-
نوشتهشده در ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ۸:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مثل بچه ابری شده ام، سرگردان در اقیانوس ها...
-
خدایا؛
کفر نمیگویم
مرا بی آنکه خواهم اسیر زندگی کردی
خداوندا؛
تومسئولی....
خداوندا؛
تو میدانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است....
چه رنجی میکشد
آن کس که انسان است و از
احساس سرشار است.... -
نوشتهشده در ۱۳ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مردم حتی به اندازه یه سردرد معمولی خودشون هم به مرگ منو تو اهمیت نمیدن.
-
نوشتهشده در ۱۳ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
-
نوشتهشده در ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ۹:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
فراموش شدن
همیشه از نبودن نیست!
گاهی از نزدیک شدن زیاد
فراموش میشوی
-
نوشتهشده در ۱۵ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
-
نوشتهشده در ۱۶ اسفند ۱۳۹۸، ۹:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یاران همه رفتند ولی باکی نیست
از دست نداده ایم تنهایی را...
-
نوشتهشده در ۱۶ اسفند ۱۳۹۸، ۹:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۶ اسفند ۱۳۹۸، ۹:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
بــه ایــن فـکــر مـیـکـنم
لالایـــی هــای ِ مـــادرم
زیــر ِ کــدام بـالشتکــ ِ کـودکــی هــایـم جــا مانــده؟
شـایـد هــنـوز بـشـود آســوده خــوابـیـد… -
آرزو دارم ناخواسته به دست آوری آن چيزهايی را که خواسته هایت هستند… آن گونه که با خود بياندیشی : آيا کسی برايم آرزويی کرده است … ؟! هی پاک می کنم… هی می نويسم… املايم بد نيست ! از تکرار اسمت لذت می برم…
-
این روز ها از کنار من که میگذری احتیاط کن
هزاران کارگر در من مشغول کارند
روحیه ام در دست تعویض است! -
مثل سیگار نصفه افتادم
در جهانی که پمپ بنزین بود… -
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش
همین بس که :
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است
با تیغِ کُند -
دلتنگی چه حس بدی است...
تنهایی چه حس بدی است
کاش...
پاره ای ابر میشدم
دلم مهربانی می بارید
کاش نگاهم شرار نور میشد
اشتی میدادش
و
که دوست داشتن چه کلام کاملی است
و
من...
چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!