سلام.
اومدم یه سری حرفا باهاتون بزنم...
ما اینجا توی انجمن، توی قسمت "سوال مشاوره ای" موارد خیلی خیلی زیادی رو دیدیم که بچه ها میان و از حال و روزشون می نویسن و از ما کمک میخوان...
خیلی از بچه ها حالشون خوب نیست، یا نمیدونم نیاز به یه راهنمایی یا کمک دارن و و و و و...
اما گِلهٔ من اینجاس...
من بارها دیدم عزیزانی هستن که درجواب این بچه ها، میان مینویسن استخاره کن. آروم باش!!! تلاش کن. پاشو بلند شو غصه نخور الآن وقتش نیست. یا از این جملاتی که خودشون حتما فکر میکنن خیلی مفید و مؤثره.
ولی دوست من، این بنده خدا مگه خودش نمیتونست اینا رو به خودش بگه؟!
وقتی کسی یه همچین تاپیکی میزنه، از تو راهکار معقول میخواد. ازت یه راهی میخواد برای حل و فصل مشکلش. این راهایی که تو تلاش میکنی بذاری جلوش، شاید فقط در حد یه مسکن ساعتی عمل کنه (که حتی مطمئن نیستم در همون حد هم عمل کنه)
بارها و بارها دیدم.مثلا دوستی اومده بود تاپیک زده بود و از تجاوز صحبت میکرد و کمک میخواست که الآن با مشکلش چیکار کنه.
اونوقت اکثر جوابا این بود. "استخاره کن"!!!
استخاره چیه رفیق. این دوستمون توی یه خلاء روحی گیر کرده. کمک میخواد. پشتیبانی میخواد. استخاره؟! برای چی؟! برای کی؟! چی میشه تهش؟!
یا مثلا ما اینجا بچه های کنکوری رو داریم. اکثر مواقع بچه ها میان تاپیک میزنن از اینکه خسته شدن و شرایط روحی درست و درمونی ندارن و از ما کمک میخوان جهت رفع مسائلی که دارن.
حالا جوابا داره میگه مهم نیست. پاشو و ادامه بده.
دوست من، تو اصن مگه میدونی این قضیه برای اون تا چه حد بزرگه که میگی مهم نیست؟!
واقعا اگه مهم نبود چه دلیلی برای تاپیک زدن داشت؟!
یا مثلا یه حجم عظیمی از سوالات جملات انگیزشیه.
" بلند شو و با مسیرت ادامه بده. خودت را درگیر سنگ های راه مکن"
"اگر به روبرو نگاه کنی، خارهای زیر پایت را نمیبینی"
"پاشو تلاش کن. مهم اینه که دو سال بعد میفهمی چقدر همه چی خوبه"
نه به خدا اگه ذهنت خسته باشه هرچی هم تلاش کنی فقط میخوری توی دیوار. رس روح این بچه ها رو میکشید اینجوری... ما خودمون با حرفای خودمون و راهایی که اشتباهی میذاریم جلوی هم، همدیگه رو پیر میکنیم.
بچه ها تروخدا این جمله ها رو بس کنین.
اینا جملات قشنگین. واقعا هم جذابن.اما برای وقتی که حالت خوبه. نه وقتی که حالت اونقدر بده که دلت میخواد فحش بدی به زمین و زمان و از زندگی لفت بدی.
رفیق واقعا خودت وقتی توی نهایت حال بدت باشی این جمله ها آرومت میکنه؟! در جواب همون جملهٔ "پاشو ادامه بده"نمیخوای بگی"ولم کن بابا میخوام بشینم همینجا اصن"؟ نکنید اینکارو باهم.
کاری نکنید آدما وقتی باهاتون حرف میزنن فکر کنن گوش نمیدین و صرفا چندتا جملهٔ انگیزشی از چپ و راست حفظ کردین که همهش واسه همه تعریفش میکنین...
...
ضمنا
حالم هم خوبه
فقط این حرفا رو باید میزدم...
@دانش-آموزان-آلاء
danial hosseiny
دیدگاهها
-
حالم خوب نیست... -
خوندن این تاپیک برای هر انجمنی ای واجبه!سلام
رفقا تا اینجایی که با شما و این انجمن همراه بودم یه سری نکات و ریزه کاریایی رو دیدم که به نوبۀ خودم بهتر دونستم بیام ازشون صحبت کنم به امید اینکه حل و رفع بشن!
خب بریم سراغشون
گروه @دانش-آموزان-آلاء : یه نکتۀ خیلی خیلی مهمی که نیازه بگم اینه که تمامی انجمنیا به صورت پیشفرض توی این گروه عضون. شما زمانی که یه تاپیک جدید میذاری و سوالی داری یا نکته ای رو میخوای بگی، اول باید نگاه کنی ببینی که آیا مربوط به همۀ انجمنیا هست یا نه؟!
من اگه رشتم تجربیه، تاپیک درمورد زیست میذارم نباید دانش آموزان آلا رو تگ کنم! چرا؟ چون بچه های ریاضی و انسانی هم مابینشون هستن و عملا و صرفا یه آگاه سازی به دردنخور براشون میره توی لیست آگاه سازیاشون!
نه میتونن به من کمک کنن و نه براشون مطلب مفیدی داره!
به جاش میتونم از تگ ها و منشنای رشتۀ مربوطۀ خودم استفاده کنم! مثل @تجربیا یا هرچیزی که به خود بروبچ تجربی مربوطه!
