم تموم میکردم .برای ریاضی کتاب قطور تختیه سیاه رو خوندم زیاد بود ولی خیلی کتابش خوب بود!!برای
فیزیک هم گاج نقره ای کار کردم البته همه ی تستاشو نرسیدم بخونم.برای شیمی هم اول دومو خوندم بعدم پیش یک هرشب 7 تا تست مسئله شیمی میزدم تا
خود شب کنکور.برای شیمی تک تک تستای مبتکران رو تحلیل میکردم اوایل خیلی طول میکشید دی وی دی های آفبا رو هم برای شیمی داشتم خیلی کمکم کرد
من شیمی 75 زدم. برای دینی هم چون قبلا یه دور خونده بودم هرروز یه درس رو دوره میکردم وتستاشو روز بعد میزدم .برای زیان هم از درس آخر پیش شروع
کردم واومدم جلو اوایل یک شب ردینگ میخوندم یک شب کلوز از روی کتاب ونترسیم از متن کیاسالار ولی آخرا هر دورو هرشب میخوندم چون سرعتم رفته بود بالا..
ادبیات هم از اردیبهشت هرروز 5 شخصیت از تاریخ ادبیات میخوندم تا خود کنکور.از کتاب املا ولغت هامون سبطی هم واقعا استفاده کردیم خیلی کتابش عالیه املا
ولغت رو از روی اون میخوندم حجمش خیلی کمه.زبان فارسی هم تکواژ وشمارش رو گذاشتم کنار بقیه مبحثارو کار کردم تا آخر اردیبهشت هفته ای یه مبحث جمعه
ها میخوندم از کتاب 5 مبحث.آرایه وقرابت هم فقط خرداد ماه یه روز درمیون نیم ساعت کار کردم .عربی فروردین فقط ترجمه خوندم از اردیبهشت دی وی دی گاج
آقای ماهینی رو برای قواعد دیدم دو درس میخوندم قواعد بعدش روز بعد 50 تا تست ازاون دو درس میزدم تا آخر رادیبهشت تموم شد از نشرالگو تست عربی زدم
حجمش خیلی زیاده ولی من فقط تستای 50 تاییشو زدم.خرداد که کنکور عمومی رو حل میکردم اینابرام دوره شد چندبار!!
کلا کیفیت مطالعتم 100 بود تمرکزم خیلی زیاد بود صدبار به خودم میگفتم فقط همین یه بار این مبحثو میخام بخونم واسه همین اون یه بار همه ی تلاشم این بود که
واقعا همشو بگیرم
امیدوارمم براتون مفید باشه
موفق باشید
کیفیت مطالعتم 100 بود تمرکزم خیلی زیاد بود صدبار به خودم میگفتم فقط همین یه بار این مبحثو میخام بخونم واسه همین اون یه بار همه ی تلاشم این بود که واقعا همشو بگیرم" این این این ، همش همینه ... رمز موفقیت
بینه دوستات بودن کسایی ک تو سه ماه از صفر شروع کردن و ب اینجا رسیدن؟
راستش از صفر تو کلاس ما واقعا نمیدونم هست یانه ولی آرزو رو میشناسم که داروی دانشگامون میخونه ودوستشم که 200 شد وپزشکی نیم سال دوم بهشتیمیخونه رو میدونم که ترازشون 4500 بوده ولی با سه ماه خوندن داروی دانشگاه تهران قبول شده.
