اگه درمورد چیزایی که نمیدونید نظر قاطع میدید و همهچیز رو قضاوت میکنید، فقط شبیه یه تپه فضولات به نظر میرسید. ولاغیر.

S.daniyal hosseiny
دیدگاهها
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 5 -
خــــــــــودنویساگر کسی بخواهد مرا متقاعد کند که اکنون اوضاع و شرایط خوب است، بدون شک در همان لحظه فَکش را خرد خواهم کرد. اما در کل میتوانم بپذیرم که شرایط اینقدر افتضاح و فلاکتبار نخواهد ماند.
-
قشنگترین تعریفبه خدا که حتی اگه برای یک لحظه بدونید کلمات چه کارهایی میتونن با من بکنن...
-
خــــــــــودنویس+فرض کن میخوای بری توی یه جزیره زندگی کنی تا ابد.
-خب؟
+فقط یه چمدون و یه نفرو میتونی با خودت ببری. چی توی چمدونت میذاری و کیو میبری؟
-دستشو میگیرم و میبرمش. چمدون هم مال خودت. -
خــــــــــودنویسما که آوار بر آبادانیم
ما که آباد در آوارانیم
ما در آوار که آبادانیم
ما در آباد که آوارانیم -
خــــــــــودنویسیاد گرفتهام که بعضی چیزها را باید با مداد نوشت.
شاید بعدا بخواهیم بعضی چیزها را از زندگیمان پاک کنیم... -
ترین های 1400خب... دیگه ما دیدیم بروبچ خیلی فعالیت کردن، زشته ما سکوت کنیم
دیگه من تا جایی که مزغم یاری کنه مینویسم شما هم دیگه کم و کاستیا رو به بزرگواری خودتون ببخشین.
Sana Asadi 1 رفیقترین
maryam111 صبورترین
@masoumeh-shokrollahi مشوقترین، عاملترین (برای درخواست شیرینی)
@yasin-sheibak بزرگمردِ کوچکترین
@نگین-محمدیان دلسوزترین، «» ترین
مهشید حسن زاده 0 دلسوزترین
@mr.wick پیرمردترین، پرسوتیترین
علیرضا تمدنی تگ شدهترین (برای بحث درمورد ادبیات)
@Miss-Joker علاقمندترین (به شعر)
@mitra-ism-rahmani دوستدارِ ادبیاتترین
@سجاد-ذوالفقاری به فکرترین
Sara_R پرسوالترین
Gharibe Gomnam فعالترین
@roghayeh-eftekhari اسپمدِهترین
chichak am زخمزنندهترین (بیا عیدیتو بدم برو)
دیگه همینا دیگه...
با آرزوی موفقیت برای همهتون بهترینا (چه کسایی که تگ شدن، چه نشدن)
پ.ن: خیلی هم لایکش نکنید که نیاد جزو بهترین پستای نمایهمممنانم
-
خــــــــــودنویسو لعنت به مرگ.
که همیشه یا خیلی زود میرسد، یا خیلی دیر. -
نوروز ۱۴۰۳️
-
خــــــــــودنویسبه تو قول داده بودم که دیگر به مرگ فکر نکنم...
اما قربانت شوم، خودت بگو. میشود شبها در قبری تنگ و تاریک خوابید و درعین حال به روشنایی روز و گل و نغمهٔ بلبل فکر کرد...؟ میشود...؟
تو خودت میدانی که دارم چه مرگِ نکبتی را زندگی میکنم... خودت بهتر از هرکسی میدانی... -
هرچی تودلته بریز بیرون۶الآن آکیتو بحثی شامو گردن گرفتهس
ولی خاب نگرانی اینیم کُو یه وخ وَر ندارِد کاواییا رو بیریزد تو تالار آبرو واسهمون نَیذارِد
آینورا گذاشتِیم مسئولی مراقبت از فرار نکردنی عروس کو بعد اِگِر عروس در رفت خودشا بندازیم در دامانی بازیکنی بعدی
ونوسم بحثی تصویربرداری رو گردن گرفتهس
داداشی دوقلوئا بحثی موسیقی و وایسادن دمی درو دارن
قِرار هم شد برم فرهادا بیارم شجریان بوخونه کاواییا فکر کنن اشتبا اومِدن
آیدا هم اونجا قرار شد هرکی هتک حرمت کرد میوتش کُنِد
عا بقیهرم خاطرم نیس دیگه -
قشنگترین تعریف -
تفاوت_____
سلام.
