خــــــــــودنویس
-
لیوان چایتو می گیری دستتو و میری می شینی روی صندلی کنار پنجره ...
سعی می کنی ذهنتو از تمام فکرایی که تو رو به خودش مشغول کرده دور نگه داری..از همه چییه روزایی دلت می خواد دغدغه هات کم بشن..حتی هیجانات
یه روزایی می خوای خیره بشی به گلدونات
..به جوونه های تازه ای که چند روزه منتظرشونی ..
یه روزایی دلت نمی خواد به پازل بهم ریخته ات فکر کنی..یا حتی به اینکه ....
یادم نبود امروز قراره به چیزی فکر نکنم.......
-
مدعی گر صد هنر دارد توکل بایدش....
اعتماد به خدا ساده ترین ودر عین حال سخت ترین کاریه که میتونیم انجام بدیم!
ساده اونوقت که از کل عالم یک شبه میبریم وپناهی غیر از اون نمیابیم وسخت اینکه چشمامون کور میشه وغبارنیاز به مردم وتوقع های بیجا وسعت دیدمونو میگیره!
هیچ وقت یعنی هیچ وقت چشم امیدبه خلق جایز نیست!
حتی اون زمان که تکیه گاه زنگیتو هم که پیدا کردی نباید بهش وابسته باشی،عظمت استقلال رو با تکیه بر خدا به دست بیار!ودر هر حال ذکر نیاز به درگاهش که یا اله المتوکلین ویا ملجاالهاربین ویا....!حتما کمکمون میکنه!
راه رو با توکل به اون پیدا کردم شما هم امتحان کنید کم نمیارید!چون برامون کم نمیذاره...!@R-Nil-par سلااام! این عکسو ببینید
گاهی وقتا انگار آدمو میچلونن، گاهی از این درسا جوری میبری که انگار بدترین وسخت ترین کار عالمه، اونوقت فک کن چی پیش میاد که آرزو میکنی دوباره غوطه ور بشی توی همین مسیر سیال، در اقیانوس طوفانی همین کتابا ک خوره ای که وجودتو میخوره کمتر حس کنی!
ببین کار به کجا میرسه که یه آدم سختی وخارمغیلان درس وکتاب وسختی هاشو دوست تر میداره از نیشتر یه موقیعت دیگه، دو پلو حرف نمیزنم نه! بی پرده بگم گاهی زندگی خوب میفهمونه که از بد بدتر هم وجود داره! به قول یه دبیر ریاضی داشتیم میگفت :بچه ها الان درس بخووونید فردا زندگی انقد میذاره تو کاستون که وقت نکنید بشمارید چقدی هس! حالا بهش میرسم -
ما مثل همه نبودیم...
مثل همه یکی دل نکند و یکی دلش نسوخت...
مثل همه بی وفا نبودیم...
مثل همه عشقمون یه طرفه نبود...
مثل همه تهش به خیانت ختم نشد...
مثل همه همو بی کس نکردیم...
مثل همه برای رفتن همو به لجن نکشیدیم...
مثل همه دوست دارم گفتنامون سر زبونی نبود...
مثل همه وقتی یکی از ته دل گریه میکنه ولی اون یکی میخنده نبودیم..
نه ما اصلا شبیه همه نبودیم...
حتی مثل همه هم باهم آشنا نشدیم...
چشمک نزدیم و دلبری نکردیم...
نه حتی یه لبخند لوس و بی مزه هم نزدیم...
ما مثل همه از هم جدا نشدیم...
ما مثل همه خودمون انتخاب نکردیم...
ما برامون انتخاب کردن...
ما حتی وقتی ۳ ماه از هم خبر نداشتیم و نداریم هنوز ما موندیم...
ما "ما" میمونیم تا یکی بشه من...
بعید میدونم...
ما باهم نیستیم ولی مال هم چرا...:))
Mono
#کسی_که_هیچکس_نیست -
سلام
به نظر من دنیای علم خیلیی وسیعه وارزش واردشدن هم داره! از دنیای خیلی ها بهتره که کارشون کنکاش تو دنیای آدماس ینی حرف این واونو زدنو انگشت اتهام به سمت دیگران بردن و همش سرک کشیدن های نافرجام... شیرینی علم اونجا به حد اعلی هم میرسه که تو دل بدی وخاصه دلت باهاش باشه... واز چیزی که میخونی کیف کنی وخوشحال باشی!
دنیای علم دنیای خداشناسی باشه برات و خدارو به تماشا بنشینی در پس هر صفحه ای که رد میکنی!
