Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Brite
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. غیر درسی
  4. ♥شعردانه♥
هرچی تودلته بریز بیرون7
M.anM
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
بویِ امید ✨
S.daniyal hosseinyS
راستش بعد از موضوعِ «قشنگ‌ترین تعریف»، یه‌وقتایی می‌شد که یه‌چیزی رو می‌خواستم درونش بنویسم ولی می‌دیدم این یه «تعریف» نیست. برای همین تصمیم گرفتم این موضوع رو ایجاد کنم. ‌ اینجا بیاین از لحظه‌هاتون بنویسین. از یه «آن». از اون لحظه‌ای که انگار همه‌چیز در به‌جاترین شکل ممکن خودش بود. مثل اون لحظه‌ای که دوتا قطعه رو جا می‌زنن و صدای جا رفتنش به جون آدم جلا می‌ده. اینجا از اون لحظه‌ای بنویسین که انگار دنیا حتی برای یک‌لحظه مال شما بود. ‌ از یه‌ خط چشم که امروز درست کشیدی، از اینکه امروز کیک پختی و خوشمزه شده، از اینکه امروز یه لایی تمیز کشیدی و ذوق خودتو کردی، از اینکه توی فیفا رو دستت نیست و امروز همه رو سوسک کردی بگیر، تا کارای گنده‌گنده، تا قبول شدن توی فلان آزمون و گرفتن گواهینامه و اومدن یه رفیق قدیمیِ مهاجرت‌کرده به ایران... و هزارتا اتفاق ریز و درشت دیگه. ‌ دلم می‌خواد این موضوع «بوی امید» بده. همین
غیر درسی
| گالری روح نواز🫀✨ |
A
سلااامممم هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون... بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه... بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن بعضیاشون غمگینن بعضیا بی حس و بی حالن بعضیا خیلیی شادن اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین.. دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @ریاضیا @تجربیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم) و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه منتظر عکس های زیباتون هستم
غیر درسی
♥شعردانه♥
banooB
درود آلایی های خوب راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم با احترام بانو پ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی] @دانش-آموزان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل
غیر درسی
دنبال همیار برای خوندن کنکور فرهنگیان
S
پاسخ: هرچی تودلته بریز بیرون7
غیر درسی
موسیقی کده🎵
MmdasnM
از نظر من موسیقیای خوب و آروم میتونن خیلی رو تمرکز تاثیر بزارن موسیقی های خوبتون رو اینجا به اشتراک بزارید تا بقیه هم ازش لذت ببرن
غیر درسی
نوشته های با ارزش
AmirbernosiA
درود به دوستان ؛) دیدم جای این تاپیک خالی بین بقیه تاپیکا بریم سر اصل مطلب! تو این تاپیک جملات ارزش مند بزرگان دنیا و حتی جملاتی که خودتون بهش میرسید رو میگین! همین صرفا هم فقط جمله قرار میدیم! اسپمو نقل قول خواهشا نباشه! کمی نظم داشته باشه ؛)
غیر درسی
طبیعت
Matin Mousavi 1M
Topic thumbnail image
غیر درسی
ساز کده 🎵🎸
Hamed.sH
تو این تایپک هر کی هر سازی رو که بلده اگه دوست داشت اجرا کنه و به اشتراک بزاره تا بتونیم ازش لذت ببریم 🪕🪗 من خودم به شخصا سه تار کار می کنم 🪕 @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
پناه دل 🌱
_
بعضی وقت‌ها حال آدم اونقدر بد میشه که حتی نمی‌دونه با چه کلماتی باید توصیفش کنه... دیشب من همینطور بودم اما وقتی چند آیه از قرآن خوندم دیدم واقعا بعضی آیاتش یه آرامش عجیبی به دل میدن برای همین دوست دارم توی این تاپیک مجموعه‌ای از همین جملات و محتواها بزاریم ، در صدرش آیه‌هایی از قرآن که آرامش‌بخشن و همین‌طور فیلم‌ها، عکس‌ها یا جمله‌هایی که می‌تونن حس خوبی منتقل کنن و آروممون کنن اینجوری هر وقت حالمون بد شد بیایم اینجا سر بزنیم، بخونیم و ببینیم و حالمون یه کم بهتر بشه امیدوارم توی لحظه‌های سخت این کلمات و تصاویر بتونن پناه دلمون باشن
غیر درسی
گلچینی کوتاه از کتاب های معروف
Mr. PerfectM
سلام دوستان هدفم از زدن این تاپیک اینکه: شبی حداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم لطفا شما هم در این مسیر یارا باشید. تا حداقل شبی یه قطره از اقیانوس علم را به معلومات خود بیافزاییم.
غیر درسی
چالش 20 حقیقت
مهربونم
