-
-
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشودگاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو میشودگاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شودگویی به خواب بود جوانی مان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود۹۹/۸/۱۰
-
گفتم ای دل، نروی؟خار شوی، زار شوی
بر سرِ آن دار شوی بی بَر و بی بار شوی
نکند دام نهد؟خام شوی، رام شوی؟
نپَری جلد شوی،بی پر و بی بال شوی؟نکند جام دهد؟کام دهد، ازلب خود وام دهد؟
در برت ساز زند، رقص کند،کافر و بی عار شوی؟نکند مست شوی؟فارغ از این هست شوی؟
بعد آن کور شوی،کر شوی، شاعر و بیمار شوی؟نکُنَد دل نکَنی،دل بکَنَد،بهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟
برود در بر یار دگری،صبح که بیدار شوی؟؟! -
اندر دل بیوفا غم و ماتم بادآن را که وفا نیست ز عالم کم باد
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
#مـولـانـا
-
نه تو میمانی..
ونه هیچ یک از مردم این آبادی..
به حباب نگران لب یک رود قسم..
وبه آن لحظه شادی که گذشت..
غصه هم میگذرد!
.
.
. -
-
-
مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
خرابم میکند هر دم فریب چشم جادویتمولانا
-
ماه اگر بی تو برآید به دو نیمش بزنند
دولت احمدی و معجزه سبحانیجلوه بخت تو دل میبرد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانیلسان الغیب حافظ شیرازی
-
من شعر زیادی بلد نیستم
فقط این دوبیتی رو خیلی وقته حفظم
یارب ستدی ملک ز دست چو منی
دادی به مخنثی که نه مردی و نه زنی
از گردش روزگار معلومم شد
پیش تو چه دف زنی چه شمشیر زنی -
دلتگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچه از غم هجران تو بر جان من است
مولانا -
-
-
-
-
۲۰ مهر بزرگداشت خواجه حافظ
گرامی و مبارک -