-
بچه ها همین امشب معلوم شد شبی بهترین خبر عمرمو شنیدم من دیگه با روحیه از صبح میرم سر کتابا رو جررر میدم این یعنی زندگی امید به زندگی از صفر به صد رسید یه شرینی پیش من دارید همتون یه جزوه خوب براتون میفرستم
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohammad Afshar در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بچه ها همین امشب معلوم شد شبی بهترین خبر عمرمو شنیدم من دیگه با روحیه از صبح میرم سر کتابا رو جررر میدم این یعنی زندگی امید به زندگی از صفر به صد رسید یه شرینی پیش من دارید همتون یه جزوه خوب براتون میفرستم
آقا شیرینی ش چی میشه..؟
همش ما دعات کردیم
موفق باشی -
روز همتون مبارک
-
تجربی دانش آموزان آلاء خیرین کوچک دریا دل دوازدهمنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۰۹ آخرین ویرایش توسط fateme moosavi 0 انجام شده
-
Mohammad Afshar در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بچه ها همین امشب معلوم شد شبی بهترین خبر عمرمو شنیدم من دیگه با روحیه از صبح میرم سر کتابا رو جررر میدم این یعنی زندگی امید به زندگی از صفر به صد رسید یه شرینی پیش من دارید همتون یه جزوه خوب براتون میفرستم
آقا شیرینی ش چی میشه..؟
همش ما دعات کردیم
موفق باشی@Mohsen-Taheri-0 در اولین فرصت
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۱۱ آخرین ویرایش توسط Bio انجام شده
@Miss-Joker در کافــه میـــم♡ گفته است:
داشتم فکر میکردم چرا باید بین زندگی دو نفر در دو گوشه ی دنیا اینقدر تفاوت باشد..!
ما در مدرسه هایمان هیچوقت کلاس رقص و باله نداشته ایم..!
هیچوقت کارگاه نجاری نداشته ایم..!
ما هیچوقت کلاسی با تمامی آلات موسیقی نداشته ایم..!
ما هیچوقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهایمان خوراکی های خوش آب و رنگ بریزند تا با اکیپمان سر میزی بخنديم و شاد باشیم و از پسر خوش قیافه ی تازه وارد یا درمورد دختر مشهور و باهوش مدرسه صحبت کنیم..
ما هیچوقت پارتی آخر سال نداشته ایم..!
ما هیچوقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را به هوا نینداخته ایم..!
ما همیشه بازخواست شده ایم؛
برای ناخن هایمان؛
برای موهایمان؛
برای..ما هرگز نفهمیدیم تمیز بودن صورت چه منافاتی با شخصیت آدم دارد..!؟
ما پدرمان در آمد بس که موهایمان را ازته تراشیدیم
ما هرگز نفهمیدیم جنس مخالف شاخ و دم ندارد و مثل ما آدم است و میتوان با او بدون فکرها و نیت های شوم دوست شد و به او اعتماد کرد.
راستش جنس مخالف هم هرگز این را نفهمید..!
ما شیرین ترین روزهای نوجوانی مان با کابوس کنکور هدر رفت..!
بهترین روزهای جوانیمان با سربازی..!
ولی کسی به ما نگفت تو دیگر ۱۷ ساله نمیشوی..!
ما قربانی خواسته هایی شدیم که پدر و مادرمان هرگز به آن نرسیدند..!
هیچکس به ما نگفت جامعه هنرمند بیشتر میخواهد تا مهندس....!
هیچکس نفهمید شب ها با رویای ساز یا بوم نقاشی به خواب میرویم..!
هیچکس به ما نگفـت موفقیت پزشکی و مهندسی و وکالت نیست..!
و هیچوقت نفهمیدیم انسان بودن؛ ربطی به «با کدام پا وارد دستشویی شدن» ندارد..!
و.. هیچکس به ما یاد نداد عاشق شدن را..:)!
این روزها سرزمینمان تشنه ی فهم است..!