خب با یه چالش خوب اومدم سراغتون نفر اول ٬ %(#ff0000)[بیست حقیقت] از خودشو میگه و بعد ٬ نام کاربری کسی که میخوادو زیر پستش تگ میکنه . من ( یا اگه خواست خودش ) به اون کاربر آدرس اینجا رو پ.خ میدیم و باخبرشون میکنیم که شما ازشون چی خواستین ؛ این به این معنیه که به گفتن بیست حقیقتِ خودش دعوت شده(البته امیدوارم تگا برای همه کار کنن ) پس اونم میاد و بیستای خودشو میگه و نام نفر بعدی رو زیر پستش میاره تا دوباره.... حـــــالا موضوع اصلی اینجـاست ؛ خیلیا شاید بگن.. بیست حقیقت از چی ؟ این بیست حقیقت میتونه راجب %(#0099ff)[خودتون] ٬ %(#e100ff)[اعتقاداتتون] به %(#00ccff)[موضوعات مختلف] ٬ %(#9900ff)[علاقتون به جایی]٬ کسی ٬ انجام کاری ٬ چیزی یا شایدم %(#00ff09)[استعدادا و طـــرز فکرو]...... باشه ! در کل چیزایی که فکر میکنید جالبه بقیه راجبتون بدونن....درسته اولش شاید آسون نباشه ٬ اما خوب میشه یه نگاهی به نکته ها وچیزایی که از خودمون میدونیم بندازیم. **اگه بیشتر از یه بار دعوت شدین میتونین بیستای دیگه بنویسین ( که یکم سخته ) یا فقطـــ بیاین و اسم کاربری رو که میخواین بنویسین یا اصلا کلا کاری نکنین پس همتون بیست حقیقتِ خودتونو آماده کنین که شاید شما هم به رو کردنش دعوت بشین ! خب به عنوان نفر اول دعوت میکنم از آدمین هامون خب هر کدوم خواستید تشوریف بیارید @alireza_ysf75 @فااطمه @بهاره @M.an اخراج نشوم صلوات
غیر درسی
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
mriawM
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
غیر درسی
انتخاب رشته
F
سلام من هنرستان رشته ماشین آلات کشاورزی سبک خوندم و الان مهندسی هوافضا پیام نور قبول شدم و ریاضیم هم ضعیفه بنظرتون میتونم ادامه بدم یا نه یا بنظرتون چه رشته ای باید برم؟
غیر درسی
تست زنی
T
دورود دوستان شما چه منبع تستی رو پیشنهاد میکنید
غیر درسی
قشنگ‌ترین تعریف
S.daniyal hosseinyS
بیاید بگید ببینم قشنگ‌ترین تعریفی که تاحالا یه شخصی ازتون کرده چی بوده؟ (امیدوارم تاپیکش پر از جملات جذابِ ذوق‌دار بشه) @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
کانال شـــ🌱ـــروع یه جامعه برای استارتاپ های تازه نفس
Sadra00S
داشتم داستان شروع استارتاپ‌های خارجی رو می‌خوندم و دیدم اکثرشون با به اشتراک گذاشتن محصول اولیه‌شون توی Hacker News و Product Hunt خیلی کمک گرفتن: هم بازخورد گرفتن، هم شناخته شدن و مسیرشون سریع‌تر جلو رفت. مثل Dropbox وقتی فقط یه ویدئو کوتاه دمو داشت، اون رو توی Hacker News منتشر کرد. هزاران نفر دیدن، عضو لیست انتظار شدن و همین شد جرقه‌ی رشدش. یا Notion یکی از بزرگ‌ترین جهش‌هاش رو بعد از لانچ در Product Hunt گرفت؛ بازخوردها باعث شد خیلی سریع‌تر مسیر توسعه رو درست کنن. . اون موقع به خودم گفتم: «چرا ما یه جای رایگان نداشته باشیم که هر نفر محصول یا ایده‌ش رو معرفی کنه و بازخورد واقعی بگیره؟» برای همین کانال «شروع» رو زدم. صرفاً برام بودن یه جایی مثل Hacker News بودن مهمه و هر کسی که این کارو بهتر بلده می‌تونه بهم بگه تا من کمکش کنم و کلا قید کانالو بزنم. این کانال رو زدم تا هر کسی که چیز جدیدی لانچ کرد یا می‌خواست ایده‌ای رو تست کنه، سریع بازخورد بگیره از یه جامعه واقعی. من می‌تونم کمک کنم اعضای کانال زیاد بشن، ولی محتوای واقعی و ارزشمند برمی‌گرده به شما و فعالیتتون. لینک کانال :https://t.me/IRstartnews
غیر درسی
هرچی تودلته بریز بیرون۶
JuDiJ
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
تک بعدی نبودن !!
_
سلام دوستان عزیز ️ بنظرم یه زندگی تک بعدی خیلی بده یعنی اینکه فقط درس هدف زندگیتون باشه ... اهمیت دادن به ورزش و تناسب اندام و کلی هدف دیگه مثلا خوانندگی دوبلوری و هر استعداد دیگه ای ک دارید در کنار درس باعث میشه ک تک بعدی نباشید و اگه درس رو ازتون بگیرن دیگ حوصله تون سر نمیره و دنبال کارای بیهوده نمیرید چون هدف ( های ) دیگه ای هم دارید :)) اینجا میتونید برای هرکاری ک در این جهت کمکتون میکنه هدف گذاری کنید و پیشرفتتون رو ثبت کنید یطورایی مثل گزارشکار درسی ولی کلی تر ... @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @تجربیا @ریاضیا
غیر درسی
آبرسان
هبیجه
سلام یه آبرسان خیلی خوب برای پوست خشک معرفی کنید قیمتش اصلا مهم نیست
غیر درسی

♥شعردانه♥

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده غیر درسی
9.4k دیدگاه‌ها 487 کاربران 419.7k بازدیدها 340 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • M.anM آفلاین
    M.anM آفلاین
    M.an
    مدیر
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #52

    خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست ؟
    طاقت بار فراق این همه ایامم نیست ؟

    #سعدی

    دوست داشتنیه

    چیزی که عاشقش هستی رو پیدا کن و بذار بکشتت.

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    5
    • parastouP آفلاین
      parastouP آفلاین
      parastou
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط parastou انجام شده
      #53

      اينکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
      گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
      صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
      دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
      خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
      بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
      هر کجا باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
      آدمی هر چه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
      اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
      زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
      خرم آن کس که در این محنت‌گاه خاطری را سبب تسکین است

      پروین اعتتصامی

      D parastouP 2 پاسخ آخرین پاسخ
      3
      • parastouP parastou

        اينکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
        گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
        صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
        دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
        خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
        بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
        هر کجا باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
        آدمی هر چه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
        اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
        زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
        خرم آن کس که در این محنت‌گاه خاطری را سبب تسکین است

        پروین اعتتصامی

        D آفلاین
        D آفلاین
        dr.mahdie
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #54

        @parastu23 زیبا بود
        از کی بود؟

        تعطیل شد :)

