هرچی تودلته بریز بیرون7

[فاطمه ـ بوشهر]

@samane-99 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

فاطمه ـ بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

@samane-99 خخخخخخ

حداقل بزار عروسیو بگیریم واسه اونیکی تو بیای اینجا بعد خخ

من چیکار به عروسی سمانه اینادارم داداشت برام بلیت گرفته بود امدم ندیدمش دست از پا دراز تر برگشتم

عاقل بشو دختر

[فاطمه ـ بوشهر]

خب دیگه من برم بچه ها

روز همگی عالی

زدم پروندم همه رو خخ

خداحافظ

[dani.mobina]

فاطمه ـ بوشهر
روز همه خوش منم رفتم

[Flight]

@Amir-Bernousi در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ

اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پاره‏ اى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده‏ اش را بخورد از آن كراهت داريد [پس] از خدا بترسيد كه خدا توبه‏ پذير مهربان است

حجرات،12

:))
چ قشنگِ..

[samane.A]

@dani-mobina در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

@samane-99 تو همونی نیستی که میخواستمت بندازمت تو قفس خرسا؟>

جاننننمنو نه بابا منو تو اولین بارمونه باهم میحرفیممن خودم باغ وحش دارم کجاشو دیدی برم پیش خرسا خرسه بم میگه سلام مامان

[dani.mobina]

@samane-99
پس یکی دیکه بود

[samane.A]

فاطمه ـ بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

خب دیگه من برم بچه ها

روز همگی عالی

زدم پروندم همه رو خخ

خداحافظ

به سلامت اجی جون به داداشت بگو دور منو خط بکشه من عاقل بشو نیستم میزنم پیرشم میکنم

[samane.A]

فاطمه ـ بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

@samane-99 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

فاطمه ـ بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

@samane-99 خخخخخخ

حداقل بزار عروسیو بگیریم واسه اونیکی تو بیای اینجا بعد خخ

من چیکار به عروسی سمانه اینادارم داداشت برام بلیت گرفته بود امدم ندیدمش دست از پا دراز تر برگشتم

عاقل بشو دختر

به جون تو نمیتونمترک عادت موجب مرض است

[samane.A]

@dani-mobina اره ببین کیو میخواستی اذیت کنی من با حیوانات رابطه مادر فرزندی دارم

[samane.A]

همه رفتن کهمنم برم خدافظ دیوار انجمن

[دختر مو مشکی]

بچه ها . تر خدا بگید تا الان برا تقلب چقدر ریسک کردین؟

[دختر مو مشکی]

کلاس نهم که بودیم .امتحان علوم پیش نوبت داشتیم زنگ آخر هم بود.با دخترا نقشه کشیدیم که یکی برگه رو از دفتر مدرسه کش بره .و نقشمون رو عملی کردیم و یه زنگ قبل امتحان که از شانسمون معلم نداشتیم .نشستیم کلش رو کار کردیم و امتحان رو بخوبی دادیم

[فاطمه ـ بوشهر]

@FatiJoooooni

سلام

مرسی بابت تبریک عید

سال نو توهم مبارک باشه فاطمه جان

ممنونم ک تگم کرده بودی اما درست تگ نخورده بود من ندیدم

داشت دلم میگرفت ک بچه ها منو یادشون رفته بود چون چند مدت نبودم اینجا
ولی پیام تبریکتو ک دیدم اسم منم بود خوشحال شدم خیلیییی ممنونم

جات اینجاس

[Amirbernosi]

https://karboom.io/assessments/myers-briggs/show
خیلی جالب و دقیق بود، فقط برای من یکی دو موردش درست نبود

تست شخصیت شناسیه

[Amirbernosi]

@دختر-مشکی-پوش ریسک یه سال محرومیت از کنکور :|

[دختر مو مشکی]

@Amir-Bernousi تو دوران دبیرستان و راهنمایی رو میگم.کنکور رو نه.هیچوقت تو کنکور ریسک نمیکنم

[Amirbernosi]

@دختر-مشکی-پوش اون که من منبع تقلب بودم :|

البته الان دیگه از تقلب بدم میاد :|

بدترین و پراسترس ترین تقلبم توی کنکور بود، میخواستم به رفیقم یه چندتا سوال زیستو برسونم، قرار گذاشتیم ساعت11 بریم دسشویی
من جلوم مراقب نشسته بود رو صندلیش، یه تیکه کاغذ رو لای هزارتومنی گذاشته بودم، بعد فک کنم یه 10 12 تایی سوال رو نوشتم

بدیش این بود باید یه کلید انتخاب میکردم برای هرسوال که رفیقم بتونه بفهمه، چون گزینه ها فرق دارن دیگه
رفتیم دسشویی و دادم بهش :| اخرشم هیچی ننوشت

خیلی سخت بود و پر استرس :|

[دختر مو مشکی]

@Amir-Bernousi زدی رو دستم.چرا هیچی ننوشت؟

[samane.A]

@دختر-مشکی-پوش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

بچه ها . تر خدا بگید تا الان برا تقلب چقدر ریسک کردین؟

خیلی من به اندازه موهای سرم تقلب کردمتو دسمال کاغذی رو مانتو رو جوراب رو دست حتا بعضی وختا کاغذم عوض میکردم یاتقلبامو به یکی دگم میدام وخیلی کارای بیشتر
یادمه امتحان نهایی سلامتو بهداشت داشتم رو دستملال کاغذی نوشته بودم ریز اصلا به زور میدی کل کتابو تو سه تا دسمال نوشته بودمبه جون خودم دروغ نمیگم
رفتم سر امتحان دسمالارو گذاشتم تو دستم تا ازبازدید بدنی ردشم بعد گزاشتم جیبم امتحان شرو شد نشستم همرو نوشتم همه سوالارو دوتا اخری مونده بود چار گزینه ای بود مراقبه بم شک کرد منم دستمال تو دستم بود بخاطر اونکه ندونه رو دستمال نوشتم تا امد نزدیک فین کردم توش
دیگه هیچی بم نگفت رفت این شد من در امتحان نهایی قبول شدم

[Amirbernosi]

@دختر-مشکی-پوش نمیدونم جاش بد بود فک کنم

یه سالن فاصله داشتیم

هیچوقت یادم نمیره، کاغذه رو لای صفحای دفترچه جابجا میکردم تا طرف نفهمه، دبیر عربیمونم بود تازه، همیشه از یکی تقلب میگرفت سر امتحانا :|
الان بهش فکر میکنم احمقانه بود :|