سلام
پزشکی رفسنجان🥰
![Galadriel Galadriel](/assets/uploads/profile/uid-43399/43399-profileavatar-1718299907887.png)
Titanium✨🤍
دیدگاهها
-
نتایج نهایی کنکور اعلام شد -
یه راهکار عالی واسه پیشرفتسلام به همگی امیدوارم حالتون خوب باشه
میبینم گاهن نجمن بچها میان از خوب پیشروی نکردن برنامشون حرف میزنن یا میگن نمیرسیم به درسا/تنبلی میکنیم/توی ازمون پیشرفت نمیکنیم/ساعت مطالعمون کمه و غیره..
خب میخوام یه راهی بهتون بگم که خودممم امروز توی کتاب اثر مرکب اون روز خوندم و تصمیم گرفتم از امروز اون رو عملی کنم
بچها یکی از کارایی که به ما کمک میکنه اشتباهات فردی خودمون رو بفهمیم اینه که یک گزارش کار از خودمون داشته باشیم. یعنی چی حالا این گزارش کار؟
ببین شما از صبح که پا میشی تا وقتی که شب میشه و میخوابی کلی کار انجام میدی.که اون کارا تو روند موفقیت تو تاثیر میذارن و ممکنه این تاثیر منفی با شه یا مثبت
اول انجام اون کار زیاد مهم جلوه نمیکنه اما بعد یمدت اونکارت میتونه بشدت بهت اسیب بزنه یا کلی باعث پیشرفت تو بشه(اگه دوس داری بیشتر بدونی اثر مرکب رو مطالعه کن)
خب از همون اول صبح گزارشت رو شروع کن
و تک تک کارایی ک میکنی رو بنویسشون
من اینکارارو تو لپتاپم مینویسم.شما میتونی توی نوت پد گوشیت بنویسی یا توی یه دفترچه یادداشت
بهرحال باید همیشه همراهت باشه و هرکاری که میکنی رو ثبت کنی.
بعد در پایان هرروز یا هرهفته اون رو بررسی کن و ببین چه کارهایی رو نااگاهانه اشتباه انجام میدادی و خودت متوجه نبودی
و چه کارهایی رو انجام دادی که به روند موفقیت تو کمک کرده
این یه نمونه از گزارش کاریه که میتونین بنویسین :))
با آرزوی سلامتی و موفقیت برای شما@دانش-آموزان-آلاء @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-همخوانی @تجربیا @ریاضیا @انسانیا
-
شکرگزاری شبانهسلام دوستان عزیز الایی
امیدوارم حالتون عالی باشه
نماز روزه هاتونم قبول باشه
این تاپیک رو زدم تا هرشب قبل خواب بیایم اینجا درحد ۲ دقیقه فوقش ۵ دقیقه وقت بذاریم و بخاطر اتفاقای اونروز شکرگزاری کنیم
برای هرچیزی ممکنه تو یه روز براتون هیچ اتفاق مثبتی از دید خودتون نیوفتاده باشه براتون ولی همیشه چیزایی هست که واسش شکرگزار باشیم...