التماس تفکرسلام
ببخشید ولی من با یه جاهاییش مخالفم، آدم بودن و خوش گذروندن ربطی به اینکه کلاس رقص داشته باشیم یا نه توی مدرسه نداره، همه اون چیزایی که گفتید بیرون هم هستن و اینکه شما باید با رویای بوم و ساز بخوابید تقصیر خودتون بوده که برای رویا هاتون نجنگیدین، بشخصه تجربه اون سلف و با اکیپ سر یه میزو بجز امسال از راهنمایی داشتم، کارگاه نجاری و کلاس موسیقی هم توی مدرسه داشتم، توی تمام دوران تحصیلم دنبال علم اصیل بودم، تمام دوران تحصیلم دنبال علاقه م بودم آگاهانه انتخاب کردم، هیچ وقت کسی بخاطر موهام به من گیرنداد، خودمو تو کابوس کنکور اسیر نکردم و اگه کسی اسیره قطعا تقصیر خودشه، بارها توی جشن های مختلف مدرسه بودم و اوه چه مراسمایی که هر ماه به بهانه های مختلف برگزار می شد، درکنارش میدونستم باید کدوم پا باید وارد دستشویی بشم، جنس مخالفم اول برام انسانه و بعدش مثلا دختر و عاشق شدن رو بخوبی از بزرگان کشورم یادگرفتم، معتقدم نوجوانیم بهترین روزای زندگیمه به همین خاطر بهترین استفاده رو میبرم و خودمو پابند هیچ چیزی نمیکنم، بارها بارها هر مهارتی رو که دوست داشتم یاد گرفتم و آگاهانه و با علاقه مسیر زندگیمو انتخاب کردم، شب ها هم با رویا هایی بخواب رفتم که فردا صبحش داشتم براش تلاش میکردم!و در کنارش اعتقادات دینی رو هم داشتم و همیشه دنبال این بودم که افکارم چند بعدی باشن!
هیچ کدوم از حرفای شما برا من حسرت نیست، چون همشو تجربه کردم، از کلاس مختلط گرفته تا...،؛ نمی دونم یا من اونجایی که شما زندگی میکنید نیستم، یا شما و اون 16 نفر خودتون خودتونو اسیر و پابند چیزایی کردین که به راحتی می شد بهش رسید! -
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ببخشید من یه تاپیکی زدم میشه جواب بدین فوری نیاز دارم معررت می خوام
-
@Miss-Joker در کافــه میـــم♡ گفته است:
داشتم فکر میکردم چرا باید بین زندگی دو نفر در دو گوشه ی دنیا اینقدر تفاوت باشد..!
ما در مدرسه هایمان هیچوقت کلاس رقص و باله نداشته ایم..!
هیچوقت کارگاه نجاری نداشته ایم..!
ما هیچوقت کلاسی با تمامی آلات موسیقی نداشته ایم..!
ما هیچوقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهایمان خوراکی های خوش آب و رنگ بریزند تا با اکیپمان سر میزی بخنديم و شاد باشیم و از پسر خوش قیافه ی تازه وارد یا درمورد دختر مشهور و باهوش مدرسه صحبت کنیم..
ما هیچوقت پارتی آخر سال نداشته ایم..!
ما هیچوقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را به هوا نینداخته ایم..!
ما همیشه بازخواست شده ایم؛
برای ناخن هایمان؛
برای موهایمان؛
برای..ما هرگز نفهمیدیم تمیز بودن صورت چه منافاتی با شخصیت آدم دارد..!؟
ما پدرمان در آمد بس که موهایمان را ازته تراشیدیم
ما هرگز نفهمیدیم جنس مخالف شاخ و دم ندارد و مثل ما آدم است و میتوان با او بدون فکرها و نیت های شوم دوست شد و به او اعتماد کرد.
راستش جنس مخالف هم هرگز این را نفهمید..!
ما شیرین ترین روزهای نوجوانی مان با کابوس کنکور هدر رفت..!
بهترین روزهای جوانیمان با سربازی..!
ولی کسی به ما نگفت تو دیگر ۱۷ ساله نمیشوی..!
ما قربانی خواسته هایی شدیم که پدر و مادرمان هرگز به آن نرسیدند..!
هیچکس به ما نگفت جامعه هنرمند بیشتر میخواهد تا مهندس....!
هیچکس نفهمید شب ها با رویای ساز یا بوم نقاشی به خواب میرویم..!
هیچکس به ما نگفـت موفقیت پزشکی و مهندسی و وکالت نیست..!
و هیچوقت نفهمیدیم انسان بودن؛ ربطی به «با کدام پا وارد دستشویی شدن» ندارد..!
و.. هیچکس به ما یاد نداد عاشق شدن را..:)!
