شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
طرف نیسانش از تپه بالا نمیرفت
گفت: یا امام زاده داوود یه بسته خرما نذرت میکنم
بالای تپه که رسید گفت بیخیال نذر
سرازیری ترمزش برید
گفت: یا امام رضا بدادم برس
داوود واسه یه بسته خرما داره خون به پا میکنه -
یکی از قشنگ ترین خاطره های کودکی وقتیه که
وسط کلاس درس
ناظم میومد میگفت فلانی بابات اومده دنبالت
کتاباتو جمع کن برو
انگار تو حبس ابد عفو رهبری بهت خورده
حالا ما یه هم کلاسی داشتیم باباش هر وقت میومد مدرسه
یه جعبه شیرینی میاورد
اونموقع همین حسو کادر دفترم داشتن -
یه دکه روزنامه فروشی هست
سیگار نخی رو با پنس پزشکی میده دست مشتری
خواستم ازش تشکر کنم بابت اینهمه دغدغه مندی برا سلامت مردم
-
دوستم پیام داده
ناراحتم گربم از بالکن افتاده فردا عمل داره
بعد من یبار از پشت بوم افتادم پام شکست
بابام به دکتر میگفت اگه خرجش زیاده پاشو قطع کن
من پول اضافی ندارم خرج این کنم
یه چندتا پرورشگاه سر زدم میگن قیافت آشناست -
دوتا دمبل صورتی یه کیلویی با یه بطری آب گذاشته
زیرش نوشته برو بریم!
جای دوری نری قهرمان!
عضله پاره میکنی -
اقا شمام مث من وقتی امتحان دارین و دارین درس میخونین هر یه پاراگرافو که خوندین کل جزوه رو تا ته ورق میزنین ببینین چقد مونده یا فقط من روان پریشم !:face_with_stuck-out_tongue_winking_eye: :face_with_stuck-out_tongue_winking_eye: خداییش من همینجوریم:smiling_face_with_open_mouth_closed_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_closed_eyes:
-
.
استادِ سرِکار گذاشتنِ بچهها بودروزے از یکے از برادران پرسید: «شما وقتے با دشمن روبہ رو مے شوید براے آنکہ کشتہ نشوید و توپ و تانکِ آنها در شما اثر نکند چہ مےگویید؟»
آن برادر خیلے جدے جواب داد: «البتہ بیشتر بہ اخلاص برمےگردد واِلا خودِ عبادت بہ تنهایے دردے را دوا نمےکند.
اولاً باید وضو داشتہ باشے،ثانیاً روبہ قبلہ و آهستہ بہ نحوے کہ کسے نفهمد بگویے:
اللهَّم ارزُقنا ترکشاً ریزاً بِدَستنَا یا پایَنا و لا جایِ حَساسَنا بِرَحمَتِک یااَرحَمَالرّاحِمین» :' )طورے این کلمات را بہ عربے اَدا کرد کہ او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیہ نباشد حتماً حدیث است»
اما در آخر کہ کلمات عربے را بہ فارسے ترجمہ کرد، شک کرد و گفت:اَخَوے غریب گیرآوردهاے؟!
-
بعد از پنج سال دوستم پیام داده
میگه: سلام درسو ول کردم زنمو طلاق دادم ورشکست شدم تو چه خبر؟
منم برای اینکه کم نیارم
گفتم: سلام من پارسال فوت کردم
️
-
به بابام میگم کنو از پرورشگاه آوردین معلومه
گفت خوب به من نگاه کن
قیافه من شبیه کسیه که حق انتخاب داشته باشه
بعد تو رو انتخاب کنه؟
هیچی دیگه قانع شدم -
رفیقم میگه میخوام بیام بورس
100 هزارتومن کافیه؟
گفتم بورس خودش تنش داره این روزا
تو دیگه بهش شوک وارد نکن -
سوار تاکسی شدم گفتم چه خبر از اوضاع خاورمیانه؟
گفت پیاده شو
سوار تاکسی زرده شو
من تخصصم فساد در فوتباله -
تو اتوبان یه پورشه با سرعت از کنار بابام رد شد
گفت الام حالیش میکنم
گفتم چیکار میکنی؟
گفت بی توجهی پسرم
بی توجهی -
میگن تو بهشت جوی های روان از عسل هست..
واسه اینکه عسل بتونه جاری بشه
یا باید شیب زمین 78 درجه باشه
یا دمای هوا93 درجه باشهخلاصه جهنمیه واسه خودش
-
یه بار تو مسابقه اسب سواری شرکت کردم
با اینکه دوپینگم کرده بودم آخر شدم
بعد فهمیدم مواد نیروزا رو اسبه باید میخورد نه خودم! -
ﮐﻼﻏﯽ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﺧﺖ
ﭘﯿﺘﺰﺍ ﻣﯿﺰﺩ
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ : ﭺ ﺳﺮﯼ ﭺ ﺩﻣﯽ ﻋﺠﺐ ﺗﯿﺮﯾﭗ ﺧﻔﻨﯽ ﺁﻭﺍﺯ
ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻓﯿﺾ ﺑﺒﺮﻡ؟
.
ﮐﻼﻍ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻞ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : نامرد ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﭘﻨﯿﺮﻭ
ﺑﺮﺩﯼ ﺳﻮﻡ ﺑﻮﺩﻡ
...ﺍﻻﻥ ﻟﯿﺴﺎﻧﺴﻢ ...
ﺭﻭﺑﺎﻩ
ﮔﻔﺖ ﻫﻤﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﭘﺮﺍﺕ ﺭﯾﺨﺘﻪ؟
ﮐﻼﻍ ﭘﺮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﺍﻓﺘﺎدﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﭘﻨﯿﺮﺗﻮ ﺑﺮﺩﻡ؛ دانشجو بودم
ﺍﻻﻥ مافیای کنکورم جیگر -
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
این پست پاک شده!