بسه عیزدلم بسه : یه بار تگ کردی کافیه دیگه قربونت برم! نیاز نیست برای یه تاپیک شونصد بار کسی رو منشن یا تگ کنی! اگه بلد بودن سر همون بار اول باور کن آگاه سازیِ براشون رفته پس جواب میدادن! اگه هم تاپیکی داری که هی داری روز به روز آپدیتش میکنی مطالب جدید توش میذاری، دلم میخواد بدونی که اگه کسی خوشش اومده بود و دلش میخواست پیگیری کنه میرفت اون زنگولۀ اون بالا رو فعال میکرد تا بخونه پیاما رو! نکن عزیز من نکن
گروه های انجمن آلا : طبق چیزی که من متوجه شدم هنوز خیلی از رفقا نمیدونن اصلا گروها چین یا کجا میشه گروها رو پیدا کرد. گروه های انجمن هرکدومشون به طیف خاصی از دانش آموزا تقسیم بندی میشن که حالا مثلا یا مرتبط با رشتشونه یا مرتبط با سال تحصیلشون و غیره... عضو شدنش هم این شکلیه که شما میری داخل صفحۀ گروه ها و گروه های مرتبط رو میبینی و داخل هرکدوم دوست داشتی عضو میشی و افرادی هم تراز تو اونجا هستن که بهت کمک میکنن
سوالم حل شده! : بارها دیدم که یه دوست عزیزی میاد یه تاپیک میزنه یه سوالی میپرسه و سوالش پاسخ داده میشه شادان و خوشحال صحنه رو ترک میکنه.
کجا قشنگ؟! وایسا کارت دارم! فرم تاپیک رو عوض کن! وقتی سوالی دارین باید فرم تاپیک رو به حالت سوال دربیارین تا بچه ها هم زودتر متوجه بشن و زودتر بیان برای کمک! حالا بعد که سوال و مشکلتون حل شد باید برید فرم تاپیک رو به صورت حل شده دربیارید.
بزرگترین حُسن این قضیه اینه که وقتی شما سوالتون براتون حل شده، دیگه کسی نمیاد شروع کنه به جواب دادن و کلی تایپ کنه و فکر کنه و از وقتش بذاره بعد تازه بیاد ببینه عه! اینو که جواب دادن تموم شده! و عملا وقت و زمانش تلف بشه. وقتی زمان کسی رو تلف میکنین درواقع هم به اون ظلم کردین هم به بقیه! میتونست توی اون مدت بره به سوالای کسایِ دیگه ای پاسخ بده! نمیتونست...؟!
حالا چجوری این کارو بکنم؟
هر تاپیکی که میزنین یه دکمۀ تنظیمات اون بالا کنار عنوان تاپیک کنارش هست (این شکلی )
اول روی اون کلیک میکنین و فرم تاپیک رو به صورت سوال درمیارین
بعد هرموقع هم که سوال حل شد، دوباره روی همین تنظمیات میزنین و فرم تاپیک رو به صورت سوال حل شده درمیارین.
فالو و لایک : توی انجمن ما با هر فعالیتی که میکنیم اعتبار میگیریم. وقتی دوستی میاد و به سوال شما پاسخ میده، درواقع شما به عنوان حداقل جبران میتونین بیاین و کامنتش رو لایک کنین صرفا! این دیگه کوچکترین کاره! حالا بعد اون شخص با اعتبارش میتونه یه سری کارهایی انجام بده و براش سود داشته باشه. فالو رو نمیدونم! ولی خجالت هم نکشین رفقا اگه از اطلاعات کسی خوشتون اومد، اگه دیدین یکی هست که یکم حالیشه چهارتا چیز میدونه، یا اصن همینجوری خوشت اومده فقط! فالو کن رفیقِ من کسی ناراحت نمیشه باور کن!
M.an
sohrab
@همیار
به عنوان پیشنهاد میخوام بگم که میشه برای اعتبارا امتیازای خیلی ویژه تری هم درنظر گرفت. یکی اینکه مثلا اعتبار توی سایت آلا با میزان مشخصی از پول برابری کنه و بشه باهاش یه سری چیزا رو خرید.
این شکلی هم آمار بچه های انجمنی میره بالا چون دیگه خودتون میدونین چرا! و هم اینکه حجم خیلی بالاتری از اطلاعات مفید درسی وارد سایت میشه و بازدید میره بالا که هرچه بالاتر بودن اینا به نفع ما و شما هم هست!
اگر که شما هم نکته ای دارین که نیازمند گفتنه بنویسین...
رعایت کنینا
الکی سر سری فقط نخونین رد شینا
موفق باشید همه تون
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا
@ریاضیا
@تجربیا
@انسانیا
@دوازدهم
@یازدهم
@دهم -
به آخر خط رسیده!shirin norouzi
خوب گوش کن منو! خوبِ خوبِ خوب!
بذار گربه رو همینجا دم حجله برات بکشم. الزاما اونی که از دهم شروع کرده رتبه ش بی نظیر نمیشه. مهم نیست از کی شروع کنی! مهم اینه که تا کِی دووم بیاری... اینو همیشه یادت باشه! خیلی از بچه ها مثه خودِ من از بعد عید شروع کردن. رتبه هاشونم جوری هست که دندون بهش گیر کنه. پس، دیگه واقعا نمیخوام جمله ای مبنی بر "دیر شده" یا " زمان ندارم" و امثالهم ببینم.
من میدونم که اوضاع اینجا خوب نیست. من میفهمم که خیلی از ماها، داریم به زور توی رشته هایی فعالیت می کنیم که انتخاب اولمون نیست. من میفهمم وقتی عاشق نقاشی باشی ولی مجبور باشی بری انسانی بخونی یعنی چی! من میفهمم وقتی میگی هدفم یه چیز دیگه س ولی راهم یه چیز دیگه س یعنی چی. من واقعا معنی جملۀ "درست رو بخون، علاقه ت رو هم درکنارش ادامه بده" رو میفهمم...
ولی یه سوالی ازت دارم، به پول فکر می کنی و آینده ای که فکر میکنی هیچ لذتی ازش نمی بری، یا آینده ای که دوسش داری ولی شاید با بی پولی محض سر بشه کنار میای...؟ میتونی کنار بیای؟ میتونی بجنگی سر علایقت؟ سر خواسته هات؟ میتونی تا ته ته ته راه، جا نزنی و نگی "ای کاش اصلا این راهو انتخاب نمی کردم"؟
بشین منطقی فکر کن. با خودت کلنجار برو و بجث کن و تهش، اگه جوابت به تمام این سوالات من "بله" بود، بدون ذره ای مکث، اون کاری رو بکن که دوست داری.
