-
امیررضا فلاح نژاد تیغ بران گر به دستت داد چرخ روزگار
هرچه میخواهی ببر اما مبر نان کسی -
@behnaz-hajizadeh
یا رب این آتش که در جان من است
سرد کن زانسان که کردی بر خلیل -
امیررضا فلاح نژاد
لب فرو بسته ام از ناله و فریاد ولی
دل ماتمزده در سینه من نوحه گر است -
@behnaz-hajizadeh
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام -
امیررضا فلاح نژاد
مرا عهدیست با جانان
که تا جان در بدن دارم
تو را من چشم در راهم... -
@behnaz-hajizadeh
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم -
امیررضا فلاح نژاد
ما گر ز سر بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمیرقصیدیم -
@r-nil-par
من از آن حسن روز افزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را -
امیررضا فلاح نژاد
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا -
امیررضا فلاح نژاد
آخر از راه دل و دیده سر آرد بیرون
نیش آن خار که از دست تو در پای من است -
sandiiii توکز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی -
@r-nil-par
یک نگاه توام از نقد دو عالم بس بود
یک نظر دیدم و تاوان دو عالم دادم
| شهریار |