این روزها سرزمینمان تشنه ی فهم است..!
التماس تفکرسلام
ببخشید ولی من با یه جاهاییش مخالفم، آدم بودن و خوش گذروندن ربطی به اینکه کلاس رقص داشته باشیم یا نه توی مدرسه نداره، همه اون چیزایی که گفتید بیرون هم هستن و اینکه شما باید با رویای بوم و ساز بخوابید تقصیر خودتون بوده که برای رویا هاتون نجنگیدین، بشخصه تجربه اون سلف و با اکیپ سر یه میزو بجز امسال از راهنمایی داشتم، کارگاه نجاری و کلاس موسیقی هم توی مدرسه داشتم، توی تمام دوران تحصیلم دنبال علم اصیل بودم، تمام دوران تحصیلم دنبال علاقه م بودم آگاهانه انتخاب کردم، هیچ وقت کسی بخاطر موهام به من گیرنداد، خودمو تو کابوس کنکور اسیر نکردم و اگه کسی اسیره قطعا تقصیر خودشه، بارها توی جشن های مختلف مدرسه بودم و اوه چه مراسمایی که هر ماه به بهانه های مختلف برگزار می شد، درکنارش میدونستم باید کدوم پا باید وارد دستشویی بشم، جنس مخالفم اول برام انسانه و بعدش مثلا دختر و عاشق شدن رو بخوبی از بزرگان کشورم یادگرفتم، معتقدم نوجوانیم بهترین روزای زندگیمه به همین خاطر بهترین استفاده رو میبرم و خودمو پابند هیچ چیزی نمیکنم، بارها بارها هر مهارتی رو که دوست داشتم یاد گرفتم و آگاهانه و با علاقه مسیر زندگیمو انتخاب کردم، شب ها هم با رویا هایی بخواب رفتم که فردا صبحش داشتم براش تلاش میکردم!و در کنارش اعتقادات دینی رو هم داشتم و همیشه دنبال این بودم که افکارم چند بعدی باشن!
هیچ کدوم از حرفای شما برا من حسرت نیست، چون همشو تجربه کردم، از کلاس مختلط گرفته تا...،؛ نمی دونم یا من اونجایی که شما زندگی میکنید نیستم، یا شما و اون 16 نفر خودتون خودتونو اسیر و پابند چیزایی کردین که به راحتی می شد بهش رسید!نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهBio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Miss-Joker در کافــه میـــم♡ گفته است:
داشتم فکر میکردم چرا باید بین زندگی دو نفر در دو گوشه ی دنیا اینقدر تفاوت باشد..!
ما در مدرسه هایمان هیچوقت کلاس رقص و باله نداشته ایم..!
هیچوقت کارگاه نجاری نداشته ایم..!
ما هیچوقت کلاسی با تمامی آلات موسیقی نداشته ایم..!
ما هیچوقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهایمان خوراکی های خوش آب و رنگ بریزند تا با اکیپمان سر میزی بخنديم و شاد باشیم و از پسر خوش قیافه ی تازه وارد یا درمورد دختر مشهور و باهوش مدرسه صحبت کنیم..
ما هیچوقت پارتی آخر سال نداشته ایم..!
ما هیچوقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را به هوا نینداخته ایم..!
ما همیشه بازخواست شده ایم؛
برای ناخن هایمان؛
برای موهایمان؛
برای..ما هرگز نفهمیدیم تمیز بودن صورت چه منافاتی با شخصیت آدم دارد..!؟
ما پدرمان در آمد بس که موهایمان را ازته تراشیدیم
ما هرگز نفهمیدیم جنس مخالف شاخ و دم ندارد و مثل ما آدم است و میتوان با او بدون فکرها و نیت های شوم دوست شد و به او اعتماد کرد.
راستش جنس مخالف هم هرگز این را نفهمید..!
ما شیرین ترین روزهای نوجوانی مان با کابوس کنکور هدر رفت..!
بهترین روزهای جوانیمان با سربازی..!
ولی کسی به ما نگفت تو دیگر ۱۷ ساله نمیشوی..!
ما قربانی خواسته هایی شدیم که پدر و مادرمان هرگز به آن نرسیدند..!
هیچکس به ما نگفت جامعه هنرمند بیشتر میخواهد تا مهندس....!
هیچکس نفهمید شب ها با رویای ساز یا بوم نقاشی به خواب میرویم..!
