هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Amirbernosi]

@دختر-مشکی-پوش ریسک یه سال محرومیت از کنکور :|

[دختر مو مشکی]

@Amir-Bernousi تو دوران دبیرستان و راهنمایی رو میگم.کنکور رو نه.هیچوقت تو کنکور ریسک نمیکنم

[Amirbernosi]

@دختر-مشکی-پوش اون که من منبع تقلب بودم :|

البته الان دیگه از تقلب بدم میاد :|

بدترین و پراسترس ترین تقلبم توی کنکور بود، میخواستم به رفیقم یه چندتا سوال زیستو برسونم، قرار گذاشتیم ساعت11 بریم دسشویی
من جلوم مراقب نشسته بود رو صندلیش، یه تیکه کاغذ رو لای هزارتومنی گذاشته بودم، بعد فک کنم یه 10 12 تایی سوال رو نوشتم

بدیش این بود باید یه کلید انتخاب میکردم برای هرسوال که رفیقم بتونه بفهمه، چون گزینه ها فرق دارن دیگه
رفتیم دسشویی و دادم بهش :| اخرشم هیچی ننوشت

خیلی سخت بود و پر استرس :|

[دختر مو مشکی]

@Amir-Bernousi زدی رو دستم.چرا هیچی ننوشت؟

[samane.A]

@دختر-مشکی-پوش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

بچه ها . تر خدا بگید تا الان برا تقلب چقدر ریسک کردین؟

خیلی من به اندازه موهای سرم تقلب کردمتو دسمال کاغذی رو مانتو رو جوراب رو دست حتا بعضی وختا کاغذم عوض میکردم یاتقلبامو به یکی دگم میدام وخیلی کارای بیشتر
یادمه امتحان نهایی سلامتو بهداشت داشتم رو دستملال کاغذی نوشته بودم ریز اصلا به زور میدی کل کتابو تو سه تا دسمال نوشته بودمبه جون خودم دروغ نمیگم
رفتم سر امتحان دسمالارو گذاشتم تو دستم تا ازبازدید بدنی ردشم بعد گزاشتم جیبم امتحان شرو شد نشستم همرو نوشتم همه سوالارو دوتا اخری مونده بود چار گزینه ای بود مراقبه بم شک کرد منم دستمال تو دستم بود بخاطر اونکه ندونه رو دستمال نوشتم تا امد نزدیک فین کردم توش
دیگه هیچی بم نگفت رفت این شد من در امتحان نهایی قبول شدم

[Amirbernosi]

@دختر-مشکی-پوش نمیدونم جاش بد بود فک کنم

یه سالن فاصله داشتیم

هیچوقت یادم نمیره، کاغذه رو لای صفحای دفترچه جابجا میکردم تا طرف نفهمه، دبیر عربیمونم بود تازه، همیشه از یکی تقلب میگرفت سر امتحانا :|
الان بهش فکر میکنم احمقانه بود :|

[دختر مو مشکی]

samane.99 دوره ی آموزشی میزاری.ماهی چقد

[samane.A]

@دختر-مشکی-پوش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

samane.99 دوره ی آموزشی میزاری.ماهی چقد

شما بیا من رایگانش میکنم

[دختر مو مشکی]

@Amir-Bernousi بچه درسخونی بودی ها

[دختر مو مشکی]

samane.99 وای .مرسیییی

[samane.A]

@دختر-مشکی-پوش در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

samane.99 وای .مرسیییی

فدات ولی تقلب نون اب نمیشه ماکه باهاش قبول شدیم ولی تو نکن

[Amirbernosi]

@دختر-مشکی-پوش بله، بودم

[dani.mobina]

samane.99
چه جرعتی دمت گرم

[دختر مو مشکی]

samane.99 چشم.تقلب نمیکنم

[samane.A]

@دختر-مشکی-پوش اوایل نوشتنم بود

[MaryaM._.sh]

بنظرم
یکی از بدترین کارایی ک هرکس میتونه در حق خودش کنه
موندن جایی هس ک هیچ فایده ای براش نداره
یک ماه میشه
دلم نمیخواد اینجا باشم
دلیلشم نمیدونم
ی حس تنفر پیدا کردم
دلیلش نمیدونم
حس میکنم اینجا ی هزارتو هس
ی هزارتو
ک مسیرپرپیچ وخمش پرشده از آدمایی با نقاب قشنگ
شایدمنم نقاب برداشتم وچهره شون دیدم
مثل همونایی ک مثل من ی روز بی دلیل رفتن
فهمیدم اینجا
جایی نبود ک‌ من فکرش میکردم
ن آدمای اینجا
آدمایی ک من فکر میکردم نبودن
آدمایی ک مجازی شون از هر آدم واقعی ترسناک تر
آدمایی ک حرفاشون باعمل هاشون کاملا متفاوت هس
حتی عقایدشون هم با عمل شون کاملا متفاوته
نمیدونم دلیل این افکار و احساس چیه

[MaryaM._.sh]

نمیدونم قراره
یک ساعت
دو روز
سه ماه
چهارسال
یاتاابد
برم...
فقط میدونم باید برم
تاجایی ک میتونم از اینجا وآدماش دوری کنم
روباه گفت:
خداحافظ و اینک راز من که بسیار ساده است :
بدان که جز با چشم دل نمی توان خوب دید
آنچه اصل است،از دیده پنهان است.
خدانگهدار

[samane.A]

dani.mobina فدات

[دختر مو مشکی]

samane.99 اوه مای گاد

[samane.A]

@دختر-مشکی-پوش اورین دختر گل من دیگه برم عصر بخیر