
گلنار
دیدگاهها
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 2 -
نوشته های با ارزشآ ..نمیدونم حرفام، « نوشته ی با ارزش» محسوب میشن که اینجا بنویسمشون یا نه ولی الآن چیزایی که همیشه دلم میخواسته بگم رو، به عنوان یه کاربر خیلی معمولیِ این انجمن اینجا مینویسم:
.
اونموقع ها که تب و تاب کنکور خیلی بیشتر بود و خلاصه فشار و استرس همه رو تحت تأثیر قرار داده بود بحث هم خیلی بیشتر پیش میومد! سر چیزای خیلی بی اهمیت! چیزای قابل چشم پوشی! یا گاهی اوقات سر یه سری چیزایی که واقعا گفتنش هم عجیب و به دور از منطق به نظر میرسه!
.
مثلا یه بعد از ظهرِ چن نفر بخاطر بحث سر حذفِ فلان آیتم از انجمن هدر میرفت! به این جهت میگم هدر میرفت که واقعا اگه چن دقیقه با تمرکز فکر کنیم متوجه میشیم که این مسائل اصلا قابل بحث کردن نیستن. بعدشم مثلا دعوا میشد و اینکه آقا شما فلانید و بهمانید و آره یه قصد و غَرضی دارید که حذفش نمی کنید و فلان و اینا!
.
آیا وقتی انسان با چیزی مشکل داره، باید اونو منهدم کنه؟ باید حذفش کنه؟ باید نابودش کنه؟،،، اگه اون چیز، شخصی و فقط مختص به یه نفر باشه که قضیه فرق میکنه و به هر حال، اختیاریه و شخص میتونه نابودش کنه بره اصلا! (گرچه حلِ مشکل، خیلی منطقی تره) ولی وقتی اون قضیه و اون چیز، به تعداد بیشتر از یک نفر مربوط میشه آیا بخاطر عدم توانایی کنترل و مدیریت یک شخص، باید اون چیز برای همه تموم بشه؟ نابود بشه؟ حذف بشه؟ (جواب با خودتون!)
.
از اینا که بگذریم یه چیزی که منِ کاربر رو همیشه ناراحت میکرد و میکنه، این بود که فضای اینجا رو گاهی، اونقدر خاکستری میکنیم که به معنی حقیقی کلمه تهوع می گیریم دسته جمعی! (از فعلِ جمع استفاده میکنم تا بدونید خودمو مبرّا نمی دونم)،، مثلا تصور میکنیم اینجا یه باتلاقِ کهنه ست که ما سالیانِ ساله که اسیرش شدیم و در طلبِ خلاص شدن ازش هستیم در حالیکه هرچی دست و پا می زنیم فایده نداره! همیشه بحثِ رفتن که میشه درد و دل ها شروع میشه! که وای فلانی جان! والا منم شیش ماهه میخوام برم ولی هر کاری میکنم نمی تونم. منِ بی اراده ی فلانِ فلان، نمی تونم برم!
.
مگه انجمن زندانه که اینجور تصوری ازش داریم؟! مگه اسیر گرفتنمون؟! بابا تا بوده و نبوده خوشحالیا اینجا بوده، خنده ها اینجا بوده، عیدها، جشن ها، مناسبتها! یه کم یادمون بیاد خب! یه جوری حرف میزنیم از "رفتن و تا ابد نیامدن" که انگار یه عمری شکنجه شدیم اینجا! بعد مثلا یه جوریه که هر کی هم بتونه بیشتر نیاد، رکورد بزنه، قهرمانه!
.
واقعا عجیبه که همیشه دنبالِ خلاص شدنیم! دنبالِ "رفتن و هیچوقت برنگشتن" علتِ این تصور هم تقریبا واضحه! «افراط!» افراط در هر چیزی بَده! در دیانت، در سیاست، در روابط! من خودم اگه مجبور باشم از بین افراط و تفریط یکیو انتخاب کنم؛ قطعا یه آدمه تفریطی میشم؛ چون آدمِ افراطی، به مرور متوقع میشه! زیاده خواه میشه! ممکنه بخاطر تعدُدِ اعمال ، حس خود بزرگ بینی و ریاست طلبی بهش دست بده،،، و اینکه همیشه اذیت میشه چون توقعِ رفتارِ ایده آل از همه داره (نظر کاملا شخصی!) بخاطر این اینا رو نوشتم که بگم اگه ما افراط گر هستیم، متوقع نباشیم دیگه!چون دیگه اینجا، مشکل ماییم، نه بقیه!
.