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        2
        • parastouP parastou

          اينکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
          گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
          صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
          دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
          خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
          بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
          هر کجا باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
          آدمی هر چه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
          اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
          زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
          خرم آن کس که در این محنت‌گاه خاطری را سبب تسکین است

          پروین اعتتصامی

          parastouP آفلاین
          parastouP آفلاین
          parastou
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط parastou انجام شده
          #55

          @parastu23 در ♥شعردانه♥ گفته است:

          اينکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
          گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
          صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
          دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
          خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
          بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
          هر کجا باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
          آدمی هر چه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
          اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
          زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
          خرم آن کس که در این محنت‌گاه خاطری را سبب تسکین است

          پروین اعتصامی

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          2
          • parastouP آفلاین
            parastouP آفلاین
            parastou
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #56

            کاهلی در گوشه‌ای افتاد سست

            خسته و رنجور، اما تندرست

            عنکبوتی دید بر در، گرم کار

            گوشه گیر از سرد و گرم روزگار

            دوک همت را به کار انداخته

            جز ره سعی و عمل نشناخته

            پشت در افتاده، اما پیش بین

            از برای صید، دائم در کمین

            رشته‌ها رشتی ز مو باریکتر

            زیر و بالا، دورتر، نزدیکتر

            پرده می ویخت پیدا و نهان

            ریسمان می تافت از آب دهان

            درس ها می داد بی نطق و کلام

            فکرها می‌پخت با نخ های خام

            کاردانان، کار زین سان می کنند

            تا که گویی هست، چوگان می زنند

            گه تبه کردی، گهی آراستی

            گه درافتادی، گهی برخاستی

            کار آماده ولی افزار نه

            دایره صد جا ولی پرگار نه

            زاویه بی حد، مثلث بی شمار

            این مهندس را که بود آموزگار؟!

            کار کرده، صاحب کاری شده

            اندر آن معموره معماری شده

            این چنین سوداگری را سودهاست

            وندرین یک تار، تار و پودهاست

            پای کوبان در نشیب و در فراز

            ساعتی جولا، زمانی بندباز

            پست و بی مقدار، اما سربلند

            ساده و یک دل، ولی مشکل پسند

            اوستاد اندر حساب رسم و خط

            طرح و نقشی خالی از سهو و غلط

            گفت کاهل کاین چه کار سرسری ست؟

            آسمان، زین کار کردنها بری ست

            کوها کارست در این کارگاه

            کس نمی‌بیند ترا، ای پر کاه

            می تنی تاری که جاروبش کنند؟

            می کشی طرحی که معیوبش کنند؟

            هیچ گه عاقل نسازد خانه‌ای

            که شود از عطسه‌ای ویرانه‌ای

            پایه می سازی ولی سست و خراب

            نقش نیکو می زنی، اما بر آب

            رونقی می جوی گر ارزنده‌ای

            دیبه‌ای می باف گر بافنده‌ای

            کس ز خلقان تو پیراهن نکرد

            وین نخ پوسیده در سوزن نکرد

            کس نخواهد دیدنت در پشت در

            کس نخواهد خواندنت ز اهل هنر

            بی سر و سامانی از دود و دمی

            غرق در طوفانی از آه و نمی

            کس نخواهد دادنت پشم و کلاف

            کس نخواهد گفت کشمیری بباف

            بس زبر دست ست چرخ کینه‌توز

            پنبه ی خود را در این آتش مسوز

            چون تو نساجی، نخواهد داشت مزد

            دزد شد گیتی، تو نیز از وی بدزد

            خسته کردی زین تنیدن پا و دست

            رو بخواب امروز، فردا نیز هست

            تا نخوردی پشت پایی از جهان

            خویش را زین گوشه گیری وارهان

            گفت آگه نیستی ز اسرار من

            چند خندی بر در و دیوار من؟!