بچه ها روزی که شروع کردم به این فکر نکردم که سه ماه وقت دارم به این فکر نکردم که حجم نخونده هام خیلی زیاده فقط به این فکر کردم که من راه وچاره ای جز
اینکه به هدفم برسم ندارم هیچی رو نمیدیدم جز هدفم.دوتا صحنه رو همیشه جلوی چشمام روزی که نتیجه ام میاد روزی که جلوی در ورودی دانشگام ..ما فقط دوتا
فرزند بودیم خواهرم که از من بزرگ تربود ومن .با خواهرم خیلی صمیمی بودم روزی که رفت تا یک هفته نمیتونستم حرف بزنم لال شده بودم همه میگفتن فاطمه
بدون ساجده نابود میشه میدونین بچه ها خیلی شبا اشک ریختم ولی ادامه دادم خیلیا بهم گفتن نمیتونی ولی ادامه دادم .منتظر نبودم کسی بهم بگه میتونی منتظر
نبودم کسی از آرزوهام واسم بگه فقط میخوندم ساعتها پشت سر هم همون اول که به خدا توکل کردم وشروع کردم با خودم عهد بستم همه ی توانمو بذارم
وگذاشتم .روزی که نتیجه ام اومد پدرم کارناممو بهمه نشون میداد میگفت ببین دخترم دورقمی شده ببین فاطمه من پزشک میشه .بچه ها بخدا لذتی دداره اشک
شوق خانواده وخودت که هیچ لذتی جاشو نمگیره ولی بها داره این سه ماه باید بهاشو بپردازی!!ا
آره بچه ها با همه وجودتون این سه ماه رو بخونین.وقتی هدفی داشته باشی باور کن هیچی نمیتونه مانعت بشه بلکه همچی دست به دست هم میده تا تو به
هدفت برسی خدا خودش گفته لایکلف نفسا الا وسعها ما هیچکدوم ازبنده هامونو بیشترازتوانشون تکلیف نمیکنیم پس نا امید نباش ببین خدا داره تورو میبینه که
داری تلاش میکنه تو تک تک ثانیه هات هست میخواد بهت بگه بنده من ادامه بده تو میتونی به آرزوهات برسی.بچه ها کنکور اول راهه این سه ماه سختی کشیدن
باعث میشه وقتی مجبورباشی دوشب واسه امتحان آناتومی بیدارباشی دیگه سختت نیس وتو محکم محکمی!!باید همه ی تلاشتو بکنی خدا اولت میکنه باور کن
ببین امسال رتبه 15منطقه 3 دانشگاه تهران قبول نشد ولی منکه 32بودم قبول شدم .میخام بهت بگم تو همه ی تلاشتو بکن خدا اولت میکنه خدا حواسش به همچی
هست!!براتون دعا میکنم دوستای گلم
http://forum.konkur.in/thread9708-959.html#post1101535 -
sonsy
@Dr-Saraaa
خواهش میکنم.
قابلی نداشت!!!شماره کارتمو که میدونید...البته بازم قابلی نداشت
-
sonsy
@Dr-Saraaa
خواهش میکنم.
قابلی نداشت!!!شماره کارتمو که میدونید...البته بازم قابلی نداشت
-
@javadm328 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
sonsy
@Dr-Saraaa
خواهش میکنم.
قابلی نداشت!!!شماره کارتمو که میدونید...البته بازم قابلی نداشت
نه من نمیدونم
این پست پاک شده!
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن
بعضیاشون غمگینن
بعضیا بی حس و بی حالن
بعضیا خیلیی شادن
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم
سلاام
خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم
میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید
منتظرتون هستیم
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دوازدهم @یازدهم @دهم
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا
@دانشجویان-پیراپزشکی
@دانشجویان-پزشکی
@دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
@خانوم
@dlrm
@اکالیپتوس
@revival
@گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلام روزتون بخیر.
یک کتاب رو باید گروهی تایپ کنیم و جمع بندی مطالب به عهده منه
میخوام بدونم برنامه ای، آموزشی، تجربه ای که بتونه کمکم کنه یه کار تمیز درست کنم وجود داره؟
حتی هوش مصنوعی
ممنون میشم اگه میدونید بگید
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانشجویان-درس-خون
@دانشجویان-مهندسی
@دانشجویان-پزشکی
دیدی دوسداری یه اتفاقی بی افته
یه زندگی متفاوت داشته باشه
یه دوره از زندگیت یه راهی رو انتخاب کردی و الان دوس داری برگردی و انتخابش نکنی
میگی کاش این کارو نکرده بودم!
کاش این تصمیم رو نگرفته بودم
و یا کاش فلان کارو میکردم🫠
و ته ذهنت یه گوشه ای یه رویایی داری یه رویا از یه زندگی ایدهآل
اون زندگی ایده آل همیجوری کشکی نرفته اونجا
هیچ فکری هیچ طرز نگرشی هیچ احساسی همینجوری و بی دلیل بوجود نیومده
برای هر یه چیز خوبی که اون زندگی داره یه بار یه جای از زندگی چیزی رو تجربه کردی که باعث شده اون زیبایی رو بخوای در واقع متوجه اون بشی