بعد مثلا یکی پنج روزه اومده، هفتاد صفحه حرف زده بعد میگه وای معتاد شدم چه بَده آقا! خدافظ. (عُمراً بِره!) ،،، خب اصلا اگه بد میگذشت که همه ی اونایی که پست خدافظی میذاشتن، میرفتن و بر نمیگشتن هیچوقت! در حالیکه همه ی ما میدونیم بعد از اون پُستهای خدافظی، دقیقا چه اتفاقی میفته..!
.
بیاین تصمیم بگیریم اونقدری افراط نکنیم که بخوایم اینجور تصوراتی از انجمن توی ذهنمون داشته باشیم. که اونقدر حالمون بد نشه که همزمان عکس و امضا و بایو رو کنیم: "خدافظ تا ابد؛ حلالم کنید" و جملاتی از این قبیل... که فکر کنیم هر کی بره نیاد، خوش به حالشه. من همیشه به اونایی که اومدنشونو مدیریت میکنن، غبطه میخورم! نه اونایی که پُستهای خدافظی میذارن و چهار روز بعد بر میگردن و دوباره همون اتفاقات و همون پستها و همون خدافظی و حلال کنید و برو با خبرای خوب برگرد و فلان و اینا!
.
چند مدت قبل، من تحتِ یه فشار روحی بودم، با یکی دو تا از بچه ها هم صحبت کردیم راجع بش. خیلی سردرگم و مأیوس و خلاصه وضع بدی بود،، بعد دیدم بهترین راه اینه که یه مدت برم دور شم، انرژی منفیم نرسه! خلاصه رفتم و هم حال خودم بهتر شد هم حالِ بقیه رو بد نکردم. (البته منم سابقه ی گذاشتن پست خدافظی دارما؛ ولی از یه جایی به بعد، دیگه بی صدا رفتم) حالا مسئله خیلیم پُست و اینا نیست،، مسئله اینه که نگرشمون رو تغییر بدیم.
.
الآنم که دیگه خدا عنایت کرده، تابستونو رسونده خلاص شدیم دیگه واقعا خیلی بَده که بخوایم با این حرفها و خداحافظیا حالِ همو بد کنیم (منظورم اونایی هستن که اساساً حالشون بد میشه؛ وگرنه که برای خیلیا هم بی اهمیته)
.
خب دیگه اگه بیشتر از اینم طولانی شه کیفیت متن میاد پایین. من خودم رو در جایگاهی نمی بینم که بخوام نصیحت کنم یا خوب و بد تعیین کنم،، فقط حس کردم گفتنِ این حرفا میتونه اندکی موثر واقع بشه و باعث شه چند لحظه هر کسی که این پُست رو می بینه راجع بش یه کم فکر کنه.
.
آقای سلطانی، آقا مهدی،،، کاربرا همیشه شما رو با پُستها و بحثای باحالِ دو نفره تون دیدن؛ این پُستهای غم انگیز، یه کم عجیب و بعید بود... به هر حال، هرکسی مسئول زندگی خودشه، اما اگر دوباره با همون روحیه ی عالی برگردین اینجا، خیلی خوب میشه.
.
blue , @faezeh-r , @SenatoOor ، شاید فک کنین مثلا حالا که شما رفتین، منم میرم که خب باید بگم سخت در اشتباهید^^ برگردین ..در نهایت هم فقط میتونم بگم: من خود، به چشمِ خویشتن دیدم که جان (ها) یم میروند و اصلا قبول نیست آقا! :raised_hand_with_fingers_splayed_light_skin_tone:
.
گلنار
. -
هرچی تو دلته بریز بیرون 2هوا آرام
شب خاموش
راهِ آسمان ها باز
خیالم چون کبوترهای وحشی میکند پرواز..#هوشنگ_ابتهاج
.
.
پ.ن: خیالم چون کبوترهای وحشی...
شبِ همگی بخیر -
هرچی تو دلته بریز بیرون 2هر چی فکر میکنم، هیچ حرفی واسه زدن ندارم..
هیچی به ذهنم نمی رسه
شاید چون، یه مدت دور بودم -
هرچی تو دلته بریز بیرون 2@faezeh-r چه خوشگلن اینا
مرسی مرسی -
هرچی تو دلته بریز بیرون 2@faezeh-r وای فائزه
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 2@faezeh-r در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار
هوی یارو جات خالیهنمیشه یهو بیای ادمو غافل گیر کنی؟ دل جونی شاد کنی؟
O Wow
دلت شاد جوآن
اومدم:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: -
هرچی تو دلته بریز بیرون 2@baran7177 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@baran7177 او تو را سرگشته یافت و هدایت کرد... چقد قشنگ
عاشق این جمله ام
شاید باورت نشه همه جا نوشتم بارها پروفایلم بوده
بارها می خونمش
از تکرارش اندازه لذت می برمچه عالی
آره واقعا خوشگله
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 2@baran7177 او تو را سرگشته یافت و هدایت کرد... چقد قشنگ
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 2@romisa1234 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
بحث اندر بحث.......
