-
zeinab dehghani افسر عقل جنون جست ز فرقم بربود
تا به زنجیر سرِ زلفِ تو پابست شدم -
zeinab dehghani ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
-
negar salehi یادم ارد روز باران گردش یک روز دیرین
خوب و شیرین توی جنگل های گیلان -
دختر پاییز نانای اصغر و صغرا نانای اکبر و کبرا نانای
مزاح کردم اساتید شعر و ادب ببخشن -
دختر پاییز
ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
برو ای خواجه ی عاقل هنری بهتر از این؟ -
پایینی اشتباهی شد
اي دوست بر جنازه دشمن چو بگذري شادي مكن كه بر تو همين ماجرا رود
-
ali mohamadi 0 دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا -
ali mohamadi 0replied to شیرین الوندی on آخرین ویرایش توسط ali mohamadi 0 انجام شده
-
ali mohamadi 0 گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است -
شیرین الوندی
تو مپندار كه خاموشي من / هست برهان فراموشي من -
@narjes-hashemi
نمی دانم چ میخواهم بگویم/غمی دراستخوانم میگدازد