اینطوری جهان برات معنای تازه ای پیدا میکنه دست به دامان عشقای لحظه ای نمیشی خودتی و باورات و یه خدا که علام الغیوبه! وهواتو داره*
*راستی امروز سالروز آسمانی ترین وزیباترین پیوند عالم بود اول ذی الحجه پیوند مولا علی( ع) وخانم فاطمه زهرا (س) چه خوب بود به جای اون ولنتاین پوشالی امروز روز عشق و ولنتاین حقیقی میشد چه خوب! * -
دﺧـﺘــــــ ـــــ ــــﺮ ﮐـﻪ ﺑـﺎﺷـﯽﺑـﻬـﺎﻧـﻪ ﻧﯿــــﺴﺖﺣـﻘـﯿـﻘـﺘــــــــــﯽ ﺳـﺖ
ﮐـﺴـﯽ ﻧــﻤـﯿـﺘـﻮاﻧـﺪ درﮐــــﺶ ﮐـﻨـﺪ
ﺑــــــﺎﯾﺪ دﺧـﺘــــﺮ ﺑـﺎﺷـﯽﺗـﺎ ﺑــــﺪاﻧـﯽ ﭼـﻪ ﻣـﯽ ﮔـﻮﯾـﻢ
دﺧـﺘـﺮ ﺑـﺎﺷـﯽ ﺗـﺎ دراﯾـﻦ ﺷـﻬـﺮ ﮔـــــــــﺮگ زﻧـﺪﮔــﯽ ﮐـﻨـﯽ
ﻫـﻤـﺎن ﺟـــــــﺎﯾـﯿـﮑـﻪ ﺑـﺎ ﻫـﺮ ﻧـــــﮕﺎﻩ
ﺗــــﻮ را ﺗـﻌﺮﯾـﻒ ﻣـﯽ ﮐـﻨـﻨـﺪ اﮔــﺮ مرام بگذاری
ﻣـﺮاﻣــــــــﺖ را ﻧـــﻔـﻊ ﻣـﯽ داﻧـﻨـﺪ اﮔـﺮ ﺧــــﻮﺑـﯽ ﮐـﻨـﯽ
ﻟـﺒـﺨـــﻨـﺪ ﺑـﺰﻧـﯽ
ﺷـــــﺎدی ﮐـﻨـﯽ ﺗــــﻮ را ﻧـﺎﭘـﺎک ﻣـﯿــــﺪاﻧـﻨـﺪ
اﯾـﻨـﺠـﺎ ﺟـﺎﯾـﯽ ﺳـﺖ ﮐـﻪ
ﻫـــــﻤـﻪ ﭼـﯿـﺰت را ﻣـﯽ ﺷـﻤـﺎرﻧـﺪ
ﭘـﺲ دﺧـﺘـﺮ ﺑـﺎش ،ﺧــــﻮدت ﺑـﺎش
ﺑـﮕـﺬار ﮔـﺮگ ﻫـﺎی ﺷـﻬـﺮ ﻫـــــﺮ ﭼـﻪ ﻣـﯽ ﺧـﻮاﻫـﻨـﺪ ﺑــــــﮕـﻮﯾـﻨـﺪ
ﺑـﻪ دﻧـﯿـﺎ آﻣـﺪﻩ اﻧـﺪ ﺗـﺎ زوزﻩ ﺑـﮑـﺸـﻨـﺪ
-
چقدر شیرین است
دیدنِ دو نفره هایتان
لابلاى این شلوغ بازارِ رابطه ها!
در عصرى كه تعهد برایش تعریف نشده،
بمانید براى هم.....
لطفاً!
تا سالها بعد
وقتى براى فرزندتان قصه ى شب میگویید
داستانِ رسیدنتان را بشنود
نه بلاتكلیفى
نه عشق هاى بى سر و ته -
یه شبایی تو زندگی هست
که وقتی دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنی
به چیزایی میرسی
که نمیدونی تقدیرت بوده یا تقصیرت.
به آدمایی میرسی، که نمیدونی دردن یا همدرد،
به لحظه هایی که هضمش واس این دل کوچیکت سخته
ب دردایی ک برا سن و سالت بزرگه
به آرزو هایی که توهم شد
رویاهایی که گذشت
به چیزایی که حقت بود
اما شد بخشش
به زخم هایی که با نمک روزگار آغشته شدن
گاهی ادم باید خودشو برداره و
دور تر از این قافله وایسه.
وجودشو از همه ی آدمای اطرافش خالی کنه و
ببینه چه کسی نبودنشو حس میکنه؟
کی حواسش به حال و هواش هست.
سکوت کنه و منتظر بمونه و
ببینه که کدوم ادم با معرفتی برای پیدا کردنش کوچه های تنهایی رو زیر و رو میکنه.
کیه که نگرانت میشه؟
اصا کدوم ادمی برای داشتنت به خودش زحمت میده.
اگر نبودیو دیدی آب از آب روزمَرگیشون تکون نخورد
تعجب نکن!