دعوا کافیه لطفا
منظورم به همست
لطفااااادعوا نیس که رومیسا^^
دعوا که فقط بزن بزن نیست آخه گلنار
گاهی درگیری روحی سخت تر از فیزیکیه
نمیتونیم یعنی نمیشه همه نظر ما رو داشته باشنبا هر سه جمله ت موافقم
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 2negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234
رومیسا،اون هنرَ رو حل کردی؟ تونستی انتخاب رشته کنی؟نه
یعنی نمیدونم دقیقا چی میخواد
باید باهاش حرف بزنم ولی خونه نیست یا دیر میادطراحی صنعتی اصفهانو بزن بره
به خودشم نگو
به همین سادگیبرق و مکانیک اصفهان و تبریزو میزنم واست بره
به خودتم نمیگم
به همین سادگی
.
.
حسِ خوبیه؛ نه؟من فرق میکنم اولا
دوما این کارو بکن و عواقبشو ببیناحتمالا تنها فرقش، بحثِ جنسیته!
من هرگز همچین کاری نمیکنم.. فقط خواستم یه لحظه درک کنی حسِ بعدشو.خب تا حدودی درست گفتی، آخه من که قرار نیس برم سربازی ://
در ضمن اون کدرهگیریو اینامو در مقیاس نانو ریز کردم ریختم تو دسشویی، بخواییَم نمیتونی حرکتی بزنی
آره دیگهچه عالی! آینده ی تو، فقط به شخصِ خودت مربوط میشه ولی یه کم یادت بیاد اون روزایی رو که میگفتی اگه من خواستم بمونم نابودم کن..
اون موقعا حال متغیرم حاصل از یه گیر کردن کوچیک بود یا تو حل یه تست میموندم یا نتیجه ی خوبی نمیگرفتمو بابتش حالم بد میشدو این حرفارو میزدن، اتفاقا الان دارم منطقی با این قضیه برخورد میکنم، نمیتونم آینده ی متزلزلی برای خودم رقم بزنم چون تابِ نه ماه درس خوندنو تو خودم ندیدم، تو داری چشمتو رو این قضیه میبندی، ولی من نمیتونم اینقد ساده و هِرتَکی باهاش برخورد کنم
تصمیم با خودته در نهایت
به همون چیزی که دلت میگه عمل کن! منم خوشحال ترم اینجوری
مرسی ازت
قطعا همین طوری ادامه میدم
ادامه بده
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 2negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234
رومیسا،اون هنرَ رو حل کردی؟ تونستی انتخاب رشته کنی؟نه
یعنی نمیدونم دقیقا چی میخواد
باید باهاش حرف بزنم ولی خونه نیست یا دیر میادطراحی صنعتی اصفهانو بزن بره
به خودشم نگو
به همین سادگیبرق و مکانیک اصفهان و تبریزو میزنم واست بره
به خودتم نمیگم
به همین سادگی
.
.
حسِ خوبیه؛ نه؟من فرق میکنم اولا
دوما این کارو بکن و عواقبشو ببیناحتمالا تنها فرقش، بحثِ جنسیته!
من هرگز همچین کاری نمیکنم.. فقط خواستم یه لحظه درک کنی حسِ بعدشو.خب تا حدودی درست گفتی، آخه من که قرار نیس برم سربازی ://
در ضمن اون کدرهگیریو اینامو در مقیاس نانو ریز کردم ریختم تو دسشویی، بخواییَم نمیتونی حرکتی بزنی
آره دیگهچه عالی! آینده ی تو، فقط به شخصِ خودت مربوط میشه ولی یه کم یادت بیاد اون روزایی رو که میگفتی اگه من خواستم بمونم نابودم کن..
اون موقعا حال متغیرم حاصل از یه گیر کردن کوچیک بود یا تو حل یه تست میموندم یا نتیجه ی خوبی نمیگرفتمو بابتش حالم بد میشدو این حرفارو میزدن، اتفاقا الان دارم منطقی با این قضیه برخورد میکنم، نمیتونم آینده ی متزلزلی برای خودم رقم بزنم چون تابِ نه ماه درس خوندنو تو خودم ندیدم، تو داری چشمتو رو این قضیه میبندی، ولی من نمیتونم اینقد ساده و هِرتَکی باهاش برخورد کنم
تصمیم با خودته در نهایت
به همون چیزی که دلت میگه عمل کن! منم خوشحال ترم اینجوری
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 2@romisa1234 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
بحث اندر بحث.......