من دوستانی دارم، که تئاتر کار میکنن. از اواخر سال 98 که کرونا وارد این مملکت شد، اجازۀ اجرای تمامی تئاترای کشور لغو شد. به عبارتی تقریبا دو سال میشه که بچه های تئاتری ما بیکارن. از اون طرف بچه های نویسنده خیلی وقته بهشون بی توجهی میشه. از سمت دیگه ای...
ولی کی می مونه توی این وضعیت؟ اونی که از ته ته ته ته قلبش، به این کار علاقه داره. اونی که به تمام سوالاتی که من پرسیدم، جواب "بله" داده و مثه شیر، پشت تمام علایقش ایستاده تا آخرین نفسش...
سخته. ذره ای شک نکن توی این کشور شاغل شدن توی هر زمینه ای جز پزشکی و مهندسِ گردن کلفت بودن، سخته. ولی اگه دلت میخواد و دوسش داری؛ چرا که نه؟!
آدمی که علاقه داره، همیشه یه راهی پیدا می کنه.
ولی خب اگه جوابت "نه" بود، باید بگردی. باید بگردی دنبال یه زمینۀ دیگه. یه چیز دیگه ای که برای اون بجنگی...
درمورد تستا هم باید بگم تو هنوز اول راهی. ما همه مون عبارت "من نمی تونم. من همه رو غلط میزنم! یه آزمون مسخره رو نتونستم" رو می شناسیم. ولی باور کن هرچی بیشتر غلط بزنی، بیشتر یاد میگیری...
هرچی بیشتر شکست بخوری،بیشتر تشنه ای واسه بردن. نیازی نیست همین الآن همۀ دروس رو صد درصد بزنی.
منی که شاید خیلیا معتقد باشن ادبیاتم خوبه، یهو که از زیر بوته یه سری اطلاعات ادبیاتی درنیاوردم! باور کن من اولین آزمونی که دادم ادبیاتم رو منفی زدم!!! ولی مهم اینه که بخوای. مهم اینه که اگه اشتباه کردی، درست رو هم یاد بگیری! اونوقت تو دیگه هرگز از اون راه اشتباهی استفاده نمیکنی...
سال دیگه، روز دهم مرداد،اگه زنده باشم، منتظر رتبۀ عالی کنکورت هستم -
قشنگترین تعریفبیاید بگید ببینم قشنگترین تعریفی که تاحالا یه شخصی ازتون کرده چی بوده؟
(امیدوارم تاپیکش پر از جملات جذابِ ذوقدار بشه)
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء -
مرحلۀ دوم بورسیۀ آلاسلام.
سر همون دور اول بورسیۀ آلا که برگزار شد، همه مون کلی ذوق و شوق داشتیم که آخجووووووون و هورا و چه خوب اگه من برنده بشم و از این داستانا...
ولی اون لا به لا من یه خرده ای به این حرکت آلا گرفتم.
آوردن یه همچین جشنواره ای توی انجمن، هرچند قشنگ و خوشگل و جذاب و خوب، باعث میشد که نفسِ خوبی کردن بره زیر سوال!
یعنی چی؟!
منظورم اینه که از اونجا به بعد، هرکسی که به هر سوال کسِ دیگه ای جواب میداد، برای کمک کردن به اون شخص نبود! بلکه برای کمک به خودش و کسب جایزه بود!
و این اصلا 180 درجه با ما و معیارای انجمن و همه جا فرق داره!
و این یعنی خوبی میکنی که جایزه ببری!
...
گذشت و دور دوم بورسیۀ آلا شروع شد...
پست گذاشتین؛ کامنت گذاشتین؛ به هم کمک کردین و از تک تکتون ممنونم و دست همه تونو می بوسم...
ولی یه سوالی از همه تون دارم
این بحثا و به جون هم پریدنا برای چیه؟؟؟
بچه ها خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی زشته که 7:30 دقیقۀ صبح آنلاین بشی ببینی دیروز همه یه جوری به جون هم پریدن، که تاپیک دور دوم بورسیۀ انجمن آلا شبیه میدون جنگ شده!
یکی از اینور یه آجر پرت میکنه توی سر اون یکی، یکی از اونور داره یکی دیگه رو خفه میکنه، یکی یه جایی داره درحالی که شعله وره می دوه!
با کی جنگتونه؟!
با آلا؟
با همینایی که دیروز زیر تاپیکاشون به سوالاشون جواب میدادین برای کمک؟
همینایی که تاپیکاتونو پسندیدن و لایک کردن؟!
دارین با کی می جنگین و بحث میکنین؟
من فقط میخوام خودت از خودت این سوالُ بپرسی:
(( واقعا من هدفم از پست گذاشتن و کامنت گذاشتن ، این بود که به بقیه کمک کنم تا درس و سوادشونو ببرن بالا؟
یا اینکه اصلا "بقیه کیَن بابا!!!!!!!!!!!!!!"
من جااااااایـــــــــــــــــــزه میخوام ))
اون رفقایی که جایزه بردن نوش جونشون
اونایی هم که نبردن و هدفشون کمک بود من از همینجا یه خسته نباشید دِبس بهشون میگم و انشالله همیشه موفق باشن و خودشونم میدونن اما باز دلم میخواد یادآوری کنم : (( تو نیکی می کن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز))
اونایی هم که نبردن و هدفشون کسبِ جایزه بوده، دلم میخواد یه تجدیدنظری توی حرکتشون بکنن!
فقط برگردید ببینید چجوری سر یه جایزه می افتین به جون هم...
زشته بچه ها
خیــــــــــــــــــــــــــــلی زشته...
...
در آخر هم به این شعر جناب صائب بسنده میکنم که میگه:
نیکی هنری نیست به امید تلافیاحسان به کسی کن که بکار تو نیاید
...
M.an
@ناظم
یه خسته نباشیدِ گرم و صمیمی هم دارم از طرف بچه ها برای همۀ شمایی که توی این چند وقت کلی زحمت کشیدید ولی خب متاسفانه به اون شکلی که باید ، دیده نشد...
...
زیر این پست و تاپیک، اگه میتونیم باهم حرف بزنیم و بحث کنیم بدون اهانت و فحاشی، بسم الله...
@دانش-آموزان-آلاء -
وزن اشعار و افاعیل عروضی به زبان سادهسلام بچهها. ️
مدتها بود تو فکرش بودم که به یه شکل و نحو ساده و راحتی بتونم بهتون توی یادگرفتن افاعیل عروضی و تشخیصش کمک کنم.
اصن شاید براتون سؤال بشه که یادگرفتن افاعیل عروضی به چه درد اونایی میخوره که ریاضی و تجربیان؟
خب درجواب این سؤال باید بگم که جدای از بحث علاقه، دونستن وزن اشعار به شدت توی خوانش کمکتون میکنه و به دنبال اون توی تست قرابت میتونید راحتتر از قبل تست بزنید.از همینجا میخوام اعلام کنم که شاید این تاپیک خیلی طولانی بشه، خوندنش هم وقت زیادی ازتون بگیره، وسطش خسته بشین یا حتی فکر کنید که خیلی وزن شعر چیز سخت و عجیب غریبیه. شاید در درجهٔ اول سخت به نظر برسه ولی اگه با صبر و حوصله وقت بذارید، اگه توضیحات رو متوجه نشدید، چند بار بخونید، یه چند بار که تمرین کنید، دیگه دستتون میاد که باید چیکار کنید.
راستی! تا تریبون دستمه، اینم بگم که اگه از نظر عزیزانی که بیشتر از من میدونن، توی توضیحات و استفاده از کلماتم اشتباهی بود و نیاز به اصلاح داشت، عذرخواهی میکنم و خوشحال میشم اگه باهام درمیون بذارنش.خب دیگه حرف زدن بسه.تریبونو از دسترسم خارج کنید.
بریم سراغش
اول از همه باید باهم معنیِ «واج» رو یاد بگیریم:
واج کوچکترین واحد صوتی زبان است که میتواند در معنای کلمات، تغییر ایجاد کند.
ما دو نوع واج داریم:
واج صامت و واج مصوت
واج صامت اون دسته از واجهاییان که خودشون به خودی خود نمیتونن از خودشون صدا تولید کنن و حتی توی لغت هم به معنی بیصدا یا ساکت هستن.
واج مصوت هم اون دسته از واجهاییان که تولید صدا میکنن.
واجهای مصوت شیشتا هستن:
ــَ ــِ ــُ آ او ای
به سه تای اول مصوت کوتاه و به سه تای دوم مصوت بلند میگن.ما در حالت کلی تمامی کلمات رو به هجاهایی تقسیم بندی میکنیم. حالا اصلا هجا چیه؟
هجابندی کردن همون کاریه که از دوران ابتدایی یادش گرفتیم. خیلیامون هم تحت عنوان بخش بندی میشناسیمش. مثل هجابندی کلمهٔ الفبا که میشه: اَ-لِف-با
خب ما خیلی از این هجابندیا رو بلدیم. ولی شاید هنوز متوجه نشدیم که این کار دقیقا بر چه اساسی انجام میشه. حالا باید بهتون بگم هجا ترکیبی از کلماته که فقط یدونه مصوت داخلشون باشه.
حالا برگردید و دوباره هجاهای «الفبا» رو بخونید. اگه دقت کنید، میبینید که هر هجا دقیقا یدونه مصوت داره و نه بیشتر.
خب اینا مقدماتی بود برای بحث اصلیمون.
فهمیدن وزن شعر برای ما سه مرحله داره.
مرحلهٔ اول:
طبق معمول مرحلهٔ اول خوندنِ صحیحه. به عنوان مثال این بیت رو بخونید.
مرجان لب لعل تو مرجان مرا قوت
یاقوت نهم نام لب لعل تو یا قوت
اینم خوانشِ صحیحش:
مَرجانِ لَبِ لَعلِ تو مر جانِ مَرا قوت
یاقوت نِهَم نامِ لَبِ لَعلِ تو یا قوت
مرحلهٔ دوم:
مرحلهٔ دوم برای ما میشه تقطیع هجایی شعر و تقسیم کردنش به هجاها. یه نکتهای رو اینجا باید راجبش حرف بزنم. وقتی که ما بخوایم وزن شعری رو پیدا کنیم، باید اون شعر رو به صورت لفظی بنویسیمش. یعنی همونجوری که کلمات رو بیان میکنیم،بنویسیمش. یعنی چی؟ مثلا همین بیتو درنظر بگیرین. نوشتارش این شکلی میشه:
مَرجانِ لبِ لَعلِ تُ مَر جانِ مَرا قوت
یاقوت نَهَم نامِ لَبِ لَعلِ تُ یا قوت
به این نوع نوشتار هم «خط عروضی» میگن.
الآن باید بریم برای هجا بندی این بیت:
مَر جا نِ لَ بِ لَع لِ تُ مَر جا نِ مَ را قوت
یا قوت نَ هَم نا مِ لَ بِ لَع لِ تُ یا قوت
ما الآن بیت رو هجابندی کردیم.
حالا اگه به این هجاها دقت کنیم، میبینیم که شامل بخشهای یک حرفی، دوحرفی و حتی سه حرفیان.
ما این هجاها رو به این شکل تقسیمبندی میکنیم:کوتاه (با علامت U نشان میدهیم):
صامت + مصوت کوتاه (مثل لَ، بِ، شُ)بلند (با علامت _ نمایش میدهیم):
صامت + مصوت بلند (مثل جا، رو، بی)
صامت + مصوت کوتاه + صامت (مثل لَع، پَر، سِن)کشیده (با علامت _U نمایش میدهیم):
صامت + مصوت کوتاه + صامت + صامت (مثل بُرد)
صامت + مصوت بلند + صامت (مثل کار)
صامت + مصوت بلند + صامت + صامت (مثل راست)حالا میخوایم اون شعر خودمون رو بیاریم و توسط این علامتها، علامت گذاری کنیم.
یه سری نکته درمورد شعرمون () و خارج از شعرمون () :
باید بدونیم که ما معمولا توی ابیات توالی سه هجای کوتاه (UUU) رو نداریم و اگه جایی مثل این بیت به چنین چیزی برخورد کردیم، حتما شک کنید به این توالی و یکی از اون هجاها بسته به وزن شعر، باید تبدیل به هجای بلند بشه.
کسره (ــِ) جزو واجهاییه که هم میتونه هجای بلند تولید کنه و هم هجای کوتاه.
شاعر میتونه به جای آوردن هجای «بلند-کوتاه» از یه هجای کشیده استفاده کنه.
شاعر میتونه آخر مصرع به جای آوردن یه هجای بلند، یه هجای کشیده بذاره. ولی هنوز وزنش رو بلند معرفی میکنیم.
حتما حواستون باشه که ما اینجا به شکل ظاهری کلمات هیچ کاری نداریم و فقط و فقط با شکل گفتاریشون کار داریم.
کلماتی مثل «آب» که اولشون یه همزه دارن، به صورت «ئاب» نوشته میشن.
اگه واج «ای» دقیقا آخر هجا و قبل یه واج دیگهای بیاد، میتونه هجای کوتاه یا بلند درست کنه.
اگه واج «او» در پایانِ هجا و قبل از واج دیگهای یا قبل از همخوان «ی» بیاد، میتونه هجای کوتاه یا بلند درست کنه.
این تکواژها میتونن هم هجای کوتاه بسازن و هم هجای بلند:
میانجیِ « ــِ »
میانجیِ «و»
میانجیها و ضمایر پرسشی «که، چون، چه»
تکواژهایی که به حرفِ «ـه» ختم بشن.
ضمیر «تو»
شمارهٔ «دو»
شاعر میتونه در ابتدای مصرع، به جای زنجیرهٔ «کوتاه-کوتاه-بلند-بلند» از زنجیرهٔ «بلند-کوتاه-بلند-بلند» استفاده کنه.(اگه معنی زنجیره رو هنوز نمیدونید و براتون سؤاله، در ادامه توضیح داده میشه)
اینم از این...راستش ما تا اینجا وزن شعر رو تا سر حد کنکور تشخیص دادیم و میتونیم تستمون رو با آرامش وجود بزنیم. اما اگه میخوایم بیشتر بدونیم و درمورد خود افاعیل عروضی و اسامیشون هم بدونیم، من همچنان توضیحاتی رو میدم.
مرحلهٔ سوم:
مرحلهٔ سوم رو تحت عنوان تقطیع به ارکان و افاعیل عروضی میشناسیم. معمولا وقتی میخوایم چیزی رو به صورت مشخص و واحدی بلد باشیم، براش اسمگذاری و یا نمادگذاری میکنیم. توی وزن شعر هم این کدگذاریا رو داریم. به این تقسیمبندیا توی شعر میگیم «رکن».
دوباره بریم سراغ شعر خودمون:
همونجوری که میبینید، این شعر ما چهارتا «رکن» داره. دو تا رکن با چهار هجا و دو رکن با سه هجا.
رکنها یک قسمتی، دو قسمتی، سه قسمتی، چهار قسمتی و به ندرت پنج قسمتی هستن.
ممکنه براتون سؤال شده باشه که چرا رکنها رو به صورت سه تا چهارتایی و یه دوتایی تقسیم بندی نکردیم؟
صبوری کنید. جلوتر توضیح میدم.
خب ما « _ _ U» رو تحت عنوان «مفعول»،«U _ _ U » رو تحت عنوان «مفاعیل» و «U _ _» رو تحت عنوان «فعولُن» میشناسیم.
پس وزن ما میشه:«مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولُن».
اینم تصویرِ اوزان پرکاربردی که برای کنکور و اکثر ابیات و اشعار نیازه یاد بگیرید.
حالا بریم سراغ سؤالی که پرسیدید. بحثی که اینه که توی تقسیم بندیای اشعار، خب یکی از مکافاتایی که وجود داره، اینه که یک شعر میتونه به چندین صورت تقسیم بندی بشه. معمولا توی اینجور اشعار، میگن اون وزنهایی رو انتخاب و یاد میکنیم که به هم نزدیکتر باشن. و در ضمن ما میتونیم وزن شعر خودمون رو تحت عنوان «مستفعلُ مستفعلُ مستفعلُ فع لُن» هم بشناسیم.من دیگه هیچ توضیحی ندارم که بدم و حرفام تموم شد.️ امیدوارم که این تاپیک به دردتون بخوره و بتونید با استفاده ازش، به وزن اشعار پی ببرید و دیگه وزن شعرا براتون چیز سخت و سنگین و وحشتناکی نباشه.
موفق باشید بچهها
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@ریاضیا
@تجربیا
@راه-ابریشمی-ها-ادبیات -
نتایج نهایی کنکور اعلام شدبا خوشحالی تک تکتون خوشحال میشم و با غم هرکدوم، غمگین...
خوشحالم برای همهٔ رفقایی که تونستن به چیزی که میخوان برسن و توی مسیر پیشِرو برای همهشون آرزوی موفقیت دارم. (تگ نمیکنم کسیو... چون یکی دوتا هم نیستین ماشالا) و مطمئن باشن که این تازه شروع قصهس...
و دلم میخواد به همهٔ اونایی که این بار موفق نشدن، بگم در درجهٔ اول تمام زندگی کنکور نیست، در درجهٔ دوم هرکه طاووس خواهد، جور هندوستان کشد. اگه چیزی رو میخواین، هرگز دست از تلاش نکشین...هرگز.
امیدوارم موفقیت همهتونو ببینم -
هرچی تو دلته بریز بیرون 5سلام.
هرکدومتون هرروزی که کنکور داره و هرروزی که اسمش رو برای اون کنکور نوشته، حتما یک روز قبل روز کنکورش دیگه دست از درس خوندن بکشه... و تمام روز رو برای خود باشه، به علایقش برسه و با خودش اتمام حجت کنه... به پیشنهاد من حتی، یه نوشتهای برای خودتون بنویسید... که بعد از کنکورتون، در آینده و در روز و سالای سخت زندگیتون بخونیدش...
یک روز قبل کنکورتون دیگه استراحته و کسب آمادگی روحی برای کنکورتون...
و مطمئن باشید، به همون میزانی که تلاش کنید، حقتون رو هم میگیرید... سر کنکورتون فقط به این فکر کنید که میبایست تمام تلاشتون رو برای اتفاقی که اینهمه وقت براش تلاش کردید انجام بدید.
پس اونهمه زحمت رو... صرف بیاعتماد به نفس شدن در چهارساعت نبازید.
موفق باشید بچهها...
برای تک تکتون آرزوی موفقیت دارم...
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 -
| گالری روح نواز🫀 |Ainoor
برای تاپیک قشنگت.
عکس از خودمه -
خــــــــــودنویسمآه
تا مختصر بگویم، آنجا که گشت راهی
اشکم نداد مهلت، حتی کنم نگاهی
گفتم که غربتم را، درمان به عشق یابم
حالا ولی فتادم، از چالهای به چاهی
اکنون که روزنی شد، سهمم ز دیدنیها
در خاطرت بماند، گفتم مرا چو ماهی
دیدار تو دلم را، خوش میکند به دیدن
حتی اگر به یک دم، ثانیهای، به گاهی
هر شب در این سیاهی، در فکر روشنایت
جانا سپیدگشتِ این مویها گواهی
چون ماه آسمانی، صبحم ندای مرگست
چشم ترم ببندم، تا میرسد پگاهی
«ترسم چو باز گردی، از دست رفته باشم
وز رستنی نبینی، بر گور من گیاهی»
شکوه ز خوبرویان از خیل ما به دورست
شاید بسنده دارم، در انتها به آهی
آخر همین غزلها، دستان من بگیرد
من شهریار شعرم، کو لشکر و سپاهی؟
تا میکشد مرا هم، با خویش تیرهبختی
رنگی مباد یا رب، تیرهتر از سیاهی
لٰکن به هر طریقی، بیهیچ سرپناهی
در منتهای ظلمت، در قعر هر تباهی
آتش به سینه دارم، بویت نگاهدارم
چون نیست دور چندین، از ماه تا به ماهی
۳ اسفند ۱۴٠۲ -
انتخاب رشتهسلام بچهها.
من یه چرخی داخل تاپیکای موجود انجمن زدم، دیدم که هیچ تاپیکی برای هدایت توی مبحث انتخاب رشته وجود نداره.
صرفا در حد تجربهٔ خودم میخواستم که این نکات رو باهاتون درمیون بذارم.
برای بحث انتخاب رشته، در درجهٔ اول خود سازمان سنجش یه دفترچهای رو توی سایتش آپلود میکنه که داخل اون اسامی دانشگاها شهر به شهر با رشتههای موجود داخلش نوشته شده که حتما نیازه که دانلود کرده و آماده داشته باشیدش.
وقتی که بخواید انتخاب رشته کنید، شما میتونید صد و پنجاهتا انتخاب داشته باشید.
این انتخابا به چه معنیه؟
وقتی نوبت به شما و انتخابهای شما میرسه، اول از همه اولویت اولتون رو میبینن. اگه هنوز جای خالی توی اون رشته و اون دانشگاه وجود داشته باشه، شما پذیرفته میشین. اگه وجود نداشته باشه، میرن سراغ اولویت دومتون... و همینطور به ترتیب تا آخرین انتخاب شما پیش میرن. تا حدی که یا یه جایی قبول بشین، یا دیگه تمام ۱۵۰ انتخابتون پر شده باشه...پس در درجهٔ اول این نکته رو همینجا ببندم.
حتما و حتما اولویتهاتون رو درست مشخص کنید. یه موقع اولویت سومتون براتون محبوبتر از اولویت اولی نباشه که توی فرم پر کردید...
حالا برای بحث انتخاب رشته ما فقط دوتا اولویت برامون مهمه. دانشگاه، رشته.
اول بریم سراغ دانشگاه.
اولویت دانشگاه یعنی اینکه مثلا یه شخصی میخواد فقط و فقط توی دانشگاه صنعتی شریف درس بخونه. براش مهم نیست چه رشتهای... فقط و فقط صنعتی شریف.
خب این آدم چیکار میکنه؟ میاد تمام مواردی که باید پر کنه رو فقط با توجه به این پر میکنه که داخل دانشگاه صنعتی شریف درس بخونه.
اولویت دوم میشه رشته. مثل خود من که اولویتم معماری بود. حالا این آدم چیکار میکنه؟ خب میاد رشتهای که میطلبه رو نگاه میکنه، اسامی دانشگاههایی که رشتهش رو تدریس میکنن رو درمیاره از همون دفترچهٔ سازمان سنجش و حالا براساس اینکه درس خوندن توی کدوم شهرها براش اولویت دارن، اینا رو اولویت بندی میکنه.
...
حالا مثلا یه کسی رو داریم... که دلش معماری میخواد، اولویت دومش هم شهرسازیه. یعنی جفتشون رو دوست داره اما معماری رو بیشتر.
دلشم میخواد تهران و اصفهان درس بخونه... بیشتر تهران.
این آدم چجوری باید اولویت بندی کنه؟
فرض کنیم این اولویت بندی اون آدم باشه (اسم دانشگاه ننوشتم.صرفا اسم شهر نوشتم):
معماری-تهران
معماری-اصفهان
شهرسازی-تهران
شهرسازی-اصفهان
خب ممکنه اینجا بگه حله دیگه. همین عالیه. یا ممکنه یذره فکر کنه... بگه من اینکه تهران درس بخونم، نسبت به رشتهٔ معماری برام اولویت داره. پس من میام اولویت اولم رو میذارم براساس شهر و دانشگاه... نه رشته.
و اونوقت به این شکل میشه تقسیم بندیش:
معماری-تهران
شهرسازی-تهران
معماری-اصفهان
شهرسازی-اصفهان
...
این صرفا یه مثال بود برای اینکه متوجه بشین اگه این دوتا خواستم باهمدیگه ادغام بشن و درگیر بشن چجوری باید حلشون کرد...
...
اگه سؤال و حرفی بود، درخدمتم
@دانش-آموزان-آلاء
@بچه-های-ریاضی-کنکور-1401
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401 -
حالم خوب نیست...@دانش-آموزان-آلاء
بچه ها، من هدفم از زدن این تاپیک، دقیقا خلاف اون شکلی که توی کامنت پیش رفت؛ صرفا و فقط درمورد صحبت از خدا و دین موقع دلداری دادن نبود.
من درمورد استفادهٔ الکی از جملات انگیزشی خیلی خیلی خیلی تأکید بیشتری داشته و دارم
حتی با اینکه دقیقا زیر پست خودم هم نمونه ش دیده شد️
اما مهم تر از اون ما همه مون می بایست به عقاید هم احترام بذاریم. من به هیچ وجه معنی اهانت رو برای دفاع از دین خودمون متوجه نمیشم!
من خودم دوستای مسیحی زیاد دارم. ولی واقعا هروقت بحث دین بشه، باهم راجب تفاوت ادیان حرف میزنیم و کلی هم برامون بحث جالبه. بدون ذره ای اهانت. بدون اینکه هی بخوایم به زور اعتقادمونو چبپونیم توی مغز یکی دیگه...!
اگه تو دینداری، با عملت زیبایی دینت رو نشون بده. با فحاشی کسی به جایی نرسیده دوست من
موفق باشین -
چالش 20 حقیقتخانومِ_دوست_داشتنی
گویا آخرش ما هم به دام افتادیم
بحث همون یک بار جستی ملخک و این صحبتا
خب اگه بخوام راجب خودم توضیح بدم
همونجور که معلومه سید دانیال حسینیـم. 18 سالمه و نجف آبادیم.
خیابان دی کوچۀ 15ام و از این داستانا
رنگ مورد علاقه م به طرز وحشتناکی قرمزه (فوتبال داخلی هم نمی بینم مرسی اه)
به عنوان تفریح ترجیح میدم با دوستام برم بیرون، برم سفر و اگه بنا بر جایی نرفتن باشه کتاب بخونم و یا فیلم ببینم.
به تمام زمینه های موجود در عالم بشریت علاقه دارم (خصوصا اگه زمینۀ هنری باشه) اما دونستن در مورد موتور و ماشین گل و گیاه رو از این زمینه ها مجزا کنین. با این سه تا زمینه کلا حال نمیکنم اما تمام زمینه های علمی دیگه برام دوست داشتنی ان.
با افتخار فرزند اولِ خانواده و یک تخریب چیِ به تمام معنا هستم
تماااااااااااااااامی سبک های موسیقی رو هم دوست دارم و گوش میدم. جز دیسلاو که از نظر من اصلا سبک نیست (دیسلاو همیناس که وامیستن پشت سر میکروفون داااااااااااااااااااد میکشن )
فیلم و انیمیشن و کتاب مورد علاقه هم بسی زیاد دارم. اونقدری که بیاین اصن اسم نبریم چون در حق بقیه اجحاف میشه
توی یه سری جمع ها پرانرژی و شوخم و نمیشه یه گوشه بندم کرد و در عین حال توی یه سری جمعا از دیوار صدا دربیاد از من صدا درنمیاد و خب این کاملا گویای اینه که حس و حالم بستگی به اطرافیانم داره.
به شدت نکته بین و نکته سنجم و به ریز ریز جزئیات دقت میکنم و اصولا سوتی بگیرِ جمعم و اگه یه سوتی ای دستم بیوفته در لحظاتی که حتی شاید فکر نخواهید کرد یه جوری به واقعه ربطش میدم که خودِ سوتی هم دهنش باز می مونه خلاصه که سوتی دست من ندید.
همیشه تلاش کردم برای آدما "خاطرۀ خوب" باشم و بس!
و بزرگترین هدفم اینه که یه استاد دانشگاهی بشم که شاگرداش به شاگردیش افتخار کنن.
اینم تمام چیزایی که بود توی ذهنم...
و حالا قسمت جاذاب ماجرا
samira pournazar
سروش قادری
Maryam Nateqi
منتظرمممممممممممممممممممممممممممم -
هرچی تودلته بریز بیرون۶M.an
سلام و وقت بخیر. امیدوارم حالتون خوب باشه.
من رو احتمالا بشناسید. مدتی اینجا همیار فارسی بودم.چندتا گله دارم که خیلی وقته برام مسئلهن ولی بازگو نکردم اما دیگه واقعا وضعیت جوری شده که ترجیح میدم بگمشون.
این انجمن و سایتی که درحال حاضر داره کار میکنه و پابرجاست، هیچ اون چیزی نیست که باید باشه.
محدودیتهای عجیب غریبی که واقعا خیلی ساده قابل حلن... مثل محدودیت صد کلمه داخل چت که اصلا و واقعا دلیل خاصی هم نمیتونه داشته باشه... این محدودیت اونقدر هجوآمیزه که وقتی فایلی رو هم داخل انجمن آپلود میکنیم برای ارسالش توی پیوی باید یه سری ترفند و حقه بزنیم که لینک رو کوتاه کنیم تا بتونیم یه فایل برای هم ارسال کنیم!
