-
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۳:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
man;12771 said:
> كدوم قسمتش رو؟
>
> - - - updated - - -
>
>
> چطور بود؟
> .......همش لامصب مزخرفه با این مشتق بی صاحاب
-
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۳:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
aysan;12770 said:
> پیوستگی در حد رو منطورته؟؟مال ما با مال شما فرق داره یانه؟؟مال خودمونو بلدم اگه فرقی ندارن تا واست بتوضیحمش
ماله شما کمتره
-
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۳:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@lovesick;12779 said:
> ماله شما کمتره
بله...من میخواست توضیح بده...اون رشتش ریاضی هست
-
@lovesick;12768 said:
> اقا یکی این پیوستگی رو یاد من بده :(((((
ببين وقتي نقاط ناپيوستگي رو ميخاد بايد اون جا هايي كه ضابطه تابع تغيير مي كنه رو بررسي كني ببيني حدش باخودش برابر هست يانه؟ وقتي بازه ميده ابتداش بايد پيوستگي چپ و انتهاش پيوستگي راست داشته باشه
-
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۶:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
man;12781 said:
> ببين وقتي نقاط ناپيوستگي رو ميخاد بايد اون جا هايي كه ضابطه تابع تغيير مي كنه رو بررسي كني ببيني حدش باخودش برابر هست يانه؟ وقتي بازه ميده ابتداش بايد پيوستگي چپ و انتهاش پيوستگي راست داشته باشه
اینو میدونم سوالای تخیلی کنکور انگار یه چیز دیگس
-
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۶:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@lovesick;12788 said:
> اینو میدونم سوالای تخیلی کنکور انگار یه چیز دیگس
فردا همین موقع خودم برات میگم در سطح کنکور دکتراااا.[emoji6]
-
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۷:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
man;12789 said:
> كدوم سوال ؟ براكته؟
همش
مشتق گیریم ک ازین بدتر
اووووف چقد خریت کردم امسال موندم چقد
-
حالا وقت اين فكرها نيست
-
-
- updated - - -
-
ببين سوال رو بخون يه لحظه فك كن قراره چيكا كني منم تو سوال هاي مشتق اين حس رو داشتم سوال رو كه ميديدم مربوط به مشتق هست بلافاصله مشتق مي گرفتم بدون توجه به اين كه چي ميخاد
-
-
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۷:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
man;12793 said:
> حالا وقت اين فكرها نيست
امیدوارم بترکونی امسال
خوش باشی
تپاتالکم بحذفم از کل دنیای مجازی راحت شم -
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۷:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
man;12795 said:
> دقيقا كجاش؟ صورت سوال يا روند حل كردن؟
>
> - - - updated - - -
>
>
> دقيقا كجاش؟ صورت سوال يا روند حل كردن؟بیخیال سوالشو تو کنکور ببینم ورقه رو جر میدم
-
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۷:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سلام این همایش های کانون قابل دانلود کردن نیس نه؟!
-
-
- updated - - -
-
سلام این همایش های کانون قابل دانلود کردن نیس نه؟!
-
-
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۷:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۷:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
man;12801 said:
> ميشه من دانلود كردم اگه اي دي ام رو فعال كني روي پخش كه بزني مي نويسه گرفتن فايل تصويري از اين صفحه دانلود رو بزن
نیگاکردم اه ای دی ام حذفیده اوووف ...
ادم میاد نت گیرمیکنه بهتره برم خودم بخونم به سازخودم برقصم -
نوشتهشده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۷:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@lovesick;12796 said:
> بیخیال سوالشو تو کنکور ببینم ورقه رو جر میدم
خب الان اعصابت داغون کرده برو سراغ یه درس دیگه گیر نده
-
-
- updated - - -
-
@lovesick;12796 said:
> بیخیال سوالشو تو کنکور ببینم ورقه رو جر میدم
خب الان اعصابت داغون کرده برو سراغ یه درس دیگه گیر نده
-
-
نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۶:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خدا : بنده ي من نماز شب بخوان و آن يازده رکعت است .
بنده : خدايا ! خسته ام ، نمي توانم .
خدا : بنده ي من ، دو رکعت نماز شفع و يک رکعت نماز وتر بخوان .
بنده : خدايا ! خسته ام برايم مشکل است نيمه شب بيدار شوم .
خدا : بنده ي من قبل از خواب اين سه رکعت را بخوان .
بنده : خدايا ! سه رکعت زياد است .
خدا : بنده ي من فقط يک رکعت نماز وتر بخوان .
بنده : خدايا ! امروز خيلي خسته ام ! آيا راه ديگري ندارد ؟
خدا : بنده من قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان کن و بگو يا الله .
بنده : خدايا ! در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم مي پرد !
خدا : بنده ي من همانجا که دراز کشيده اي تيمم کن و بگو يا الله .
بنده : خدايا ! هوا سرد است ! نميتوانم دستانم را از زير پتو در بياورم .
خدا : بنده ي من در دلت بگو يا الله ما نماز شب برايت حساب ميکنيم .
بنده اعتنايي نمي کند و مي خوابد .
خدا : ملائکه ي من ! ببينيد من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابيده است چيزي به اذان صبح نمانده ، او را بيدار کنيد دلم برايش تنگ شده است امشب با من حرف نزده .
ملائکه : خداوندا ! دوباره او را بيدار کرديم ، اما باز خوابيد .
خدا : ملائکه ي من در گوشش بگوييد پروردگارت منتظر توست .
ملائکه : پروردگارا ! باز هم بيدار نمي شود !
خدا : اذان صبح را مي گويند هنگام طلوع آفتاب است اي بنده ي من بيدار شو نماز صبحت قضا مي شود خورشيد از مشرق سر بر ميآورد .
ملائکه : خداوندا ! نمي خواهي با او قهر کني ؟
خدا : او جز من کسي را ندارد ... شايد توبه کرد ...
بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری .