کافــه میـــم♡
-
ﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــــﻢ ﮐﺴـﯽ ﺩﻭﺳﺘــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳـــــَــــﺮﺩﻡ …
ﻣﺜـﻞ ﺩﯼ , ﻣﺜـﻞ ﺑﻬﻤـــﻦ , ﻣﺜـﻞ ﺍﺳﻔﻨــــــﺪ
ﻣﺜـﻞ ﺯﻣﺴﺘــــﺎﻥ
ﺍﺣﺴــــــﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯﺩﻩ
ﺁﺭﺯﻭﻫـــﺎﯾـﻢ ﻗﻨﺪﯾــــﻞ ﺑﺴﺘــﻪ
ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ ….
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــدنی ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘـــــنی ﻏﻤﮕﯿــﻦ
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﭘــُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــــﻮﺗـﻢ ..
-
دنیا ارزش پا کوبیدن به شکمت را نداشت، ببخش مرا مادر...
-
آدمـای دلتــــــــــنگ
وقتی خیلی بهشون خوش میگذره و میخندند
یهو سرشونو برمیگردونند اونوری
یکم ثابت میشن
یواش یواش چشاشــــــون پر از اشـــــــک میشه.
-
ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﺪ …
ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ، ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮓ …
ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺣﺴﺎﺱ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺸﻪ …
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ….
ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ،…
ﻻﻡ ﺗﺎ ﮐﺎﻡ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯﻧﻤﯿﺸﻮﺩ…. !
ﻏﺬﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯼ……
ﻧﻬﺎﺭ ﻫﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ…..
ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺷﺎﻡ !
ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺁﻫﻨﮓ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ …!ﺷﺒﻬﺎ ﻋﻼﻣﺖ ﺳﻮﺍﻟﻬﺎﯼ ﻓﮑﺮﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻤﺮﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺑﺒﺮﺩ… !
ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺩﻣﯽ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ….
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ … -
سنگ صبور من تویی
قوت قلب من تویی صبر و سکوت من تویی
پشت و پناه من تویی
عشق و قرار من تویی
نور امید من تویی
رمز حضور من تویی...
دوستت دارم بزرگ پروردگارم
-
ای قطار ، راهت را بگیر و برو ! دیگر نه کوه توان ریزش دارد
و نه ریزعلی پیراهن اضافه ، دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست
-
روزگارا:
تو اگر سخت به من میگیری،
با خبر باش که پژمردن من آسان نیست،
گرچه دلگیرتر از دیروزم،
گر چه فردای غم انگیز مرا میخواند،
لیک باور دارم دلخوشیها کم نیست
زندگی باید کرد...!
-
باز هم مثل هميشه که تنها ميشوم
ديوار اتاق پناهم ميدهد
بي پناه که باشي قدر ديوار را ميداني ! -
دلم ﯾﮏ تصادف ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ، ﭘﺮ ﺳﺮﻭﺻﺪﺍ...ﻫﻤﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪﻫﻤﻪ ﻯ ﺁﻥ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻨﻢ ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ!ﻭ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺑﮕﺬﺭﺩ....!ﺁﺭﺯﻭ ﻫﺎﻯ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻧﺸﺪ!ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﯾﺸﺎﻥ ﺑﺮﺳﻨﺪ!
-
خدایا کفر نمیگویم/پریشانم/چه میخواهی تو از جانم/مرا بی انکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
-
من تمام ورق های زندگیم راسوزاندم
ن تنها برگه های روزهای تلخ را
بلکه برگه های روزهای خوشم را هم پای روزهای تلخ سوزاندم
-
بیا اخرین شاهکارت را بین ....
مجسمه ای ساختی دیدنی....
خیره به دور دست....
شاید غرب... شاید شرق....
معشوق یک نگاه...
مقلوب یک شکت...
مفعول یک گناه...
مدفون یک خاطره...
خرده هایش را باد میبرد....
بیا اخرین شاهکارت را ببین،مجسمه ای دیدنی ساخته ای به نام....
من.... -
غرق دردم.ولی
می خندم
خندههای که تلخی اش را
فقط خودم می دانم وخدایم....
-
ای دلم
صبور باش مثل همیشه خوب بودن وخوب ماندن را فراموش نکن
صبور باش زندگی هر ورقش ی رنگه
صبورباش اشک چشماتو پاک کن به اندازه ی کافی آب بدرقه راهش کردی
صبورباش مثل تمام روزهایی که نبود خیال کن کاردارد وقت ندارد
صبورباش دردل او جایی برای تونیست
صبورباش ویادبگیر تنهابودن را به جای یادگرفتن باکسی بودن را
صبورباش وبدان از این پس تمام مشکلات به دوش خودت است
صبورباش وبدان دیگر شریک غم وغصه ای نداری
صبورباش بگذاربگویند دلش از سنگ است
صبورباش وبدان سهم تو از این پس تنهاییست
صبورباش ویادبگیر دیگر کسی همراهت نیست
صبورباش به امید اینکه روزی ببینیش شاد وخرم
صبورباش صبور باش صبورباش صبورباش -
هر وقت داشتی
یه نفرو
زیادی تو قلب وذهنت
بزرگ میکردی
جا واسه پشیمونی هم بذار...