شکرگزاری توی تمام ادیان مطرح شده برای وسیله ای جهت رسیدن به سعادت و آرامش
اگر دوست ندارین واضح اتفاقات رو بنویسین اینجا میتونین کد بذارین برای خودتون
مثلا یک اتفاقی رو با کد ۴ مشخص میکنید
یا هرکدی که تو ذهن خودتونه
و شب میگین خدایا بخاطر کد ۴ ازت ممنونم
مهم شکرگزاریه
اینکه گفتم اینجا بگیمم برای اینه که یادمون بمونه
امیدوارم موفق و سلامت باشین
@دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 @بچه-های-همخوانی @تجربیا @انسانیا @ریاضیا
دوستاتون رو منشن کنید -
هرچی تو دلته بریز بیرون 5خانومِ_دوست_داشتنی @zahra-zahraii @zahra-hamrang @felli M Tg @sania-andiravan Sharllot @first HADAF MAN @سجاد-ذوالفقاری Infinitie. A Miss.Joker @soniaaa @amir-bernousi mahsaaa rezaeee amir ahmadi @mitra-ism-rahmani Tragic Girl @ftm-montazeri 0-0ftm ZDM شهیده sh Faez Fateminia @حامد-صباحی @حمید-صباحی Mr. Wick chichak am Marzieh Abouei heydar taherinejad @Saghi-Mortazavi sina bigdeli @fatemeh-ma @m-naghavi
و @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @بچه-های-ریاضی-کنکور-1401
بچها امیدوارم بهترین نتیجتون رو بگیرین 🥲 -
بیا یه قول مردونه بده
️
سلام سلام
داشتم فکر میکردم این روزا چه تاپیکی میتونه کمک کنه بهمون اللخصوص کنکوریامون
دیدم جای این تاپیک خالی بود اینجا
بیاین قول بدیم اینجا و سعی کنیم روی قولمون بمونیم
قولتون میتونه درمورد هرچیزی باشه حالا فرضا ساعت مطالعه و تعداد تست تا پایان هفته
قول بدید و هروقت قولتون رو شکستین اینجا گزارش بدین
Sharllot 0-0ftm Miss.Joker @ftm-montazeri @soniaaa @felli @sania-Andiravan خانومِ_دوست_داشتنی @roghayeh-eftekhari M Tg
و بقیه دوستان
@بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دهم @یازدهم @دوازدهم -
خودکشی....؟!زندگی هرکسی پر از چالش و فراز و نشیبه
هرکسی تو زندگیش اتفاقای وحشتناکی رو تجربه میکنه
یکی زود یکی دیرتر
همشون در واقع چیزایین که روح مارو گسترش میدن
یکسریا تحمل این سختیا براشون غیر ممکن میشه
قبول دارم بعضی وقتا واقعن اتفاقات ادمو زمین میزنن
واقعا ادمو نابود میکنن
اما راهش خودکشیه؟!!!
امام علی (ع) میگه بزرگترین گناه قتل نفس
قران گفته ولا قتلوا انفسکم....
هزارجا بهمون گفتن خودکشی نکنید که خیلی گناه بزرگیه
اما میدونید عاقبت خودکشی چیه؟؟؟!
طبق مطالعات اخیرم چیزایی دستم اومده
اینارو از صفحه ی مادام باستت خوندم و ایشون کسیه که تو اینطور مطالب تحقیقات و مطالعات زیادی داره
وقتی کسی خودکشی میکنه روحش جایی بین زمین و برزخ گیر میوفته
اگه حرفای کسایی که خودکشی کردن و برگشتن رو گوش بدین برخلاف کسایی که مرگ واقعی رو تجربه کردن و برگشتن اونا اصلا تونل نورانی رو ندیدن
و یکجای عجیب غریب گیر میکنن و سرگردونن
مربی هایی میان و روح اونارو تنبیه میکنن و بهشون از اول اموزش میدن(همه ماها قبل اینکه به زمین بیایم روحمون اموزش دیده)
و اونا بعد اینکه تنبیه شدن دوباره به زمین برمیگردن و متولد میشن اما توی زندگی جدیدشون قرار نیست مشکلات حل شده داشته باشن
باز همون اتفاقای بد و وحشتناک براشون اتفاق میوفته و باز همون زندگی سگی رو ادامه میدن
پس لطفا به خودت رحم کن
تحمل کردن چند روز یا چندسال بهتر از اینه که بری از اول بازی و دوباره بیوفتی تو همون درد سرا
هروقت حالتون خیلی بد بود معنی سوره ضحی رو بخونین:))
در پناه حق سعادتمند و پیروز باشید
@بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @دهم @یازدهم @دوازدهم @تجربیا @ریاضیا @انسانیا
-
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــماینایی که روزه سکوت میگیرن
سحرا پامیشن جیغ میزنن؟! 🥴 -
از روزای اول دانشگاهت بگوبا نام و یاد خدا
امروز بالاخره انتظار به سر رسید و من اولین روز دانشگاهمو بدون ابرو ریزی یا سوتی ناجور پشت سر گذاشتم
امروز ساعت چهارونیم خودکار از خواب بیدار شدم کاملا بسدار بودم و اصلا خوابم نمیومد باااینکه شب دیر خوابیده بودم
اماده شدم وسایلمم اوردم دم در جا دادیم تو ماشینو افتادیم تو جاده
تو جاده زرند تا رفسنجان سه تا تونل هست یعد من بچه که بودم هروقت میرفتم تو تونل سرمو از پنجره میکردم بیرون و از ته دلم جیغ میکشیدم
وقتی داشتیم رد میشدیم از اونجا همش خاطرات بچگیم میومد جلوی چشممو تو کل راه ذوق زده بودم
وقتی رسیدیم رفتیم اول کارای خوابگاهو کردیم که اونجا سه تا از همکلاسیامو دیدم
بعد رفتم تو خوابگاه برگمو دادم تحویل و بعد دانشگاه
ساعت هشت شروع میشد کلاس و من هشت و بیس دقیقه رسیدم دانشگاه
بعد رفتم سلف کارتمو گرفتم ک ظهر ناهار داشته باشم و ساعت ی رب به نه رسیدم توکلاس
مهارت های زندگی داشتیم
استادمون ۶۵ سالشه و باورتون نمیشه که وقتی دیدمش فک کردم فوقش۴۵سالش باشه
خیلی جوون بود و به شدت ادم خوش برخورد و دوست داشتنیی بود خیلیم شوخی میکرد
خودشم کرمونی بود و لهجه داشت ختی یجاهایی اصطلاح استفاده میکرد
از کلاس که بگم براتون اون بانمکاشو یکی این بود که استاد داشت از خوابگاه میپرسید یکی از پسرا گفت خوابگاه ما صبحانه بهمون نمیده
بعد گف الان من امروز صبح صبحانه نخوردم
استاد تا اخر کلاس بند کرده بود به این بنده خدا میگف میخوای برات برم یچیزی بیارمغش نکنی بیوفتی اینجا رو دستمون؟بعد استادم بهش میگف سید
بعد استاد گفت کی اصفهانیه یکی از دخترای کلاس ما اصفهانی بود
بعد دختره فقط دستشو گزف بالا استادم چیزی نگف که جنسیت طرف چیه فقط گفت اها یکیه
بعد همین سید برگشت گفت اتفاقا هم اتاقی منه
استاد گف اها،ایشون دختره
و خیلیییی ادم نمکی بود کلی خندیدیم
روانشناسی خونده بود بهد میگف اولین کنفرانسی که داده غش کرده
بعد میگف تپ اصفهان بوده و وقتی رفته اسمشو مه گفته همه زدن زیر خنده بهش گفتن بچه کرمونی و چندتا اصطلاح کرمونی گفته بودن بهش
اینم استرس گرفته اومده بگه in the name of god
میگه این د نام…
بعد استادش میکه نام چیه؟؟ نیممم
دوباره همه میخندن بهش بدتر میشه
بعد میاد دوباره بگه میگه این د نیم اف گوود
دوباره کلاس منفجر میشه و این غش میکنه بنده خدا
خلاصه کلاس خیلی مهیج و دوستانه ای بود
کلاس بعدیمون تشریح نظری بود
استادمون اومد ی زن بود و هیت علمی بود
خیلی ناراحتم بود و اینا حالا بماند
ولی خیلی خانم مهربونی بود و خیلیم حالیش بود منتها من سرکلاس حس میکردم هیچی حالیم نیس
چیزای داخل کلاس یکم گفتنی نیستو بعد کلاس رفتم تو کتابخونه رفرنس بگیرم رفتم اسممو نوشت و گفت دو سه روز طول میکشه تا ثبت شی بعد بیا بگیر
دیگه نمیدونم با رفرنسا باید چیکار کنم
بعد رفتیم سلف
به شدت شلوغ بود
و الله اکبر این همه جلالللل
بقول کرمونیا خوب چیزی بودن
ناها میکس بود
مرغش بود نبود گوشتش مزه تسمه میداد منم معده درد شدم
️
دیگه الان اومدم خوابگاهو چهارنفریم سه تا کرمونی ی شیرازی
من خیلی هنوز باهاشون اوکی نشدم ونمیدونم شاید این دوترمم باهاشون اوکی نشم
دیگه همینا فلن اتفاق دیگه ای نیوفتاده
فردام دوساعت همش کلاس داریم
️
۹مهر۱۴۰۱ -
نتایج اولیه کنکور ۱۴۰۱ آلایی ها۱۶۷۰ منطقه سه تجربی
️
-
کنترل استرس و نگرانیاسلام سلام
براتون یه مطلب دیگه میخوام بذارم درمورد اینکه چجوری ذهنمون رو از نگرانیایی که داریم خالی کنیم و آروم باشیم
خب بچها میدونین که یکی از چیزایی که مارو بهم میریزه اینه که ما یه موضوعی تو ذهنمون یه مشکلی داریم که فکر میکنیم این مشکل خیلی سخته حل کردنش یا من نمیدونم باید چیکار کنم...یا تموم راه های ممکن رو من امتحان کردم اما از حل این مشکل عاجزم و این بهم استرس زیادی میده..
و ممکنه روزها و هفته ها شما نتونین عملکرد خوبی داشته باشین به واسطه این افکارتون
ممکنه درمورد مدیتیشن چیزایی شنیده باشین
میخوام یه نوع مدیتیشن بهتون معرفی کنم که خیلی خیلی ساده هستش و خیلی آرامش میده بهتون...
با این روش شما میتونین هم آروم باشین و هم با استفاده غیر مستقیم از قانون جذب خودتون رو به سمت اهدافتون بکشین..
خب دیگه پرحرفی بسه..
اصل ماجرا چیه و چیکار باید بکنیم..
شما باید یه محیط اروم رو اول درنظر بگیری واسه اینکار
حالا یا اخر شبا که خونه ساکته یا اول صبح یا طول روز هرزمانی که سکوت هست اینکار رو میتونی انجام بدی..
1-دراز بکشین و تنفس عمیق انجام بدین..مهم نیست چقدر اونقد انجام بده تا ذهنت آروم بشه
2-به هیچ چیزی فکر نکن یعنی هرفکری اومد تو ذهنت بهش بگو بعدن!...ساکت شو...الان برات وقت ندارم... و فقط تمرکزت رو بذار رو نفسات..رو صداش..رو مسیری که طی میکنه تا میاد تو بدنت...و مطلقن به هیچ چیز دیگه ای فکر نکن
3-بعد اینکه آروم شدی و فکرت رو کنترل کردی حالا مشکلی که داری و فکر میکنی از حل کردنش عاجزی رو بیار تو ذهنت و تصورش کن
4-حالا تو همون حالت تصور کن یک فرشته داره میاد سمتت که اون فرشته میتونه مشکل تورو حل کنه...فرشته رو تمامن تصور کن..رنگش..بال هاش...چشم هاش...حالت صورتش و هرجزئیاتی که دوست دارین رو تصور کنین
5-حالا دست راستتون رو به سمت اون فرشته دراز کنین و باهاش درمورد این مشکل صحبت کنین...بهش بگین من به فلان دلیل نمیتونم این کار رو درستش کنم..انجامش بدم..نگرانم و غیره.... تصور کنین هرچی شما باهاش صحبت میکنین اون به شما نزدیک تر میشه تا زمانی که میاد و دست شما رو میگیره
زمانی که فرشته دستتون رو گرفت پایان ماموریت شماست...دستتون رو به حالت اول برگردونین باز چندتا نفس عمیق بکشین و چشماتون رو باز کنید.
و بدونید که اون فرشته قطعن به شما تو پیدا کردن راهتون کمک میکنه.
این کار رو هرروز انجام بدین
موفق و پیروز باشید دوستای گلم
@بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 @بچه-های-همخوانی @بچه-های-کنکور-تجربی-1400 @بچه-های-کنکور-ریاضی-1400 @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانش-آموزان-آلاء -
چله دعای توسلسلام دوستای عزیزم
یه 40 روز پیش بود تقریبن ی تاپیک زدم چله سوره محمد(ص)
برای خودم خیلی تاثیر خوب و مثبت داشت شمام بیاین بگین چطور بود؟
الانم 40 روز دعای توسل رو میخونم برای شهید حمید سیاهکالی مرادی
چونکه این رو توی کتاب یادت باشد... زندگی نامه شهید از زبون همسرشون خوندم
اینجا تیک بزنین هرروز رو که خوندین
@بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 @بچه-های-همخوانی @بچه-های-کنکور-ریاضی-1400 @بچه-های-کنکور-تجربی-1400 @فارغ-التحصیلان-آلاء @تجربیا @ریاضیا @انسانیا -
خط خط یه گردو
برای تو...
