هرچی تودلته بریز بیرون۶

[sheyda.fkh]

@amirhossein-hf
دی تبر برداشتم بر سر زدم من
چو ندارم سرعتی در تایپ اشعار :|

[dlrm]

@sheyda-fkh
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشنم

• 

[amirh_hmyf]

این پست پاک شده!

[sheyda.fkh]

dlrm
می بخور منبر بسوزان
مردم آزاری نکن

[amirh_hmyf]

@sheyda-fkh نکن تو ای دختر
مرا خسته که جانی دگر مرا نمانده

[dlrm]

@amirhossein-hf

هرکه دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت

• 

[amirh_hmyf]

dlrm تویی برایم ارامش دل
اینگونه نگو که دلم را عذابی میدهی

[M.ba78]

@amirhossein-hf در مشاعره... گفته است:

dlrm تویی برایم ارامش دل
اینگونه نگو که دلم را عذابی میدهی

یا امیرا تو مگر درس نداری
که همش افتان و خیزان میایی
به این انجمن الایی

[sheyda.fkh]

@amirhossein-hf
همی گفت پیر پارینه دوز
که قافیه چو تنگ آید
شاعر به جفنگ آید

• 

[amirh_hmyf]

@m-bahrami1378 احسنت برتو ای معصوم شیرین سخن
حرفت بر روح من جامی دگر دمید

[amirh_hmyf]

@sheyda-fkh درست گویی دخترا
مرا خنداندی از جنفگیات

[dlrm]

@amirhossein-hf

ترسم این قوم که بر درد کشان میخندند
در سر کارخرابات کنند ایمان را

• 

[sheyda.fkh]

@amirhossein-hf
تبارک الله که خود گویی و خود خندی
عجب مرد هنرمندی

• 

[dlrm]

@sheyda-fkh

یا برگرد یا آن دل را برگردان
یا بنشین یا این آتش را بنشان

[sheyda.fkh]

dlrm
من نگویم که مرا از قفس آزادکنید
قفسم برده به باغی و دلم شادکنید

[dlrm]

@sheyda-fkh

دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت
باز مشتاق کمانخانه ی ابروی تو بود

[NarimanNa]

dlrm
دانی که چرا خدا تو را داده دو دست

من معتقدم که اندر آن سری هست

یک دست به کار خویشتن پردازی

بادست دگر ز دیگران گیری دست

[sandiiii]

NarimanNa تو عشق پاکی و پیوند حسن جاودان داری
نه حسنت انتها دارد نه عشقت ابتدا حافظ

[dlrm]

sandiiii

ظالم آن قومی که چشمان دوختند
زان سخنها عالمی را سوختند

[amirh_hmyf]

dlrm در دايره قسمت ما نقطه ي تسليميم
لطف آنچه تو انديشي حكم آنچه تو فرمايي