هیچکس به ما نگفـت موفقیت پزشکی و مهندسی و وکالت نیست..!
و هیچوقت نفهمیدیم انسان بودن؛ ربطی به «با کدام پا وارد دستشویی شدن» ندارد..!
و.. هیچکس به ما یاد نداد عاشق شدن را..:)!
این روزها سرزمینمان تشنه ی فهم است..!
التماس تفکرسلام
ببخشید ولی من با یه جاهاییش مخالفم، آدم بودن و خوش گذروندن ربطی به اینکه کلاس رقص داشته باشیم یا نه توی مدرسه نداره، همه اون چیزایی که گفتید بیرون هم هستن و اینکه شما باید با رویای بوم و ساز بخوابید تقصیر خودتون بوده که برای رویا هاتون نجنگیدین، بشخصه تجربه اون سلف و با اکیپ سر یه میزو بجز امسال از راهنمایی داشتم، کارگاه نجاری و کلاس موسیقی هم توی مدرسه داشتم، توی تمام دوران تحصیلم دنبال علم اصیل بودم، تمام دوران تحصیلم دنبال علاقه م بودم آگاهانه انتخاب کردم، هیچ وقت کسی بخاطر موهام به من گیرنداد، خودمو تو کابوس کنکور اسیر نکردم و اگه کسی اسیره قطعا تقصیر خودشه، بارها توی جشن های مختلف مدرسه بودم و اوه چه مراسمایی که هر ماه به بهانه های مختلف برگزار می شد، درکنارش میدونستم باید کدوم پا باید وارد دستشویی بشم، جنس مخالفم اول برام انسانه و بعدش مثلا دختر و عاشق شدن رو بخوبی از بزرگان کشورم یادگرفتم، معتقدم نوجوانیم بهترین روزای زندگیمه به همین خاطر بهترین استفاده رو میبرم و خودمو پابند هیچ چیزی نمیکنم، بارها بارها هر مهارتی رو که دوست داشتم یاد گرفتم و آگاهانه و با علاقه مسیر زندگیمو انتخاب کردم، شب ها هم با رویا هایی بخواب رفتم که فردا صبحش داشتم براش تلاش میکردم!و در کنارش اعتقادات دینی رو هم داشتم و همیشه دنبال این بودم که افکارم چند بعدی باشن!
هیچ کدوم از حرفای شما برا من حسرت نیست، چون همشو تجربه کردم، از کلاس مختلط گرفته تا...،؛ نمی دونم یا من اونجایی که شما زندگی میکنید نیستم، یا شما و اون 16 نفر خودتون خودتونو اسیر و پابند چیزایی کردین که به راحتی می شد بهش رسید! -
کسی میتونه اینا رو برام حل کنه...........من فردا امتحان فیزیک دارم...نمیرسم اینا رو حل کنم
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfateme moosavi 0 من خودم تا همین ی ساعت پیش ده تا ازاینا مشقام بود
-
fateme moosavi 0 من خودم تا همین ی ساعت پیش ده تا ازاینا مشقام بود
تجربی دانش آموزان آلاء خیرین کوچک دریا دل دوازدهمنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
fateme moosavi 0 من خودم تا همین ی ساعت پیش ده تا ازاینا مشقام بود
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دوتا فیلم از بچگیم برام فرستادن
باورم نمیشه خودمم
-
تجربی دانش آموزان آلاء خیرین کوچک دریا دل دوازدهمنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دلم میخواد معلممون رو خفه کنم
-
تجربی دانش آموزان آلاء خیرین کوچک دریا دل دوازدهمنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حتی با چابستیک
-
حتی با چابستیک
تجربی دانش آموزان آلاء خیرین کوچک دریا دل دوازدهمنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfateme moosavi 0 میزنم تو گردنش
-
تجربی دانش آموزان آلاء خیرین کوچک دریا دل دوازدهمنوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یکی اومده به نام امیر حاتمی کیا دنبالم کرده
-
حتی با چابستیک
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfateme moosavi 0 چرا؟
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چن تا تون ای کاش بچه محل بودیم
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
mahla bpz در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Zahra tg ما ک هرشبمون احیاس
.امشب با دینی
تو با فیزیک؟؟
آری
-
mahla bpz در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Zahra tg ما ک هرشبمون احیاس
.امشب با دینی
تو با فیزیک؟؟
آری