-
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo
امضات آدمو میبرهبر میگردونه؟ یا همونجا که هست خوش میگذره؟
بیا برم گردون
هستی حالااا
نه وضعیت خطرناکه بدو
بزار زنگ بزنم بیان دنبالت
خوبه؟ -
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo
امضات آدمو میبرهبر میگردونه؟ یا همونجا که هست خوش میگذره؟
بیا برم گردون
هستی حالااا
نه وضعیت خطرناکه بدو
بزار زنگ بزنم بیان دنبالت
خوبه؟اره:/
-
عااطفه در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
عااطفه در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
عااطفه در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo
دخترم
مامان قربونت بره عزیز دلم خوشگلم قربون چشمای جیرانت برم من ....
امشب بزار عمومیا خوب...میزارمشون.ولی میخوای خودت هماهنگیا رو با بچه ها انجمن بدی؟
هر مبحثی بگین سوال میزارمبه اقا رضا بگو اون مسول هماهنگیه
خودت بگو
ای بابا باشه :|
خخخخ
دخترم حالا یه بار با نامحرم حرف بزن عب نداره من اجازه میدمدر فضای مجازی همه محرم می باشنـد
-
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
عااطفه در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
عااطفه در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
عااطفه در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
banoo
دخترم
مامان قربونت بره عزیز دلم خوشگلم قربون چشمای جیرانت برم من ....
امشب بزار عمومیا خوب...میزارمشون.ولی میخوای خودت هماهنگیا رو با بچه ها انجمن بدی؟
هر مبحثی بگین سوال میزارمبه اقا رضا بگو اون مسول هماهنگیه
خودت بگو
ای بابا باشه :|
خخخخ
دخترم حالا یه بار با نامحرم حرف بزن عب نداره من اجازه میدمدر فضای مجازی همه محرم می باشنـد
-
Dr.Saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
M.an
یا مثلا وقتی از راه رفتن با پاهات خسته شدی؛با قلبت بدو!همچین چیزی بود
وقتی ازراه رفتن خسته شدی بشین درس بخون
-
چه میکنی؟ چه میکنی؟
درین پلید دخمه ها
سیاهها ، کبودها
بخارها و دودها ؟
ببین چه تیشه میزنی
به ریشه ی جوانیت
به عمر و زندگانیت
به هستیت ، جوانیت
تبه شدی و مردنی
به گورکن سپردنی
چه می کنی ؟ چه می کنی ؟
چه می کنم ؟ بیا ببین
که چون یلان تهمتن
چه سان نبرد می کنم
اجاق این شراره را
که سوزد و گدازدم
چو آتش وجود خود
خموش و سرد می کنم
که بود و کیست دشمنم ؟
یگانه دشمن جهان
هم آشکار ، هم نهان
همان روان بی امان
زمان ، زمان ، زمان ، زمان
سپاه بیکران او
دقیقه ها و لحظه ها
غروب و بامدادها
گذشته ها و یادها
رفیقها و خویشها
خراشها و ریشها
سراب نوش و نیشها
فریب شاید و اگر
چو کاشهای کیشها
بسا خسا به جای گل
بسا پسا چو پیشها
دروغهای دستها
چو لافهای مستها
به چشمها ، غبارها
به کارها ، شکستها
نویدها ، درودها
نبودها و بودها
سپاه پهلوان من
به دخمه ها و دامها
پیاله ها و جامها
نگاهها ، سکوتها
جویدن برو تها
شرابها و دودها
سیاهها ، کبودها
بیا ببین ، بیا ببین
چه سان نبرد می کنم
شکفته های سبز را
چگونه زرد می کنماخوان ثالث جون
-
از راه رفتن خسته شدی چای بخور
-
-
sonsy در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
![متن جایگزین](آدرس عکس)
سال اول دبیرستان که بودیم زنگای ورزش همیشه درس داشتیم
بعد یکی از دوستام میگفت اگه زمان قدیم بود احتمالا این ساعت ما توخونه بودیم تازه از خواب بیدار شده بودیم
اینو فرستادی یاد اون افتادم -
................