            علم ره بنمودن از حق، پا ز ما

            قدرت و یاری از او، یارا ز ما

            تو به فکر خفتنی در این رباط

            فارغی زین کارگاه و زین بساط

            در تکاپوییم ما در راه دوست

            کارفرما او و کارآگاه اوست

            گر چه اندر کنج عزلت ساکنم

            شور و غوغایی ست اندر باطنم

            دست من بر دستگاه محکمی ست

            هر نخ اندر چشم من ابریشمی است

            کار ما گر سهل و گر دشوار بود

            کارگر می خواست، زیرا کار بود

            صنعت ما پرده‌های ما بس است

            تار ما هم دیبه و هم اطلس است

            ما نمی‌بافیم از بهر فروش

            ما نمی گوییم کاین دیبا بپوش

            عیب ما زین پرده‌ها پوشیده شد

            پرده ی پندار تو پوسیده شد

            گر، درد این پرده، چرخ پرده در

            رخت بر بندم، روم جای دگر

            گر سحر ویران کنند این سقف و بام

            خانه ی دیگر بسازم وقت شام

            گر ز یک کنجم براند روزگار

            گوشه ی دیگر نمایم اختیار

            ما که عمری پرده‌داری کرده‌ایم

            در حوادث، بردباری کرده‌ایم

            گاه جاروبست و گه گرد و نسیم

            کهنه نتوان کرد این عهد قدیم

            ما نمی‌ترسیم از تقدیر و بخت

            آگهیم از عمق این گرداب سخت

            آنکه داد این دوک، ما را رایگان

            پنبه خواهد داد بهر ریسمان

            هست بازاری دگر، ای خواجه تاش

            کاندر آنجا می‌شناسند این قماش

            صد خریدار و هزاران گنج زر

            نیست چون یک دیده ی صاحب نظر

            تو ندیدی پرده ی دیوار را

            چون ببینی پرده ی اسرار را

            خرده می‌گیری همی بر عنکبوت

            خود نداری هیچ جز باد بروت

            ما تمام از ابتدا بافنده‌ایم

            حرفت ما این بود تا زنده‌ایم

            سعی کردیم آنچه فرصت یافتیم

            بافتیم و بافتیم و بافتیم

            پیشه‌ام این ست، گر کم یا زیاد

            من شدم شاگرد و ایام اوستاد

            کار ما اینگونه شد، کار تو چیست؟

            بار ما خالی است، دربار تو چیست؟

            می نهم دامی، شکاری می زنم

            جوله‌ام، هر لحظه تاری می‌تنم

            خانه ی من از غباری چون هباست

            آن سرایی که تو می سازی کجاست؟

            خانه ی من ریخت از باد هوا

            خرمن تو سوخت از برق هوی

            من بری گشتم ز آرام و فراغ

            تو فکندی باد نخوت در دماغ

            ما زدیم این خیمه ی سعی و عمل

            تا بدانی قدر وقت بی بدل

            گر که محکم بود و گر سست این بنا

            از برای ماست، نز بهر شما

            گر به کار خویش می‌پرداختی

            خانه‌ای زین آب و گل می‌ساختی

            می گرفتی گر به همت رشته‌ای

            داشتی در دست خود سر رشته‌ای

            عارفان، از جهل رخ برتافتند

            تار و پودی چند در هم بافتند

            دوختند این ریسمان ها را به هم

            از دراز و کوته و بسیار و کم

            رنگرز شو، تا که در خم هست رنگ

            برق شد فرصت، نمی داند درنگ

            گر بنایی هست باید برفراشت

            ای بسا امروز کان فردا نداشت

            نقد امروز ار ز کف بیرون کنیم

            گر که فردایی نباشد، چون کنیم؟

            عنکبوت، ای دوست، جولای خداست

            چرخه‌اش می گردد، اما بی صداست

            پروین اعتصامی

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            2
            • D آفلاین
              D آفلاین
              dr.mahdie
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #57

              متن جایگزین

              تعطیل شد :)

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              1
              • D آفلاین
                D آفلاین
                dr.mahdie
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #58

                متن جایگزین

                تعطیل شد :)