دعوا کافیه لطفا
منظورم به همست
لطفااااادعوا نیس که رومیسا^^
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 2 -
هرچی تو دلته بریز بیرون 2negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234
رومیسا،اون هنرَ رو حل کردی؟ تونستی انتخاب رشته کنی؟نه
یعنی نمیدونم دقیقا چی میخواد
باید باهاش حرف بزنم ولی خونه نیست یا دیر میادطراحی صنعتی اصفهانو بزن بره
به خودشم نگو
به همین سادگیبرق و مکانیک اصفهان و تبریزو میزنم واست بره
به خودتم نمیگم
به همین سادگی
.
.
حسِ خوبیه؛ نه؟من فرق میکنم اولا
دوما این کارو بکن و عواقبشو ببیناحتمالا تنها فرقش، بحثِ جنسیته!
من هرگز همچین کاری نمیکنم.. فقط خواستم یه لحظه درک کنی حسِ بعدشو.خب تا حدودی درست گفتی، آخه من که قرار نیس برم سربازی ://
در ضمن اون کدرهگیریو اینامو در مقیاس نانو ریز کردم ریختم تو دسشویی، بخواییَم نمیتونی حرکتی بزنی
آره دیگهچه عالی! آینده ی تو، فقط به شخصِ خودت مربوط میشه ولی یه کم یادت بیاد اون روزایی رو که میگفتی اگه من خواستم بمونم نابودم کن..
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 2@اسمان-ابی سلام یگانه جان
خوبم عزیزم:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: تو خوبی؟ -
هرچی تو دلته بریز بیرون 2negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234
رومیسا،اون هنرَ رو حل کردی؟ تونستی انتخاب رشته کنی؟نه
یعنی نمیدونم دقیقا چی میخواد
باید باهاش حرف بزنم ولی خونه نیست یا دیر میادطراحی صنعتی اصفهانو بزن بره
به خودشم نگو
به همین سادگیبرق و مکانیک اصفهان و تبریزو میزنم واست بره
به خودتم نمیگم
به همین سادگی
.
.
حسِ خوبیه؛ نه؟من فرق میکنم اولا
دوما این کارو بکن و عواقبشو ببیناحتمالا تنها فرقش، بحثِ جنسیته!
من هرگز همچین کاری نمیکنم.. فقط خواستم یه لحظه درک کنی حسِ بعدشو. -
هرچی تو دلته بریز بیرون 2negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
negaarin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234
رومیسا،اون هنرَ رو حل کردی؟ تونستی انتخاب رشته کنی؟نه
یعنی نمیدونم دقیقا چی میخواد
باید باهاش حرف بزنم ولی خونه نیست یا دیر میادطراحی صنعتی اصفهانو بزن بره
به خودشم نگو
به همین سادگیبرق و مکانیک اصفهان و تبریزو میزنم واست بره
به خودتم نمیگم
به همین سادگی
.
.
حسِ خوبیه؛ نه؟ -
هرچی تو دلته بریز بیرون 2@M-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار
شیراز و اصفهان رو زدی؟اول تهران، بعد اصفهان، بعد تبریز، بعد شیراز، بعد مشهد. اون رشته ای که تبریز زدم رو احتمالش کمه توی تهران قبول شم پنجاه پنجاهه دیگه.. یا یه رشته ی سطح پایین تر توی تهران، یا یه رشته ی بهتر توی تبریز. بابام گفت قبل از تبریز، شیراز بزن. نزدم من؛ تبریزو بیشتر دوس دارم.
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 2@njzamin در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@M-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
سلام گلنار خوبی؟
نه فقط علوم پایه نیست مهندسی و روانشناسی و الهیات و .. هم داره
درست انتخاب کردی اول دانشگاه تبریز بعدش مدنی فاصله شون کم نیست زیاده برای علوم پایهخوبم رز
آهان.. چن تا رشته ی لِوِل پایین ترِ تهران هم زدم ولی به احتمالِ خیلی زیاد، تبریز قبول میشم. نمی دونستم کدومش بهتره. مرسیمن خودم چیزی نگفتم چون زیاد نمیدونم از دانشگاه مدنی ... شما امسال چند اوردید تبریز میزنید؟همدانشگاهی هستید پس
همآهان بله. یه مقدار پیچیده ست داستانش..