-
Lili در بهترین تجربه گفته است:
Lili در بهترین تجربه گفته است:
خب دوستان...
میگن که وقتی یه کتابی میخونید،سرگذشت نویسندشو بدونید،نویسنده این کتاب که اسمش هال هست زندگی عجیب و جالبی داشته و...
بقیشو خودتون بشنوید،سعی کردم توی دو تا بخش خلاصش کنم
http://s4.picofile.com/file/8396551376/داستان_زندگی_1.m4a.html
.
.
.
http://s13.picofile.com/file/8399998642/داستان_زندگی_2.m4a.htmlعزیزان کم و کسری و تپق زدن هامو به بزرگیتون ببخشید
فردا ساعت۶صبح منتظرتوووووونم ،این ویس رو امشب حتمن گوش کنید
انشالله که مشکل فایل دوم حل شده باشه،ممنون از دقتتون عزیزان.
-
F Hosseini برا من میشه بفرستی
-
این پست پاک شده!
-
تا چندمدت پیش کبابامهنوز سرکارمیرفت خونه تا ۱۰ صبح تقریبا اروم اروم بدون هیچ سروصدایی
الان از ۸ مامان و بیدارن و باهم حرف میزنن و اینمنوکفری میکنه دلم میخواد داد بزنم ولی ترجیح میدم بذارم درعوض این سال ها ککنار هم نبود کنار هم باشن
هرچند این چند روز تنش زیادی توخونه هست
و رفتن ب خونه جدید شده عذاب -
اصلا نمیدونم چرا باید بخاری اتاق من جمع بشه
چرا باید اون یکی فرش رو هم جمع کنن
اصلا چرا وسایلای اتاقم جمع کردم
بابا من سردمه
گوشم درد گرفته
من اصلا نمیخوام -
من خوابم میاد نمیخواد زیست بخونم تودلییییییی
من اصلا نمیخوام درس بخونم زور نیست ک
سرجنگ برداشتم با خودم
آخه متنفرم از گلودرد و گوش درد
اصلا حوصله دکتر رفتن نیست -
اصلا من میخوام آرایش کنم برم تا نیمه شب بیرون با راضیه میفهمی تودلی
اصلا از ماسک اونم فیلتر دار متنفرم
یکم صورت داشتم اینم پنهان میشه زیر این لعنتی
اقا نفس ادم نمیاد بالا میفهمی
من متنفرررم از این اوضاع -
استرس دارم ک باید برم ب مامانت بگم پنج سال وقتی ازاین دنیا رفتی من خوابت رو دیدم علی
حالم بده علی
اون موقع ترسیدم و پنج سال هیچی نگفتم
الانم میترسم علی
حالا ک دارم از این شهر میرم دوباره داره مرگ تو تکرار میشه برام
میدونی تا فراموش کردم مرگت رو چقدر عذاب کشیدم علی
من تورو خیلی ندیده بودم علی
اون روزی ک اومدی درخونه من لعنتی در باز کردم
با میومد ک نزدیک بود در بسته بشه و تو نذاشتی دوتایی زدیم زیر خنده
تو۱۳ سالت بود ومن دوم دبیرستان
ومن حالم بده علی -
zahra_yp در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
چه انقدر بی بخارین همه بابا خیر سرمون امروز روز دختره هاااا اندکی دیش دیری دیرینی چیزی
http://uupload.ir/view/k8as_66376095_147703569635958_2012550179479884194_n.mp4/
خداوند ناز خود را در دختر تجلی کرد،ای نازترین ناز خدا روزت مبارک
یکم از بی بخاری در اومدیم -
هنوز یادمه کبودی لبات و بدنت رو
هنوز اشک هایی ک بالاسرت ریختم رو یادمه
خودت اومدی تو خوابم بهم گفتی ب مامانم بگو نگرانم نباش جام خوبه
مامانی ک هنوز بعد ۵ سال لباس مشکی از تنش در نیاورده
برم بگه علی دوباره اومد توخوابم بهم گفت ب مامانم بگو گریه نکن فقط برام قرآن بخون
مامانی ک مدت ها سر ظهر میومد توکوچه و از هرکس میپرسید علی هنوز از مدرسه نیومده
شما ندیدعلی رو؟
علی ببخش منو
الانم جراتش رو ندارم اما مامان و بابام دارن مجبورم میکنن
میدونم هیچ وقت چشمات رو یادم نمیره
میدونم اون شب رو هیچ وقت یادم نمیره
اشک های خودم رو یادم نمیره
.... -
Bad Fighter
سلام خوبید
لطف میکنید اسم اون کتاب رو بهم بگید
ممنون میشم -
و خدا ب خیر کنه امروز رو...
ی دختربداخلاق رو باید امروز تحمل کنم...
فقط بخوابم همین. -
و....
چقدر من و تو باهم متفاوت هستیم
خدانگهدار. -
MaryaM._.sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
هنوز یادمه کبودی لبات و بدنت رو
هنوز اشک هایی ک بالاسرت ریختم رو یادمه
خودت اومدی تو خوابم بهم گفتی ب مامانم بگو نگرانم نباش جام خوبه
مامانی ک هنوز بعد ۵ سال لباس مشکی از تنش در نیاورده
برم بگه علی دوباره اومد توخوابم بهم گفت ب مامانم بگو گریه نکن فقط برام قرآن بخون
مامانی ک مدت ها سر ظهر میومد توکوچه و از هرکس میپرسید علی هنوز از مدرسه نیومده
شما ندیدعلی رو؟
علی ببخش منو
الانم جراتش رو ندارم اما مامان و بابام دارن مجبورم میکنن
میدونم هیچ وقت چشمات رو یادم نمیره
میدونم اون شب رو هیچ وقت یادم نمیره
اشک های خودم رو یادم نمیره
....خدا رحتمش کنه
-
MaryaM._.sh قله ها ودره ها
اسپنسر جانسون -
سلاااااااام صبحتون بخیر