رسم دنیا همینه که همدیگه رو پیدا نکنیم
هرکسی درد خودشو داره
مشغله ی خودشو داره
باور کنید ذهن ها خستن
قلب ها زخمیَن
زبون ها بستن
اصا بیاید
برا این قلب های زخمی آرزو کنیم
برا این ذهنای خسته
تا لااقل
زندگی واس خودمون لذت بخش تر شه
تا لااقل اونیی رو ک دوسشون داریم خوشحال باشن
اصا میدونی
اگه قرار باشه ما هم مث اونا باشیم
تو دنیا دیگه آدم خوبی پیدا نمیشه
آدما هم همه پیر میشن
میدونی چرا
چون آدما رو ک گذر زمان پیر نمیکنه
آدما تو ی لحظه پیر میشن
شاید
با یه نگاه،با ی حرف با یه جمله،با یه نیومدن ،با ی اتفاق....
آدما رو لحظه ها پیر نمیکنن
آدما رو آدما پیر میکننهوای همو داشته باشیم
-
️........
️
-
ناراحتی یه حدی داره...
وقتی بیش از حد ناراحت باش...
دیگه حرفی نداری برای گفتن...
دیگه اشکی نداری برای ریختن...
دیگه حتی کسی و نداری برای شنیده شدن...
میبینی؟!
دیگه هیچ چیز نداری برای از دست دادن...
دیگه هیچوقت ناراحتی نداری چون اون ناراحتیه که تو رو داره...
برات عادت میشه...
یه عادت که عادت کردی غیر اون به هیچ چیز عادت نکنی چون اونم اثر عادت های عادت شدست...
یه عادت که هرشب سردر های بی وقفش یاداوری میکنه که هست...
یه عادت که هر روز و هرجا یاداوری میکنه خیلی تنهایی...
یه عادت که تبدیلت کرده به یه ادمی که سنگ صبور همه ای اخه دلت نمیخواد کسی بشه مال ناراحتی...
یه عادت که تورو کشونده به اینجا...
یه عادت که تورو مجبور کرده به نوشتن...
اره یه عادت عادی شده هم برای تو هم برای #او...
اوه حرف از #او امد...
بهتراست از #او حرف نزنم که این عادت بدجور خود نمایی میکند...
فقط یه عادت تو را به اینجا کشاند ولی دیگر حتی همان هم نمیتواند تو را از اینجا ببرد...
امیدوارم عادت کسی نشویم همه چیز تازه اش لذت بخش است...
شاید تازه ای پیدا کرده که شده ام عادتش شده دلیل نوشته هایم...
شده #او همان کسی که هیچکس نمیشناسش ولی همه میشناسنش...:)
Mono -
گر دلم،جانت هوایِ یارِ دیگر کرده است
بیخیالِ حالِ ما جانان من خوش باشدش
حالِ من خوب است ولی چشمم شلوغش میکند
دل بگیرش چشم را تا جانِ من خوش باشدش
البته آدمی که ولت میکنه و میره بهشم نگی برو خوش باش
میره و عین خیالشم نیس که چه اتفاقی واس تو میفته
فقط واس یه رفع تکلیف شاید یه خدافظی کنه و بره
نمیدونم
چرا ما ملتم سعی بر این داریم که این رفتارا رو توجیه کنیم
یعنی فکر میکنیم این طرف مقابلمون نمیفهمه یا این که
شاید خودِمونو زدیم به نفهمیدن و نمیخوایم درک کنیم که
زمین گرده
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد نباشد حال دوران غم مخور -
کاش این دل آدما کاکتوس بود
تا نه محتاج نوازش کسی باشه
و نه منتظر رسیدن بارون محبت از یکی دیگه
خودش گل بده
تو این بیابون بی آب و علف -
** Yesterday is history
Toworrow is a mystery
Today is a gift
That's why they call it the present.** -
میدانی ادم است دیگر گاهی تلخ میشود ... نه مثل قهوه که تلخیش لذت دارد ها نه مثل بادام که تلخیش ازار میدهد ... ادم است دیگر گاهی میزند زیر همه چیز زیر تمام قول هایش ... زیر تمام ارزو هایش ..... میدانی تحمل ادمی هم حدی دارد ... حد که بگذرد میزند به در بی خیالی .... و امان از ادم بی خیال.... دنیا را کنار میگذار و اندکی فقط اندکی میمیری تاابد
-
تو دوره ای که دور، دورِ دزداس
دزدای دل، بیشتر از همه دوره دیدن
دزدایی که دل و میبرن و
یهو میبینی نه دلی برات مونده و نه اثری از دزده هست
تو میمونی و اون دلی رو که دزد برد
اگرم شکایت کنی
نه دادگاه جوابگوعه
و نه پلیسی هست که دزده رو بگیره
مدرک جرمم که نشونشون بدی
میگن پیر شدن یه جوون چه ربطی به ما داره
اون وقتم ادعاشون میشه
اولویت ما شما جَوونایید
البته اگه جوونی مونده باشه