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                1
                • D آفلاین
                  D آفلاین
                  dr.mahdie
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #59

                  متن جایگزین

                  تعطیل شد :)

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  1
                  • parastouP آفلاین
                    parastouP آفلاین
                    parastou
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #60

                    براهی در، سلیمان دید موری

                    که با پای ملخ میکرد زوری

                    بزحمت، خویش را هر سو کشیدی

                    وزان بار گران، هر دم خمیدی

                    ز هر گردی، برون افتادی از راه

                    ز هر بادی، پریدی چون پر کاه

                    چنان در کار خود، یکرنگ و یکدل

                    که کارآگاه، اندر کار مشکل

                    چنان بگرفته راه سعی در پیش

                    که فارغ گشته از هر کس، جز از خویش

                    نه‌اش پروای از پای اوفتادن

                    نه‌اش سودای کار از دست دادن

                    بتندی گفت کای مسکین نادان

                    چرائی فارغ از ملک سلیمان

                    مرا در بارگاه عدل، خوانهاست

                    بهر خوان سعادت، میهمانهاست

                    بیا زین ره، بقصر پادشاهی

                    بخور در سفرهٔ ما، هر چه خواهی

                    به خار جهل، پای خویش مخراش

                    براه نیکبختان، آشنا باش

                    ز ما، هم عشرت آموز و هم آرام

                    چو ما، هم صبح خوشدل باش و هم شام

                    چرا باید چنین خونابه خوردن

                    تمام عمر خود را بار بردن

                    رهست اینجا و مردم رهگذارند

                    مبادا بر سرت پائی گذارند

                    مکش بیهوده این بار گران را

                    میازار از برای جسم، جان را

                    بگفت از سور، کمتر گوی با مور

                    که موران را، قناعت خوشتر از سور

                    چو اندر لانهٔ خود پادشاهند

                    نوال پادشاهان را نخواهند

                    برو جائیکه جای چاره‌سازیست

                    که ما را از سلیمان، بی نیازیست

                    نیفتد با کسی ما را سر و کار

                    که خود، هم توشه داریم و هم انبار

                    بجای گرم خود، هستیم ایمن

                    ز سرمای دی و تاراج بهمن

                    چو ما، خود خادم خویشیم و مخدوم

                    بحکم کس نمیگردیم محکوم

                    مرا امید راحتهاست زین رنج

                    من این پای ملخ ندهم بصد گنج

                    مرا یک دانهٔ پوسیده خوشتر

                    ز دیهیم و خراج هفت کشور

                    گرت همواره باید کامکاری

                    ز مور آموز رسم بردباری

                    مرو راهی که پایت را ببندند

                    مکن کاری که هشیاران بخندند

                    گه تدبیر، عاقل باش و بینا

                    راه امروز را مسپار فردا

                    بکوش اندر بهار زندگانی

                    که شد پیرایهٔ پیری، جوانی

                    حساب خود، نه کم گیر و نه افزون

                    منه پای از گلیم خویش بیرون

                    اگر زین شهد، کوته‌داری انگشت

                    نکوبد هیچ دستی بر سرت مشت

                    چه در کار و چه در کار آزمودن

                    نباید جز بخود، محتاج بودن

                    هر آن موری که زیر پای زوریست

                    سلیمانیست، کاندر شکل موریست

                    پروین اعتصامی

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    2
                    • parastouP آفلاین
                      parastouP آفلاین
                      parastou
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #61

