| گالری روح نواز🫀 |

[matin shirinkam]

@narjes-hashemi هر که دارد هوس کرببلا بسم الله

[_Biliifti_]

matin shirinkam
هر شبی گويم که فردا ترک اين سودا کنم
باز چون فردا شود امروز را فردا کنم

[Miss.Joker]

@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:

matin shirinkam
هر شبی گويم که فردا ترک اين سودا کنم
باز چون فردا شود امروز را فردا کنم

میبرد از یاد روز و ماه و سال و هفته را
خوش ترین ایام باشد عاقلان ایام عشق

[_Biliifti_]

@miss-joker
قايقي خواهم ساخت،خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از اين خاک غريب

[Miss.Joker]

@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:

@miss-joker
قايقي خواهم ساخت،خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از اين خاک غريب

بین ماهی هایِ اقیانوس و ماهی های تُنگ
هیچ فرقی نیست وقتی چاره ای جز آب نیست

[_Biliifti_]

@miss-joker
تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق
نیم رسواعاشق اندر فن خود استاد نیست

[Miss.Joker]

@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:

@miss-joker
تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق
نیم رسواعاشق اندر فن خود استاد نیست

تو را با غیر میبینم صدایم در نمی اید
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آیَد

[_Biliifti_]

@miss-joker
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

[Miss.Joker]

@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:

@miss-joker
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

دیشب تو را ز خوبی تشبیه به ماه کردم
تو بهتر از ماهی، من اشتباه کردم:)

[pouya hosein pour]

@miss-joker
ماه تابانم تویی ،

در شب تارم بتاب

آری مهتابم تویی ،

لحظه ای بر من بتاب

[_Biliifti_]

pouya hosein pour
با آنکه ز ما هيچ زمان ياد نکردی
ای آنکه نرفتي دمی از ياد، کجايی؟

[ftm.dh]

@narjes-hashemi یار من است او
یار دلربای من . چشم اناره من

[_Biliifti_]

@ftm-dh
نیست در عالم ز هجران تلخ تر
هر چه خواهی کن و لیک آن نکن

[ftm.dh]

@narjes-hashemi ننال از روزگار
که روز به سود توست یک روز به زیانه تو

[_Biliifti_]

@ftm-dh
وقت رفتن گریه می آید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد

[pouya hosein pour]

@narjes-hashemi
دیوانه را دیوانگی بس است
عاشق را معشوقه ای بس است

[_Biliifti_]

pouya hosein pour
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

[pouya hosein pour]

@narjes-hashemi
دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

[_Biliifti_]

pouya hosein pour
یادگار از تو همین سوخته جانی است مرا
شعله از توست اگر گرم زبانی ست مرا

[matin shirinkam]

@narjes-hashemi از درد ناامیدی. بسیار گریه ‌کردیم حالا بیا بخندیم.