-
chichak am در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
بعداً؟!
بعدا وجود نداره...
بعدا چایی سرد میشه
بعدا پیر میشیم
زندگی تموم میشه- زمستون خوش|:)
بعدا ما عوض میشیم
-
Zaraa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Miss.Joker چطوری عاطی
اکالیپتوس چطوری فاطی
خخخخخ هم قافیه شدنااخوبم تو چطوری زرا؟
-
Miss.Joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Zaraa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Miss.Joker چطوری عاطی
اکالیپتوس چطوری فاطی
خخخخخ هم قافیه شدنااخوبم تو چطوری زرا؟
خوب باشی همیشه
من نیز حالمان خوب است(خیلی خوشم از اینجور نوشتن میاد) -
Zaraa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Miss.Joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Zaraa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Miss.Joker چطوری عاطی
اکالیپتوس چطوری فاطی
خخخخخ هم قافیه شدنااخوبم تو چطوری زرا؟
خوب باشی همیشه
من نیز حالمان خوب است(خیلی خوشم از اینجور نوشتن میاد)ترکیبی زدی ن؟
-
Miss.Joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Zaraa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Miss.Joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Zaraa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Miss.Joker چطوری عاطی
اکالیپتوس چطوری فاطی
خخخخخ هم قافیه شدنااخوبم تو چطوری زرا؟
خوب باشی همیشه
من نیز حالمان خوب است(خیلی خوشم از اینجور نوشتن میاد)ترکیبی زدی ن؟
جنسی که میزنیم ناب است وگرنه ترکیبی نزده ایم کسگم
-
Miss.Joker
#نگارش۳
#درس۳
#قطعه_ادبیموضوع: زندگی و تکرار ...
چشمانم را باز و بسته می کنم.
زیر هر لایه از این باز و بسته شدن ها صحفه ای از زندگی جلوه گر می شود.
من چه می بینم...نور؟ امید؟ زندگی؟
زندگی چیست؟ روز و شب همه بهانه ی زیستن است.
تنم خسته است، از این تکرار روز و شب های زندگی.
گاهی دوست دارم دست بردارم از این زندگانی، اما این زندگی از من دست بر نمی دارد...
گاهی هم دلم می گیرد و غرق این خوشی ها می شوم به راستی زندگی هم می داند طعنه ی این موجود را از خوشی...مطمئن نیستم اما می دانم که زندگی هم یک آدم است. کسی که مانند ما مردمان این دیار شمار روز و شب هایش از دستش دررفته است و خود را به دست تکرار ها سپرد....
زندگی! صدایم را میشنوی؟ ما اینجا ایستاده ایم.... و همانند کوه یخی که در صفحه ی خورشید سینه سپر کرده در حال آب شدنیم......
"تا دیر نشده آن روی خوشت را به ما نشان بده"
ببین عاطی یکی اینه ک چون تو تل انشاهارو میفرستیم این تایپ کرده بود کپیش کردم ببین چطوره
-
Arian Abedi
مسکن خوردم
فقط ی ساعت اثر داشت باز الان شروع شد -
دونه دونه ۲ منتشر شد
-
سلوم بچه ها برید تاپیک زیر.
محسن ابراهیم زاده دونه دونه2 رو منتشر کرد
نامرده کسی که نره لایک نکن و گوش نکنه
https://forum.alaatv.com/topic/26159/بچه-ها-مژده-دونه-دونه2اومد-ابراهیم-زاده-اپ-میوزیک -
Miss.Joker
عاطیییی ببین اینم هس چطورهموضوع انشا⇐ پاییز
آه پاییز، پادشاه فصلها
موسم خزان، فصل برگ ریزان،جلال و جبروت پروردگار
آنقدر آمدنت باشکوه است که زمین به یمن قدوم مبارکت لباس زرین برتن میکند و برگ درختان از وجدامدنت هله هله سر میدهند.
به آسمان نگاه مکنم، دست نسیم به ارامی صورتم را نوازش میکند
کرانه آسمان به سرخی میگراید ابرهای سیاهی تاخت کنان به میان می آیند. نسیم خنک جایش را به بادی تند میدهد، کمی احساس سرما میکنم و پنجره را میبندم، اشارپ قرمز رنگم را برشانه هایم می فشارم ، احساس عجیبی دارم زیر لب سروده ی اخوان ثالت را زمزمه میکنم،،، آسمانش را گرفته تنگ در اغوش،،،، ابر با آن پوستین سرد و نمناکش،،، و نگاهم را از پشت پنجره به اسمان میدوزم
باد شدت میگیرد برگهای زرد باغ را در اغوش میکشد و باخودبه اسمان میبرد، گویا تنگ در اغوش هم برای امدن پادشاه فصلها رقص و پایکوبی میکنند،
نگاهم را از باغ میگیرم و پرده ی حریر و سپیدرنگ پنجره را
میکشم و از سرمای پاییز به کنار شومینه پناه میبرم، فضای اتاق را بوی آشنایی پر کرده است، سبدی پراز نارنگی که در گوشه ای از اتاق جلب توجه میکند آمدن پاییز را جار میزند گویا آمده است تا برای مبارکی آمدنش کام زمینیان را شیرین کند.... -
Miss.Joker
اینم هس#موضوع كرونا و پاييز
قبلا برای انشا موضوعاتی مثل بهار یا پاییز خود را چگونه گذراندید داشتیم ولی الان کرونا چنان گرد و خاکی کرده که خودش تبدیل به یک موضوع انشا شده.
میترسم پاییز هم کرونا بگیرد.
معلوم نیست این زگیل از کجا پیدایش شد و کی دست از سر ما بر می دارد.
تا کی باید با ترس و لرز به این جا و آن جا برویم.
قبلا میوه ها را نشسته هم میخوردیم ولی الان به میوه شسته هم الکل میزنیم.
دیگر حالم از ماسک و دستکش به هم میخورد.
وای! عطسه را بگو....حکم بمب هسته ای را دارد همه جوری فرار میکنند که انگار آنجا بمب منفجر شده.
ولی اگر بخواهیم عادلانه حرف بزنیم کرونا با همهی بدی هایش خوبی هایی هم دارد مثلا همین که مدرسه کمتر می آییم خودش خیلی خوب است.
از این بابت راحت شدیم.همزمان که دارم درس میخوانم یک تکه لواشک هم از لبم آویزان است و درازکش کتاب را ورق می زنم.میوه ها را هم که مامان جان برای می آورد..... به به! ای جان!
یکی دیگر از خوبی هایش این آیت که قیافه ی نحس فامیل های نچسبمان که هر روز در خانهی ما لنگر می انداختند را نمیبینیم......ایول کرونا
ولی این را هم بگویم که آنلاین درس خواندن هم پدر ما را درآورده.
بالأخره هرطور شده درس باید حال ما را بگیرد.
آقای آهنی(مديريت مدرسه) هم که عین داروخانه 24 ساعته آماده ی پاسخگویی هستند و از ما برنامه میخواهند.
البته ما نگران سلامتی ایشان هستیم.
بگذریم..... امیدوارم که همگی سالم و سلامت از این مرحله ی سخت عبور کنیم و به زندگی عادی مان برگردیم.
راستی... پاییز خود را با کرونا چگونه می گذرانید؟