و الا تا تجربه نکرده بودی حتی از وجود همچنین چیزی بیخبر بودی
تا بی پولی رو تجربه نکرده باشی قدر پولدار بودن رو نمیدونی
تا خونه حیاط دار داشته باشی توی اون زندگی ایدهآل خونه حیاط دار جایی خاصی نداره
تا حسرت چیزی رو نداشته باشی نمیتونی زندگی بدون اون حسرت رو آرزو کنی
یه چیز بخوام ازت؟
فکر کن وسط اون زندگی ایدهآلی و اونجا تماما برای توعه
فقط یه چیزی که هست اینه که تجربیات و احساسات و افکاری که الان داری رو اونجا نداری
فکر میکنی چه فرقی با الانت داره
خیلی خوشحال تری؟
تویی که تجربه خونه بدون حیاط رو نداشتی بخاطر اینکه الان خونه ای که توشی یه حیاط خیلی زیبایی داره چقدر خوشحالی؟ نمیگم ناراضی هستی احتمالا خیاطتتون رو دوس داری ولی اون شوق داشتنش رو دیگه نداری( البته که این فقط یه مثل خیلی کوچیکیه)
در عوضش رنگ خواسته هات عوض میشه
تا تشنگی رو تجربه نکنیم قدر ابو
تا شکست رو تجربه نکنیم قدر پیروزی رو
و
و
خلاصه قدر چیزایی که میخواییم رو بدونیم چون برای اینکه اینا بوجود بیان کم رنج و سختی و کاستی کشیده نشده
و اینکه کاش اینجوری میشد هم زیاد نگیم
حکمت اینکه اون اتفاق افتاد اینه که الان چیزی واسه خواستن هدفی برای زندگی عیبی برای درست کردن ..دلیلی برای فردا صبح بیدار شدن داری
اون زندگی رویایی یکی دیگه از دلایلی که اونجا.. یه گوشه از ذهن من و تو هست هم اینه که بدستش بیاری.. تلاش کنی تا بدستش بیاری
چیزی که در موردش حرف میزنم ممکنه یه احساس باشه که میخوای داشته باشی
یه زندگی لوکس/ساده ای باشه که میخوای داشته باشی
یه نوع حرف زدن راه رفتن و حتی تفکری باشه که دوس داری ایجادش کنی
باید اون زندگی رو برای خودت درست کنی و نگی ای کاش فلان کارو نمیکردم/یا میکردم
چون هیچ سمانه ای جز اونی الان اینجاست و داره این متن رو مینویسه، لایق زندگی ایدهآلی که الان میخواد داشته باشه، نیست
میفهمی که چی میگم؟
این چیزی بود که من از کتاب کتابخانه نیمه شب یاد گرفتم ♡
البته کامل برداشت شخصی من بود
و چقدر بهش نیاز داشتم...
دوس داشتم این نوشته رو مثل هزاران حرفی که داشتم و بیانش نکردم، پاکش کنم
ولی چون توی ایدهآل من یه دختری هست که کمتر برای کارای خواسته و نکردش پشیمونه.(نه الانی که کلی حرف نزده و پشیمونی بابتشون رو داره) . پس همینجوری که هست میزارم اینجا بمونه
یه قدمِ شده کوچولو ولی رو به جلو برای من:)
شاید برای حتی یه نفر دیگه که گذرش افتاده اینجا و این نوشته رو خونده مفید باشه
سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه بچهها
امروز اومدم با یه تاپیک جذاب! برای بچههای جذابتر!
خب امسال هم داره تموم میشه دوستان (واقعا؟!)
کلی اتفاق افتاد امسال برای هرکدوممون .. خوب، بد، زشت، حتی جلف! ️
اینجا قراره از ترینهای سال 403 بنویسیم. دوستاتونو تگ کنین و بگین که هرکسی «چی ترین» بوده ..
از خوبیای همدیگه بگین البته اخلاقای بد رو هم لحاظ کنین که پررو نشن دیگه
سال نو رو هم از همینجا پیشاپیش تبریک میگم بهتون امیدوارم سال خوبی داشته باشین
لایک و کامنت و معرفی به دوستاتون فراموش نشههه
@دانش-آموزان-آلاء
سلام سلام
اینوری سلام:////
اونوری سلام:\\
هر وری سلام :/|
کلا سلام
خلاصه سلام
همین اول کاری بگم این تاپیک پیشنهاد @ma-a بود
خب سوال
تاپیک مشاعره داشتیم چرا دوباره ؟؟؟
اینبار یه کم فرق میکنه
چه فرقی ؟؟
اینبار قراره جای مشاعره با شعر، با آهنگ مشاعره کنیم
بیاین متن آهنگایی که خوندین رو بر اساس متن آهنگ مادر بنویسین و لذت ببریم ( یه جور تداعی خاطرات هستن آهنگا )
عشق آهنگا بیاین
@دانش-آموزان-آلاء ️
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@ریاضیا
@تجربیا
@انسانیا
درود بر همه دوستان و همراهان
چیزی که به نظرم اومد این که تو تموم این سالها اونجوری که باید و شاید تو تاپیک های عید نوروز آلاخونه به رسم و رسومات پرداخته نشده، چیزی که بوده فقط تبریکات بوده و شادی
من تصمیم گرفتم امسال از رسم و رسومات و سنت های عید نوروز بگم و بعد از اون به امید خدا تبریک های خوشگلتون رو روانه تاپیک کنید
عید نوروز
با نزدیک شدن به پایان سال ۱۴۰۳، همه در حال آماده شدن برای استقبال از نوروز ۱۴۰۴ هستند. سال ۱۴۰۳ کبیسه و ۳۶۶ روزه است و سال جدید در نیمه روز ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ تحویل خواهد شد.