من روی ترتیب سؤالت پاسخ نمیدم. روی ترتیبی پاسخ میدم که میدونم بهتر یاد میگیری.
بریم سراغ سؤالت:
۱) تشبیه
خب تشبیه متشکله از چهار جزء:
مشبه، مشبهبه، وجه شبه، ادات تشبیه
وجه شبه یعنی اون عاملی که باعث شده ما دو چیز رو به همدیگه شبیه درنظر بگیریم
ادات هم یعنی کلماتی مثلِ مانند، مثل، همچون و...
مثلا
آن مرد مانند سرو، بلند قامت است.
مرد میشه مشبه
مشبه به میشه سرو
مانند ادات تشبیهه
بلند قامت بودن، وجه شبهه. چیزی که بین هردوی اینها مشترک بوده و باعث شده ما بتونیم این دو رو به همدیگه شبیه کنیم.
۲) استعاره
جدای از اینکه هر تشخیصی استعارهس ولی هر استعارهای تشخیص نیست؛ استعاره یعنی اینکه از قبل یک تشبیهی وجود داشته، اما ما درنهایت بخشی از اون رو آوردیم.
دو نوع استعاره داریم: مصرحه و مکنیه
اسماشون شاید یکم سخت باشه اما نترسین
• استعارهٔ مصرحه: مصرحه از صریح میاد. صریح یعنی واضح. ما خیلی از اوقات متوجه اینکه این واژه داره ساز ناکوکی توی بیت میزنه و احتمالا استعاره داره میشیم.
توی این نوع استعاره، ما از کل تشبیه، فقط مشبهبه رو میاریم.
مثلا این بیت از حافظ:
نرگسش عربدهجو و لبش افسوسکنان
نیمهشبه دوش به بالین من آمد، بنشست
نرگس استعاره از چشم
درواقع اصل قضیه این بوده:
چشم مانند نرگس است.
باز مثلا این بیت از وحشب بافقی:
شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی؟ سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی؟
اینجا آتش استعاره از عشقه
اصل قضیه این بوده:
عشق مانند آتش، جانسوز است
توی مثالای بالا، توی بیت اول، ما در نگاه اول اگه از معنی سر در بیاریم، به هر حال متوجه میشیم که واژهٔ نرگس واژهٔ عجیبیه توی این بیت و احتمالا خیلی زیاد باید معنی دیگری داشته باشه.
• استعارهٔ مکنیه: استعارهٔ مکنیه، استعارهایه که ما برعکس قبلی عمل میکنیم. اینجا مشبه و وجه شبه رو میاریم. تا به تشبیه ما دلالت کنن و خبر بدن که یه استعارهای اینجا هست.
مثلا
در نابستهی احسان گشادهست
به هرکس آنچه میبایست دادهست
اینجا احسان به خونهای تشبیه شده که در داره.
یعنی بیت در دل خودش یک تشبیهی داره که با معنی کردن و دونستن معنی باید بهش رسید.
اصل تشبیه این بوده:
احسان مانند خانهایست که در دارد.
پس درواقع استعارهٔ مکنیه، جوریه که باید در دل خود بیت به صورت کنایهوار و پنهان به دنبالش گشت.
۳) اضافهٔ تشبیهی یعنی یک ترکیب دو کلمهای که در دل خودش تشبیهی داره.
مثلا قلعهٔ آرزو، دریای محبت
قلعهٔ آرزو ---> آرزو مانند قلعه است.
دریای محبت ----> محبت مانند دریاست.
که حالا در ادامه میتونی دنبال اینکه وجه شبه این دوتا چی بوده که شاعر یا نویسنده این دوتا رو به همدیگه شبیه کرده بنویسی.
پس اضافهٔ تشبیهی، کما اینکه با اسمش هم میتونه یادت بمونه، یک اضافه و ترکیبه که در دل خودش یه تشبیه داره. مشبه و مشبهبه یک ترکیب رو باهمدیگه ساختن.
۴) اضافهٔ استعاری (که نپرسیدی ولی دیگه در تکمیل بحث میگم)
اضافهٔ استعاری، اضافه و ترکیبیه که مشبه و وجه شبه رو داره.
مثلا
دست فلک
اینجا فلک به انسانی تشبیه شده که دست داره.
یا مثلا این بیت از حافظ:
کس چو حافظ نگشود از رخ اندیشه نقاب تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند
رخ اندیشه اضافهٔ استعاریه.
اندیشه به انسانی تشبیه شده که رخ و چهره داره.
زلف سخن هم همینطور.
• نکتهٔ مهم و گفتنی اینه که هر تشخیصی یه نوع استعارهٔ مکنیهس. اما برعکسش صدق نمیکنه. چرا؟!
مثلا این بیت از اقبال لاهوری
موجِ ز خود رفتهای، تیز خرامید و گفت
هستم اگر میروم، گر نروم نیستم
ما اینجا تشخیص داریم. موج داره حرف میزنه. اما درواقع و در بطن قضیه، ما از قبل موج رو به انسانی تشبیه کردیم که توان حرف زدن داره. پس ما درواقع استعاره داریم. از نوع مکنیه. (مشبه اومده و وجه شبه)
و تمام -
نتایج اولیه کنکور ۱۴۰۱ آلایی هامیبینم که همهتون ترکوندینا :)))))))
-
خــــــــــودنویسDr-acula
خیلی اهل اشتراگ گذاری متن و عکس و این داستانا نیستم.
ولی دلم خواست این عکس از من به یادگار توی تاپیکتون باشه -
خــــــــــودنویسبخند. حتی در میانهٔ اشک ریختن. هرگز برای یک لحظه هم به این خشوکها اجازه نده فکر کنند کم آوردهای.
-
قشنگترین تعریفپرستو بابایی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@danial-hosseiny
چقدر خوبه انجمن یکی مثل شما رو داره=)و خستگیای که در میرود!
-
خــــــــــودنویسابدی
زنده میباشم به امّیدِ نگاری که تویی
کشتیام لٰکِن دهم جان بر کناری که تویی
گر نباشی بیقرارم بیقرارم بیقرار
در پی جستارِ آن یار و قراری که تویی
چه بگویندم که راهِ دوستی باشد دراز؟
عازمم تا مقصدِ هر راه دوری که تویی
من چرا باید به سمت لالهای مایل شوم؟
تا در آغوش تو باشم، لالهزاری که تویی
هر شکاری که در این دامش فتاد آزاد شد
دام بگذارم فقط بهر شکاری که تویی
خالقم آنگه که ابزار مرا در کار کرد
گفت هشدار آفریدم بهر یاری که تویی
بار غمگین زمستان را از آن رو میکشم
تا ببینم روی شادان بهاری که تویی
«وه که با این عمرهای کوته بیاعتبار»
در ضرر باشم به دور از اعتباری که تویی
تختِ مسین دلم نقش طلا یافت ز تو
جاودانِ آبدینِ ماندگاری که تویی
Sana Asadi 1
تولدت مبارک...
1401/03/16 -
نتایج اولیه کنکور ۱۴۰۱ آلایی هاFaez Fateminia
ولی برای من به شخصه مهم نیست چند شدی.
همین مهمه که دلت از خودت راضی باشه...