@Saahaar یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

saraa.66
دیدگاهها
-
" مشاعره " -
" مشاعره "@Saahaar تا قفل قفس باز شد آن سوخته پر رفت
دلواپس ما بود ولیکن به سفر رفت -
" مشاعره "@Saahaar هر شبي گويم که فردا ترک اين سودا کنم
باز چون فردا شود امروز را فردا کنم -
" مشاعره "@shiima تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را
چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانی را -
" مشاعره "mrf مادر موسیقی بهشت همانا صدای توست
گوش دلم به زمزمه لای لای توست -
" مشاعره "@Saahaar هر چيز که بشکند ز بها افتد و ليک
دل را بها و قدر بود تا شکسته است -
" مشاعره "@Saahaar یا چشم بپوش
از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم -
" مشاعره "گونش در آغاز محبت گر پشیمانی بگو با من
که دل ز مهرت بر کنم تا فرصتی دارم -
" مشاعره "mrf من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم -
" مشاعره "@Saahaar همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تودر دلم نشستی -
" مشاعره "@Saahaar راز دلت را مکن فاش به نامحرمان
در بر مامحرمان راز گشودن خطاست -
" مشاعره "گونش تونه مثل افتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و ایند وتو همچنان که هستی -
" مشاعره "@Saahaar تا یار برفت صبر از من برمید
وز هر مژهام هزار خونابه چکید
گوئی نتوانم که ببینم بازش
تا کور شود هر آنکه نتواند دید -
" مشاعره "شکلات دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این ره نباشد کار بی اجر -
" مشاعره "@Saahaarتا گشودم نامه اش را سوختم در انتظار
کاش قاصد میگشود این نامه سر بسته را -
" مشاعره "mrf ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید -
" مشاعره "mrf دارد به جانم لرز می افتد رفیق؛ انگار پاییزم
دارم شبیه برگ های زرد و خشک از شاخه می ریزم -
" مشاعره "mrf روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم -
" مشاعره "mrf دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق -
" مشاعره "0000000000 گفتم از دل برود چون ز مقابل برود
غافل از اينکه چو رفت از پي او دل برود