لحظه دقیق تحویل سال ۱۴۰۴:
زمان: ساعت ۱۲:۳۱:۳۰ ظهر
تاریخ شمسی: پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳️
تاریخ میلادی: ۲۰ مارس ۲۰۲۵️
تعطیلی طولانی نوروز ۱۴۰۴: سال ۱۴۰۳ به دلیل کبیسه بودن، ۳۰ اسفند بهعنوان تعطیل رسمی محسوب میشود. همچنین چهار روز اول سال ۱۴۰۴ نیز تعطیل است که در مجموع ۶ روز تعطیلی پیوسته را رقم میزند.
تاریخچه عید نوروز؛ جشن کهن ایرانیان:
نوروز یکی از قدیمیترین جشنهای جهان است که بیش از ۳۰۰۰ سال قدمت دارد و در دوران هخامنشیان بهعنوان یک آیین رسمی شناخته شد.
نوروز در فرهنگ ایران باستان:
نمادی از پیروزی نور بر تاریکی
آغاز زندگی دوباره طبیعت
فرصتی برای دور شدن از ناملایمات گذشته
داریوش بزرگ در تخت جمشید مراسم باشکوهی برگزار میکرد که نمایندگان کشورهای مختلف در آن شرکت میکردند.
ساسانیان نیز نوروز را با اهدای سکه و هدایای ارزشمند گرامی میداشتند.
این جشن در کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ترکیه، آذربایجان، ازبکستان و بخشهایی از چین و هند نیز برگزار میشود.
برخی سنتهای نوروز در کشورهای مختلف:
افغانستان: تهیه هفتمیوه (ترکیبی از میوههای خشک و شیره)
ترکمنستان: مراسم گلگردانی (نمادی از خوشاقبالی)
تاجیکستان: رقص و آوازهای محلی
مهمترین سنتهای عید نوروز:
سفره هفتسین؛ نماد خوشبختی و برکت:
یکی از برجستهترین نمادهای نوروز، سفره هفتسین است. ایرانیان در روزهای پایانی سال، این سفره را در خانههای خود پهن میکنند و در کنار آن، لحظه تحویل سال را جشن میگیرند. هر یک از اجزای هفتسین، مفهوم خاصی را در بر دارد:
اجزای سفره هفتسین و معانی آن:
سیب: نماد سلامتی و زیبایی
سنجد : نماد عشق و مهر
سبزه: نماد طبیعت و سرزندگی
سیر🧄: نماد دفع بلا و بیماری
سمنو: نماد برکت و فراوانی
سرکه: نماد صبر و استقامت
سماق: نماد طلوع خورشید
خانهتکانی و پوشیدن لباس نو:
یکی از رسومات مهم نوروز، خانهتکانی است که معمولاً از چند هفته قبل از عید آغاز میشود. مردم با تمیز کردن خانههای خود، گرد و غبار سال گذشته را پاک میکنند و فضا را برای آغاز سال جدید آماده میکنند. این کار نمادی از پاکسازی روح و جسم نیز محسوب میشود.
پوشیدن لباس نو یکی دیگر از آیینهای نوروزی است. بسیاری از ایرانیان در لحظه تحویل سال، لباسهای جدید به تن میکنند تا سال نو را با احساس تازگی و امید آغاز کنند. انتخاب لباسهای روشن و تمیز، نشاندهنده استقبال از شادی و نشاط در سال جدید است.
دید و بازدید و عیدی دادن:
نوروز زمانی برای تقویت روابط خانوادگی و اجتماعی است. یکی از سنتهای اصلی بعد از لحظه تحویل سال، تماس گرفتن با اقوام و آشنایان است تا سال جدید را تبریک بگویند. و بعد از تحویل سال خانوادهها به خانه بزرگترها میروند و سال نو را به آنها تبریک میگویند. این دیدارها فرصتی برای گسترش دوستیها، ایجاد همدلی و زنده نگه داشتن روابط خانوادگی فراهم میکند.
یکی از رسوم جذاب عید نوروز عیدی دادن به کودکان است، که معمولاً شامل پول نقد یا هدایای کوچک است.
.
@ریاضیا
@تجربیا
@انسانیا
@دهم
@یازدهم
@دوازدهم
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@ادمین
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانشجویان-درس-خون
@دانشجویان-مهندسی
@دانشجویان-پزشکی
@دانشجویان-پیراپزشکی
@ناظم
@همیار
دیگه واسه اینکه کسی از قلم نیفته همه گرو ها رو منشن کردم
پیشاپیش سال نو رو بهتون تبریک میگم
امیدوارم که سال خوبی پیش رو داشته باشید و از تک تک لحظات زندگیتون بهترین بهره رو ببرید و همیشه شاد و پیروز و سربلند باشید️
هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز️