اعتراف میکنم که....
-
نوشتهشده در ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۹:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف بدی میکنم ..
تو دبیرستان از معلم عربی مون ( آقای احمدی ) بدم میومد یه روز گفت برو برام چایی بیار تو چایش تف کردم بردمبه دوستام هم گفتم
نشست قشنگ نوش جان کرد
زنگ تفریح کلی خندیدیم -
سلااااام به روی ماه دوستااااان آلایی
حالتون چطووووره؟
این از تابستون مابعد سختی ها وپیچ وخم های کنکور ...وقتشه یه سری به بازیگوشی های غبار زده مون بزنیم وبمب درونمون رو بپوکونیم (بعد کنکور بمب درونتون را پوکاندیدینین ؟؟اگه میتونی بخونش)
اینم یه# چالش هست
میخوام اعترااااف کنید چه کارا وعادتهای عجیبی میکنید....
شاید برا بقیه جالب باشه ...مثلا من پوست لبمو میکنم بعد دردشو تحمل میکنم
یکی از خنگ بازیای دیگم تایه سال بعدعضویتم هروقت میخواستم برم بیرون از انجمن گزینه بیرون رفتن رو میزدم بعد موقه برگشتن مجبور میشدم دوباره اطلاعت وارد کنمفک کنید روزی چندین بار اینکارومیکردم....
خب وقتشه جانب هیجان انگیز وعجیب شخصیتتون رو به چالش بکشید.
موفق باشید
خبرگزاری #آبودان
#یاسی
#آلا
#ریبون
#برزیل
نوشتهشده در ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۱۰:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهیه زمانی آلایی
اعتراف میکنم دلم واسه صاحب این تاپیک خیلی زیاد تنگ شده
کجایی یاسی بی معرفت: ( -
نوشتهشده در ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم براش تا اخرین نفس میجنگم
-
نوشتهشده در ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۱۸:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم
تو این ۱۲ سال تحصیل تا الان هیچکسی رو به دفتر مدرسه لو ندادم هیچ
کمکشم کردم
به جز یک مورد که اون حقش بود -
اعتراف بدی میکنم ..
تو دبیرستان از معلم عربی مون ( آقای احمدی ) بدم میومد یه روز گفت برو برام چایی بیار تو چایش تف کردم بردمبه دوستام هم گفتم
نشست قشنگ نوش جان کرد
زنگ تفریح کلی خندیدیمنوشتهشده در ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۲۰:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده! -
این پست پاک شده!
نوشتهشده در ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۲۰:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده! -
نوشتهشده در ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۲۱:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ساعت 00:37 روز ١٢ بهمن ٩٨
اعتراف ميكنم خدا خیلی دوستم داره ...
با تمام وجودم حسش میکنم
و عاشقشم که همیشه دستم رو تو سخت ترین شرایط میگیره ..
دوست دارم خدا -
نوشتهشده در ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۲۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم
خوابیدنم دست خودمه
بیدارشدنم دست خدا
آی ام خرس قطبی -
نوشتهشده در ۱۲ بهمن ۱۳۹۸، ۲۱:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم ...
امروز خوب درس نخوندم
( دیالوگ های الان من من با وجدانم ساعت 00:۳۳ ۱۳ بهمن ۹۸)
وجدانم : چرا امروز خوب درس نخوندی ؟
من : نمیدونم چم شد زمان از دستم در رفت
وجدانم : یعنی چی زمان از دستت در رفت
من : هیچی دیگه یه ربع رفتم استراحت دیدم ۱ ساعت شده بعد دیگه نا امید شدم ول کردم
وجدانم : بگو غلط کردمو تکرار نمیکنم
من : باشه غلط کردم و تکرار نمیکنم -
اعتداف میکنم خیلی چیزا واسه اعتراف کردن دارم ولی قابل گفتن نیست.
️
️
-
نوشتهشده در ۱۳ بهمن ۱۳۹۸، ۱۳:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم که خیلی دوستش دارم ولی نمیدونمم چرا همش هم اونو اذیت میکنم هم خودمو
-
اعتراف میکنم بی دردسر ترین اعتراف زندگیم .اعتراف به دوست داشتن خودم بوده.
