آلاخونه

dlrm شمع از سر خود گذشت و آزاد بسوخت
بر آتش غم خنده‌زنان شاد بسوخت

@shiima من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

@shiima به هر موجی که میگفتم غم خویش
سری میزد به سنگ و باز میگشت!

@shiima مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید

aida79 نمی دانم نمیدانم الهی
تو دانی و تودانی انچه خواهی

@shiima تا مهر تواَم در دل شوریده نشست
وافتاد مــرا چشـم بدان نرگـس مست

@saghar-mah یادم اید روز باران
گردش یک روز دیرین
خوب وشیرین
توی جنگل های گیلان
امیدوارم درست گفته باشم:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:

@saghar-mah یک پنجره از ابر بهارم لبریز
لبریزتر از غم غروب پاییز
در محکمه ام نوشت دنیا روزی
تبعید به غربت جنوب پاییز

@saghar-mah تا در دل من عشق تو اندوخته شد
جز عشق تو هر چه داشتم سوخته شد

@shiima موجها خوابیده اند ، آرام و رام
طبل طوفان از نوا افتاده است

@Saahaar آن گلابدان قدیمی
در کدامین صخره افتاد
شاپرک بانوی آواز
در کجای شعله جان داد

@Saahaar دوستم داشته باش،
دوستم داشته باش
بادها دلتنگند،
دست ها بیهوده،
چشم ها بیرنگند

@Saahaar مگوی آن سخن کاندران سود نیست
کزین آتشت بهره جز دود نیست

@Saahaar دوستت خواهم داشت،
شادتر خواهم شد
ناب تر روشن تر بارور خواهم شد
دوستم داشته باش

در میخانه که باز است چرا حافظ گفت
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند ؟

تنــم از واسـطه دوری دلـبر بگــداخت
جانم از آتش هجر رخ جانانه بسوخت

@Saahaar هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین
روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا

@Saahaar تونیکی میکن و دردجله انداز
که ایزد دربیابانت دهد باز

lnz هر لحظه مزن در،که در این خانه کسی نیست
بیهوده مکن ناله،که فریاد رسی نیست

dlrm دوستم داشته باش
شهرها می لرزند
برگ ها می سوزند
یادها می گندند
باز شو تا پرواز
سبز باش از آواز
آشتی کن با رنگ
عشق بازی با ساز
دوستم داشته باش