برای چشم هایت...
برای من...
برای درد هایم...
برای ما...
برای اینهمه تنهایی...
ای کاش که خدا کاری کند♡
-
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــماز کسایی که سال گذشته سال خوبی رو برامون ارزو کردن
تقاضا دارم امسال ارزو نکنن
مرسی اه...! -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمتیپیکال پدر مادرای الان:
جوونیمو برات گذاشتم جوونیتو ازت میگیرم -
چله سوره محمد(ص)سلام به همگی امیدوارم حالتون خوب باشه
این روزا مشکلات ما زیاد شده و سختی زندگیمون کم کم داره فشار میاره بهمون
گفتم بیایم تو این اوضاعی که کاری از ما برنمیاد دست به دامن از ما بهترون شیم
شهید ابراهیم هادی رو میشناسین که؟!
خیلی شهید برحقّیه ایشون:))
40 روز سوره محمد رو میخونیم براشون تا تو کارا کمکمون کنن و متوسل میشیم بهشون تا این سختیا برامون یکم قابل تحمل بشن
از فردا شروع میکنیم چله رو دوستاتون رو تگ کنید تا اگر دوست داشتن به ما ملحق شن
هرروز بعد اینکه سوره محمد(ص) رو خوندیدن یه تیک بفرستین اینجا
@تجربیا @راه-ابریشمی-ها-ادبیات @راه-ابریشمی-ها-دینی @راه-ابریشمی-ها-ریاضی-تجربی @راه-ابریشمی-ها-ریاضیات-ریاضی @راه-ابریشمی-ها-زبان @راه-ابریشمی-ها-زیست @راه-ابریشمی-ها-شیمی @راه-ابریشمی-ها-عربی @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 @بچه-های-همخوانی @بچه-های-کنکور-تجربی-1400 @فارغ-التحصیلان-آلاء
@بچه-های-کنکور-ریاضی-1400 @ریاضیا @انسانیا @دهم @یازدهم @دوازدهم -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمفرشته سمت راستم زد رو شونم
گفت توروخدا حداقل یه صلوات بفرست ببینم خودکارم رنگ میده اصن یانه -
دورهمی و توصیه های شب و روز کنکورظهر نخوابین و تو روز قبلش فعالیت کنین که خسته شین راحت خواب برین
حتما صبح روز کنکور با خدای خودتون ارتباط بگیرین حتی اگه به دین اعتقاد ندارین اینکار رو بکنید باهاش حرف بزنید دردودل کنید
بچها اونایی که اعتقاد دارین نماز جعفرطیار رو بخونید خیلی انرژی مثبت داره
قبل شروع کنکور نرین کنار دوستاتون حرف بزنین ذهنتون مشغول میشه
بشینین سرجاتون ایه الکرسی بخونین
هرجا وسط ازمون استرس گرفتین ۳تا نفس عمیق محکم بکش و باخودت چندبار بگو الی بذکرالله تطمئن القلوب🤍
و پست اخر اقای میلادناصح زاده رو ببینید🥺
وسط ازمون تکنیکای ازمونیتون رو عوض نکنید
حتما از زمان نقصانی استفاده کنید دور سختا خط بکش دور دوم جواب بده اگه تونستی
حتمااا اب بذار تو فریزر یه بطری هم تو یخچال داشته باش
هرجا مخت رد داد اب سرررد بخور اکسیژن خونت بره بالا
اگه سوالات سختن برای همه سختن
پس هرچی بلدی جواب بده استرس هم نگیر تو فوق العاده ای -
مطالب و تئوری های جالب و افسانه ای
یه افسانه میگه
ما قبل اینکه به دنیا بیایم بهمون صحنه های مهم زندگیمون رو نشون دادن و گفتن میخوای بری زمین یانه؟
پس قطعن صحنه مهمی بوده که ما تصمیم گرفتیم بدنیا بیایم :)) -
آنزیم موفقیتسلام سلام
خب من امده ام به یه پست انگیزشی
خب همونطور که میدونین انزیم ی سری ماده هستن که سرعت یه واکنش رو زیاد میکنن
حالا من میخوام یه چنتا آنزیم بهتون معرفی کنم که سرعت شما رو توی رسیدن به اهدافتون بالا میبره
شما میدونین که ذهنتون قدرتی داره که میتونه زندگیتون رو تغییر بده
تفاوت اصلی افراد موفق با بقیه مردم اینه که افراد موفق قدرت ذهنشون رو باور دارن...