-
بچه ها اعتراف میکنم تو زندگیم ادمای درستیو واسه اعتراف کردن انتخاب نکردم.
سعی کنید واسه اعتراف کردن ادمای درستو انتخاب کنین -
نوشتهشده در ۱۳ بهمن ۱۳۹۸، ۱۵:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم بسکه با گوشی کار کردم چشمام داره درمیاد
-
اعتراف میکنم...
که دردامو برا خودم نگه میدارم.خنده هاوشادی هامو برای دیگران
اینجوری راحت ترمنوشتهشده در ۱۳ بهمن ۱۳۹۸، ۱۶:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@kimia_afshar در اعتراف میکنم که....
گفته است:
اعتراف میکنم...
که دردامو برا خودم نگه میدارم.خنده هاوشادی هامو برای دیگران
اینجوری راحت ترممنم همین کارو میکنم:)
-
اعتراف میکنم
همین الان که داشتم اعتراف های بچه هارو میخوندم یهو به یه اعتراف رسیدم گفتمم عههه چ جالب منم همین طوریم و واسم پیش اومده بعد به اسمش نگا کردم دیدم اعتراف خودم بود و خودم نوشته بودمش
️
️
️
-
نوشتهشده در ۱۴ بهمن ۱۳۹۸، ۱۰:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف می کنم که الآن توهم زدم که همه شما از من بهتر هستید و دارم از حسادت می ترکم و می خوام بیام همتونو جر و وا جر کنم البته ازلحاظ تحصیلی نه چیز دیگه (مدیونه منی اگه فکر بد کنی خخخ)
و همچنین نمی دونم چرا این حس نسبت به اکالیپتوس خیلی شدید تره !!!! و جالب تر اینکه اصلا نمیشناسمش .....نمی دونم شاید به خاطر نام کاربریشه که یه حس بد ایجاد می کنه......
عجب اعتراف سنگینی ...
امیدوارم اکالیپتوس دشمن نشه...!!!!! -
اعتراف می کنم که الآن توهم زدم که همه شما از من بهتر هستید و دارم از حسادت می ترکم و می خوام بیام همتونو جر و وا جر کنم البته ازلحاظ تحصیلی نه چیز دیگه (مدیونه منی اگه فکر بد کنی خخخ)
و همچنین نمی دونم چرا این حس نسبت به اکالیپتوس خیلی شدید تره !!!! و جالب تر اینکه اصلا نمیشناسمش .....نمی دونم شاید به خاطر نام کاربریشه که یه حس بد ایجاد می کنه......
عجب اعتراف سنگینی ...
امیدوارم اکالیپتوس دشمن نشه...!!!!!نوشتهشده در ۱۴ بهمن ۱۳۹۸، ۱۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmoein_alizadeh در اعتراف میکنم که....
گفته است:
اعتراف می کنم که الآن توهم زدم که همه شما از من بهتر هستید و دارم از حسادت می ترکم و می خوام بیام همتونو جر و وا جر کنم البته ازلحاظ تحصیلی نه چیز دیگه (مدیونه منی اگه فکر بد کنی خخخ)
و همچنین نمی دونم چرا این حس نسبت به اکالیپتوس خیلی شدید تره !!!! و جالب تر اینکه اصلا نمیشناسمش .....نمی دونم شاید به خاطر نام کاربریشه که یه حس بد ایجاد می کنه......
عجب اعتراف سنگینی ...
امیدوارم اکالیپتوس دشمن نشه...!!!!!اعتراف میکنم ...
اعتراف جالبی بود -
اعتراف میکنم زیاد به کسی اعتراف نمیکنم و بیشتر شنوندم چون امنیت شنونده ها خیلی بیشتر از گوینده هاست...
-
نوشتهشده در ۱۴ بهمن ۱۳۹۸، ۱۵:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم پارسال سال دوازهمم شبابادوستم تاصبح چت میکردم صبح زودتراهمه میرفتم چاییو صبحانه اماده میکردم ومیگفتم که من تاصبح درس میخوندم