                      شنیدستم که وقت برگریزان

                      شد از باد خزان، برگی گریزان

                      میان شاخه‌ها خود را نهان داشت

                      رخ از تقدیر، پنهان چون توان داشت

                      بخود گفتا کازین شاخ تنومند

                      قضایم هیچگه نتواند افکند

                      سموم فتنه کرد آهنگ تاراج

                      ز تنها سر، ز سرها دور شد تاج

                      قبای سرخ گل دادند بر باد

                      ز مرغان چمن برخاست فریاد

                      ز بن برکند گردون بس درختان

                      سیه گشت اختر بس نیکبختان

                      به یغما رفت گیتی را جوانی

                      کرا بود این سعادت جاودانی

                      ز نرگس دل، ز نسرین سر شکستند

                      ز قمری پا، ز بلبل پر شکستند

                      برفت از روی رونق بوستان را

                      چه دولت بی گلستان باغبان را

                      ز جانسوز اخگری برخاست دودی

                      نه تاری ماند زان دیبا، نه پودی

                      بخود هر شاخه‌ای لرزید ناگاه

                      فتاد آن برگ مسکین بر سر راه

                      از آن افتادن بیگه، برآشفت

                      نهان با شاخک پژمان چنین گفت

                      که پروردی مرا روزی در آغوش

                      بروز سختیم کردی فراموش

                      نشاندی شاد چون طفلان بمهدم

                      زمانی شیردادی، گاه شهدم

                      بخاک افتادنم روزی چرا بود

                      نه آخر دایه‌ام باد صبا بود

                      هنوز از شکر نیکیهات شادم

                      چرا بی موجبی دادی به بادم

                      هنرهای تو نیرومندیم داد

                      ره و رسم خوشت، خورسندیم داد

                      گمان میکردم ای یار دلارای

                      که از سعی تو باشم پای بر جای

                      چرا پژمرده گشت این چهر شاداب

                      چه شد کز من گرفتی رونق و آب

                      بیاد رنج روز تنگدستی

                      خوشست از زیردستان سرپرستی

                      نمودی همسر خوبان با غم

                      ز طیب گل، بیاکندی دماغم

                      کنون بگسستیم پیوند یاری

                      ز خورشید و ز باران بهاری

                      دمی کاز باد فروردین شکفتم

                      بدامان تو روزی چند خفتم

                      نسیمی دلکشم آهسته بنشاند

                      مرا بر تن، حریر سبز پوشاند

                      من آنگه خرم و فیروز بودم

                      نخستین مژدهٔ نوروز بودم

                      نویدی داد هر مرغی ز کارم

                      گهرها کرد هر ابری نثارم

                      گرفتم داشتم فرخنده نامی

                      چه حاصل، زیستم صبحی و شامی

                      بگفتا بس نماند برگ بر شاخ

                      حوادث را بود سر پنجه گستاخ

                      چو شاهین قضا را تیز شد چنگ

                      نه از صلحت رسد سودی نه از چنگ

                      چو ماند شبرو ایام بیدار

                      نه مست اندر امان باشد، نه هشیار

                      جهان را هر دم آئینی و رائی است

                      چمن را هم سموم و هم صبائی است

                      ترا از شاخکی کوته فکندند

                      ولیک از بس درختان ریشه کندند

                      تو از تیر سپهر ار باختی رنگ

                      مرا نیز افکند دست جهان سنگ

                      نخواهد ماند کس دائم بیک حال

                      گل پارین نخواهد رست امسال

                      ندارد عهد گیتی استواری

                      چه خواهی کرد غیر از سازگاری

                      ستمکاری، نخست آئین گرگست

                      چه داند بره کوچک یا بزرگست

                      تو همچون نقطه، درمانی درین کار

                      که چون میگردد این فیروزه پرگار

                      نه تنها بر تو زد گردون شبیخون

                      مرا نیز از دل و دامن چکد خون

                      جهانی سوخت ز اسیب تگرگی

                      چه غم کاز شاخکی افتاد برگی

                      چو تیغ مهرگانی بر ستیزد

                      ز شاخ و برگ، خون ناب ریزد

                      بساط باغ را بی گل صفا نیست

                      تو برگی، برگ را چندان بها نیست

                      چو گل یکهفته ماند و لاله یکروز

                      نزیبد چون توئی را ناله و سوز

                      چو آن گنجینه گلشن را شد از دست

                      چه غم گر برگ خشکی نیست یا هست

                      مرا از خویشتن برتر مپندار

                      تو بشکستی، مرا بشکست بازار

                      کجا گردن فرازد شاخساری

                      که بر سر نیستش برگی و باری

                      نماند بر بلندی هیچ خودخواه

                      درافتد چون تو روزی بر گذرگاه

                      پروین اعتصامی

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      3
                      • F آفلاین
                        F آفلاین
                        fotros313
                        دانش آموزان آلاء
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #62