حالا اگه بتونیم این ذهنمون رو کنترل کنیم چه اتفاقی میوفته؟؟؟
کمربنداتون رو محکم ببندین که بریم
خب بریم سراغ راهکارهامون...
A-تمرکز کنید
متمرکز باشین و دنبال رویاهاتون برینتمرکز باعث میشه ذهنتون در خلاق ترین حالت خودش باشه
سعی کنین بجای انجام چندتا کار باهم روی یک کار تمرکز کنین اینجوری میتونین با کیفیت بیشتر اینکار رو انجام بدین
تنها راه افزایش و تقویت تمرکز تمرین کردنشه..همیشه با خودتون تمرکز کردن رو یاداوری کنین.
B-مشخص کنید دقیقن چه هدفی دارید
با خودتون روراست باشین و به این سوال جواب بدین- دقیقن از زندگی چی میخواین؟
ذهنتون شمارو به سمتی میبره که از درست بودنش مطمئنه..
حتی میتونین اونارو رو کاغذ بنویسین و جلو چشمتون باشه همیشه
اینکار ذهن شمارو برای رسیدن به اون هدف اماده میکنه
C-تجسم کنید
خودتون رو دست کم نگیرین...و شروع کنین تصویرسازی کردن درباره اهدافتون...برنامه هاتون برای رسیدن بهش...مسیر موفقیتتون
از طریق مجسم کردن خودتون در حالت های مختلف میتونین ذهنتون رو کنترل کنین و از فایده هاش استفاده کنین :))
اینکار مثل یه میانبر مسیر اهدافت رو کوتاه میکنه
ذهن سعی میکنه مارو به سمت چیزی هدایت کنه که تصور کردیم
D-از جملات تاکیدی مثبت اشتفاده کنید
تکرار جملات مثبت روی ناخوداگاهتون تاثیر میذاره...
ذهن شما به مرورو حرف هایی که با خودتون میزنین رو میپذیره و براساس اونها عمل میکنه..
تصور کنین اگه هرروز خودتون رو یک ادم تنبل و بی فایده خطاب کنین چی میشه؟؟؟...شما همون ادم میشی
اما اگه برعکسشو استفاده کنین نتیجه فوق العاده ای میگیری
یادتون باشه!!
جمله تاکیدی شما همیشه باید به زمان حال باشه و به شما حس خوب بده
E-ارامشتون رو حفظ کنین
استرس ها..عصبانیت ها و ناراحتی ها ذهن شمارو مشوش و بی منطق میکنن...اگر زمان طولانی درمعرضشون باشین دیگه نمیتونین رو اهدافتون تمرکز کنین...حس های بد اجازه نمیدن ما توانایی هامون رو باور کنیم برای همین دشمن تمرکز هستن
بدونین
دنیا کوچیک تر از اونه که بخواین خودتون رو به هردلیلی ناراحت کنین
F-مدیتیشن کنین
یکی از مهمترین تکنیک های بدست اوردن قدرت ذهن مدیتیشنه
با اینکار شما تمرکزتون رو از دنیای بیرون به دنیای درون منتقل میکنین و ارامش و تمرکزتون بالا میره
اینکار ذهن و بدن شمارو اروم میکنه
خودتون به تنهایی میتونین انجامش بدین و نیاز به تمرین داره
اینکار شمارو به سمت خودآگاهیی راهنمایی میکنه که میتونین مسیر اهدافتون رو در دستتون بگیرین ^_^
امیدوارم براتون مفید بوده باشه :))
موفق و سلامت باشین
درپناه حق
- دقیقن از زندگی چی میخواین؟
-
از روزای اول دانشگاهت بگوسلام سلام
چون یکم زیاد ذوق دارم میخوام دیروزمو ثبت کنم
دیروز منو بابام برای تحویل مدارک دانشگاه و تشکیل پرونده رفتیم دانشگاه
بعد اول اشتباه رفتیم تپ خود دانشگاهمون
هم اینکه از شهر دور بود بعد وقتی رسیدیم خیلی جذاب بود اون سردرش نوشته بود پردیس داشتگاه های علوم پزشکی رفسنجان و از نگهبان پرسیدیم کجا بریم ادرس داد رفتیم داخل بوی گل توی محوطه دانشگاه پیچیده بود و خیلی حس خوبی داشت بعد دانشگاه خیلی فضاش بزرگ بود و تقریبا اولین بار بود ب دانشگاه رو داشتم دور میزدم دوروبر دانشگاه ساختمونای نیمه کاره بود یا ساختمونایی که فقط اسکلتاشو گذاشته بودن وهنوز ی ده دوازده سالی مونده مه دانشگاه تکیمل شه از نظر مراکز اداری اینا
بعدرفتیم داخل وقتی اومدم از در برم تو یه دختری رو دیدم مانتو قهوه ای داشت با شلوار مشکی فک کنم شال سرش بود دقیق یادم نیست عینکی بود قدشم بکم ازمن کوتاه تر بود بعد منو دید یه لبخند خیلی شیرین بهم زد
چون حس خوبی ازش گرفتم دقیق یادم موند جزئیاتش رو
بعد رفتیم طبقه بالا اونجا رییس دانشگاه رو دیدیم م بهمون گف اینجا نباید مدارک رو تحویل بدین باید برین فلان جا که میشد طرفای دانشکده دندونپزشکیا وسطای شهر بود
دوباره برگشتیم و رفتیم اونجا خلاصه هرطور بود پیداش کردیم بعد رفتیم بریم تو اقای نگهبان خیلیییی خوش برخورد بود و حس خوبی بهمون داد برگشت بهبابامگفت نمیخوره اینطور دختری داشته باشین
بعد رفتیم تومرکز اونجا پرونده تشکیل دادیم اولش خانومه میخواست بگه برین شنبه بیاین ولی دید همچیزمون تکمیله دیگه اذیت نکرد بعد من رفتم از بایگانی پوشه بگیرم با پروندم زنه اول رنگ پوشه رو اشتباه داد رنگ پوشه دندونپزشکی سبزه پزشکی نارنجی بعد زنه بوی عناب میداد اتاقش کلن
بعد اوکی کردم پرونده رو و یکی از همکلاسیام قبل من پرونده تشکیل داده بود اسمش بود زهرا اسماعیلی فر که وقتی وارد شدم تو محوطه دیدمش با باباش بود
تا اون موقع فقط ما دوتا پرونده تشکیل داده بودیم
دیگه بعد رفتیم تو حراست اونجا خانومه به لاکام گیر دادکه خیلی حرصم گرفت ازش
بعد رفتیم دنبال خوابگاه وارد اتاق اقای بازرگان شدیم بعد ی خانومه اومد گف اقای بازرگان الان بچه های پیراپزشکی باید برن ابوذر؟ گفت اره اینا بعد خانومه گفت یکی زنگ زده گفته ابوذر خیلی بده یهو مرده عصبی شد گفت بگین اگه بده بره خونه بگیره همینه که هست
ماهم دیگ حساب کار دستمون اومد ولی بعدش فهمیدیم که خوابگاه پزشکی و دندون از پیراپزشکی جداست وخوابگاه ما خوبه
بعد مرده گفت شنبه بیا تحویل بگیر دیگه من که شنبه سر کلاسم تا شیش قرار شد بابام بره تحویلش بگیره با مامانم
همین
اولین روزی بود که دانشگاهمونو دیدم و خیلی ذوقیدم🥲
۵مهر۱۴۰۱