-
miss.besharati با رشته ي زلف توام امشب سر راز است
افسوس که شب کوته و اين رشته دراز است -
miss.besharati به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید
زتاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها -
الا یا ایها الساقی ادرکاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها -
نی حدیث راه پر خون می کند
قصه های عشق مجنون می کند -
miss.besharati از عشق من به هر سو در شهر گفتگویی ست
من عاشق تو هستم اين گفتگو ندارد -
در میخانه که باز است چرا حافظ گفت
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند ؟ -
در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند
به دشت پر ملال ما
پرنده پر نمی زند- این شعر از کیه؟؟؟
-
تنــم از واسـطه دوری دلـبر بگــداخت
جانم از آتش هجر رخ جانانه بسوخت -
@Saahaar هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین
روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا -
@Saahaar تونیکی میکن و دردجله انداز
که ایزد دربیابانت دهد باز
5258/24592