کندی وحشتناک سایت خصوصا وقتی میخواد چتها رو باز کنه... انگار که واقعا چه عمل سنگینی رو داره انجام میده و کلی مشکل پایهٔ دیگه که برای سایت هست، به کنار.انجمن توی دوران کرونا که ما داخلش عضو شدیم، واقعا یه پلتفرم خیلی خوب و درست حسابی بود برای بچههای کنکوری. که میتونستن بیان اینجا، باهمدیگه گفتگو و تعامل داشته باشن؛ هم درمورد درس و هم درمورد حال و روحیات و درونیات و الی آخر... ولی انجمن انگار عملا حتی بچههای خودش رو هم از یاد برد!
من واقعا یاد دارم توی این سه سالهای که من اینجا بودم، واقعا بچههای باسواد و جدی درست و حسابی اینجا حضور داشتن. خیلیاشون همیار شدن و الآن حتی اثری از یکیشون نیست. انجمن واقعا نباید برای خودش جای این سؤال رو بذاره که چرا؟!
خود این سؤال و جواب کردنهایی که بچهها در ازای سؤالات هم انجام میدن واقعا توی سایتایی که حداقل من دیدم نظیر نداره...
انجمنی که میتونست واقعا تبدیل بشه به یکی از سایتایی که سر زبونا بچرخه و بچههای کنکوری رو جذب کنه برای پاسخ به سؤالاتشون توی سال کنکور و حتی سالهای عقبتر، واقعا چرا جای اینکه بچههای تازه ورود داشته باشه صرفا خروجی داره؟!
همهچیز که فروش پکیج درسی و تفتان و آرش و راه ابریشم نیست...!
واقعا انجمن کی قدر کدوم بچههاش رو دونست؟ در سادهترین حالت ممکنش، سادهترین حالت ممکن! انجمن میتونست برای حفظ کردن همیارای خودش یه جلسهای دورهمیای چیزی برگزار کنه برای اینکه بچههای فارغ التحصیل که حالا دانشجو شدن بیان یه نشستی داشته باشن با اساتیدی که یک سال ویدئوهاشون رو دیدن از پشت مانیتور... و حالا همون اساتید رو از نزدیک ببینن. که این واقعا آرزوی خیلیا بود! که الآن یا اینجا نیستن یا اگه هم باشن میان تودلی یه حالی از دوستاشون میپرسن و دوباره میرن...
و یا هزاران کار دیگه که واقعا میشه توی یه اتاق فکر درست حسابی برای برنامه چید و آینده پیشبینی کرد.خیلی واضح و سلیس خانم مدیر، شما و هر تیمی که پشت این انجمن هست، متأسفانه دارید این انجمن رو حیف میکنید.
حداقل از اینجا به بعدش رو برای بچههایی که جایی در این انجمن دارن، چه سِمَت و جایگاهی دارن، چه ندارن؛ ارزش قائل بشین و قدر بدونین... و برای حفظشون تلاش کنین تا این انجمن دوباره سر پا بشه.
اینجا واقعا مثل خونهٔ مجازی منه. به معنای واقعی کلمه حرص میخورم وقتی به چنین وضعیتی افتاده.
به چنین وضعی که بچهها فقط میان و میرن... هیچکسی حاضر نیست دیگه بمونه! واقعا چرا برای تیم پشت سایت سؤال نمیشه که چرا...؟! چرا این سایت و این بستر این چنین رها شده؟!
حیفه...! به خدا که حیفه...! -
خــــــــــودنویسو عجیبتر آن است
که همهٔ آن چیزی را که مدتها تلاش کردهای تا فراموش کنی،
تمام و کمال به خاطر میآوری. -
هرچی تو دلته بریز بیرون 5خداحافظ بچهها...
-
خــــــــــودنویسبرخی انسانها -در عین تمامی نقد شدنها- تلاش فراوانی برای حفظ همان مزخرفی که هستند دارند و این اصرار بر مزخرف بودن برخی اوقات واقعا مرا شگفتزده میکند.
-
خوندن این تاپیک برای هر انجمنی ای واجبه!danial hosseiny
رفقا یه نکتۀ دیگه ای که لازم میدونم بگم اینکه اگه عکسی رو آپلود میکنین، لطفا به حالت افقی باشه!
چون یکی مثل من که با سیستم میاد توی سایت نمیتونه صفحۀ سیستم رو بچرخونه و سوال رو بخونه!
باید سیو کنه و بره با کلی دنگ و فنگ سوال رو ببینه تا بتونه کمک کنه!
در کل اینکه عکس اگه به حالت افقی باشه خیلی بهتر خواهد بود
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا -
مشکل@kosar-mottaghi
M.an
سلام.
مدیرجان این وضعیتی که الآن برای انجمن چیده شد، هرچند خیلی کمک میکنه به اینکه این مکان و سایت صرفا برای تحصیل دانش آموزان باشه، اما خیلی معایب هم داره! خصوصی بنده درحال حاضر پر بود از بچه هایی که می اومدن و سوالاتی میپرسیدن که وااااقعا تاپیک زدن برای اونجور سوالات شاید خنده دار می بود! یا حتی اینکه شاید نمیخواستن سوالشون توی محیط عمومی باشه و ترجیح میدادن با من به صورت دوستانه مطرحش کنن تا اینکه بخوان به دید همه بذارن و همه ازش مطلع بشن!
درحال حاضر با این حرکتی که زدین و امکان چت خصوصی از ما گرفته شد، این مشکل پیش میاد که هی همه اینور اونور اگه بخوان باهم صحبت کنن چون نمیتونن برن خصوصی، هی آیدی اینستا و تلگرام و از این داستانا میگیرن و اصن غوغا میشه!
این یه نکته!
بعد اینکه اصن به خدا این میزان از اعتبار مورد نیاز ظلللللللللمه
من خودم نزدیک چهار ماهه اینجا هستم دارم فعالیت میکنم تا جایی هم که بتونم روزی یه بار رو میام که اگه کمکی از دستم برمیاد انجام بدم
بعد با همۀ این تفاسیر، من درحال حاضر 312 تا اعتبار دارم!
خب دیگه من تا بیام به 4000 برسم که فسیل شدم مدیرجان
حداقل کاش یه فکر دیگه ای برای پیامای خصوصی بکنین
اینجوری واقعا ایده آلش نیست...