-
@m-bahrami1378 ندانم از چه سبب رنگ اشنایی نیست
سهی قدان سیه چشم ماه سیمارا -
نوشتهشده در ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۱۹:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378 ترسم این قوم که بر درد کشان می خندند//در سر کار خرابات کنند ایمان را
-
این پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۱۹:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@samannn-bf آخر به اسارت دل حسرت زده خو کرد شادم که دگر ياد گريز از قفسم نيست
-
نوشتهشده در ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۲۲:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378 تا چند عمر در هوس آرزو رود
ای کاش این نفس که برآید فرو رود
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۳۹۸، ۱۳:۳۵ آخرین ویرایش توسط kimia_es_afshar انجام شده
از همه کس گذرکنم از تو گذر نمی شود
مشکل تو وفای من مشکل من جفای تو
-
از همه کس گذرکنم از تو گذر نمی شود
مشکل تو وفای من مشکل من جفای تو
@kimia_afshar ورت شیخ گوید مرو سوی دیر
جوابش چه گویی بگو شب بخیر -
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۳۹۸، ۲۱:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378
دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود -
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۳۹۸، ۲۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-bahrami1378
یار مرا می نهلد تا که بخارم سر خود
هیکل یارم که مرا می فشرد در بر خود -
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۳۹۸، ۲۱:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۳۹۸، ۲۱:۱۶ آخرین ویرایش توسط M.ba78 انجام شدهاین پست پاک شده!