یک بار برای حرکت ... برای تویی که تازه شروع کردی ..
-
روز هفتم
امروز بعد از چند روز بالاخره مامانم اومد خونه تقریبا یه هفته ای میشد که خونه نیومده بود کلییی دلم براش تنگ شده بود
از صبح خونوادگی رفتیم تو دل طبیعت از3اسفند از خونه بیرون نرفته بودم
سعی میکنم الان یکم بخونم که حداقل صفر نباشم امروز
ساعت شروع20:10
-
بنام خدا
روز ششم
شروع مطالعه ۹:۳۵
یه مشکلی برام پیش اومد خیلییی دیر شروع کردم ولی سعب میکنم امروز به ۱۰ ساعت برسونمKALHOR در یک بار برای حرکت ... برای تویی که تازه شروع کردی .. گفته است:
بنام خدا
روز ششم
شروع مطالعه ۹:۳۵
یه مشکلی برام پیش اومد خیلییی دیر شروع کردم ولی سعب میکنم امروز به ۱۰ ساعت برسونمپابان مطالعه ۳۲:۰۴
جمع ساعات مطالعه ۹ساعت و ۴۱ دقیقه -
روز هفتم
امروز بعد از چند روز بالاخره مامانم اومد خونه تقریبا یه هفته ای میشد که خونه نیومده بود کلییی دلم براش تنگ شده بود
از صبح خونوادگی رفتیم تو دل طبیعت از3اسفند از خونه بیرون نرفته بودم
سعی میکنم الان یکم بخونم که حداقل صفر نباشم امروز
ساعت شروع20:10
Rahaa1999 در یک بار برای حرکت ... برای تویی که تازه شروع کردی .. گفته است:
روز هفتم
امروز بعد از چند روز بالاخره مامانم اومد خونه تقریبا یه هفته ای میشد که خونه نیومده بود کلییی دلم براش تنگ شده بود
از صبح خونوادگی رفتیم تو دل طبیعت از3اسفند از خونه بیرون نرفته بودم
سعی میکنم الان یکم بخونم که حداقل صفر نباشم امروز
ساعت شروع20:10
ساعت پایان
23:45
جمع ساعت مطالعه2:30 -
Rahaa1999 سلام شما چه جوری تو این ساعت خوابتون نمیبره و چه جوری خسته نمیشید اگه میشه روشتون رو به اشتراک بذارید ؟مرسی