                        احسان ، هنری نیست به امید تلافی

                        نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید

                        #صائب_تبریزی

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        4
                        • Dr.SaraaaD آفلاین
                          Dr.SaraaaD آفلاین
                          Dr.Saraaa
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.Saraaa انجام شده
                          #63

                          فرقِمان هم فقط در اینجا بود

                          او خودش بود و من خودم بودم ...

                          #علیرضا اذر

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          7
                          • banooB آفلاین
                            banooB آفلاین
                            banoo
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #64

                            http://forum.alaatv.com/topic/3277/تست-قرابت/1342#

                            گر از یادم رود عالم
                            تو از یادم
                            نخواهی رفت

                            #شهریار

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            2
                            • banooB آفلاین
                              banooB آفلاین
                              banoo
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #65

                              آی چه قدر اینو دوست دارم

                              با آن همه دلداده
                              دلش بسته ی ما شد ،
                              ای من به فدای
                              دل دیوانه پسندش ...

                              #سیمین_بهبهانی

                              گر از یادم رود عالم
                              تو از یادم
                              نخواهی رفت

                              #شهریار

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              5
                              • banooB آفلاین
                                banooB آفلاین
                                banoo
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #66

                                روز اول که دیدمش گفتم
                                آنکه روزم سیه کند این است

                                #عراقی

                                گر از یادم رود عالم
                                تو از یادم
                                نخواهی رفت

                                #شهریار

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                8
                                • MahbubeM آفلاین
                                  MahbubeM آفلاین
                                  Mahbube
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #67

                                  چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی
                                  تو صنم نمی‌گذاری که مرا نماز باشد
                                  نه چنین حساب کردم چو تو دوست می‌گرفتم
                                  که ثنا و حمد گوییم و جفا و ناز باشد
                                  دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدی
                                  که شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد
                                  سعدی

                                  چال روی گونه ات اخر مرا دق میدهد...

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  6
                                  • F آفلاین
                                    F آفلاین
                                    fotros313
                                    دانش آموزان آلاء
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #68

                                    خدا کند به کسی چون خودت دچار شوی!

                                    که بی قرار نباشد، که بی قرار شوی . . .

                                    #محمد_حسینی

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    6
                                    • _MILAD__ آفلاین
                                      _MILAD__ آفلاین
                                      _MILAD_
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #69

                                      گيسوان تو روي حبل وريدت هستند
                                      به لبانم چقدر سخت شده اينكه حسودي نكنم

                                      من تهی پیمانه بودم، سر کشیدم خویش را

                                      paripariP 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      4
                                      • _MILAD__ _MILAD_

                                        گيسوان تو روي حبل وريدت هستند
                                        به لبانم چقدر سخت شده اينكه حسودي نكنم

                                        paripariP آفلاین
                                        paripariP آفلاین
                                        paripari
                                        فارغ التحصیلان آلاء
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #70

                                        _MILAD_
                                        شاعر شدیاااااااااااااااااا
                                        خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

                                        دانشجو
                                        کمک در امور مشاوره بصورت رایگان دراسرع وقت :)

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        1
                                        • AmirbernosiA آفلاین
                                          AmirbernosiA آفلاین
                                          Amirbernosi
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #71

                                          صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
                                          كه سر به كوه و بيابان تو داد هاي ما را
                                          شكرفروش كه عمرش دراز باد چرا
                                          تفقدي نكند طوطي شكرخا را

                                          #حافظ

                                          D 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          3
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 3
                                          • 4
                                          • 5
                                          • 6
                                          • 468
                                          • 469
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع